یک انگیزشی دیگر از استاد شجاعی😭 تو بنظرم حرف انگیزشی نزن🤣🤣🤣

وای خدایا منو بکش امروز داشتم با یکی از دوستام حرف میزدم و بحث کشیده شد به خودشیرین کلاس منم گفتم وای فلانی چسبیده بود به دبیر ولش نمیکرد انقدر ازش بدم میاد بعد یه نگاه کردم دیدم همون دختره داره با یه قیافه اینجوری😐نگام میکنه وای آب شدمممممم#خامه #مخاطب _😂😂

سلااام چندروز پیش رئیس بسیج دانش آموزی اومده بود مدرسمون من و رفیقم درباره یچیزی می‌خواستیم با ایشون حرف بزنیم رفتیم از مدیر اجازه بگیریم که‌باهاشون حرف بزنیم می‌خواستم به مدیر بگم خانم میشه من به آقای فلانی انتقاد کنم؟ اشتباهی گفتم ببخشید میشه به آقای فلانی فوش بدم؟😂😂😂😂😂😂😂 قیافه مدیر🤨🤨🤨🤨 رفیقمم ک رفت محو شد تو افق اصن😂 #مخاطب _🤣🤣🤣سم‌خالص‌بود

مدرسه‌ندارید‌که‌بیدارید🦦 بیاید‌چنل‌ناشناس @nashena_school

سلام‌سلام😁 صبحتون‌به‌خیر🤓

اینو‌ببنید‌بریدمدرسه😂😂

سلام یه خاطره سم بگم من از زنبور به شدت میترسم بعد از شانس من هرروز تو کلاسمون یک زنبور می اومد اولین باری که اومد تو کلاس مون زنگ دفاعی بود بعد من یه نگاه کردم دیدم داره نزدیک میشه من جیغ زدم وسط درس دفاعی دبیر مون گفت چیه گفتم زنبور اومده🤣 کلاس رو هوا رفت🤣🤣 بقیه هم می ترسن ولی لو نمیدادن بعد دبیر گفت بشین سر جات 😂 درس‌ گوش کن بعد من تا اخر حواسم به زنبور بود دوستمم میگفت که نترس تورو نیش نمیزنه😐😂 #مخاطب

زنگ استراحت بود و ما تو کلاس بودیم یهو دیدیم چند تا از بچه ها جیغ‌زدن سوسک اومده بود تو کلاس همه جیییغ🤣🤣🤣 من و یکی از بچه ها رفتیم سوسکه رو کشتیم اونوقت یکی از بچه ها از ته کلاس داد میزد نکشینش گناه دارههه🤐#خامه #مخاطب _😂😂

سلام یه سوال تو چرا صبح ساعت ۶ ها بیداری عقلتون از دست دادی 😄بگیر بخواب دیگه من حسرت میخورم صبحا ساعت ۵و نیم پا نشم بعد تو از ساعت ۶ بیداری #مخاطب _بابا‌تاظهر‌خوابیدم🦦 تازه‌بیدار‌شدم

آخه وقتی به ساعت پیامات نگاه میکنم یا ۶ یا ۶و نیم یا ۶ ۲۰ هست بعضی هاشون #مخاطب _خب‌برای‌نماز‌صبح‌بیدارمیشم🗿

از دبیرستان داشتیم برمی‌گشتیم بعد با چند تا پسر مسیرمون یکی بود بعد یکی از پسرا پرید رو کول اون یکی پسره بعد پسر نتونست وزن اونو تحمل کنه خم شد اون کیم که رو کولش بود با مخ نزدیک بیاد پایین ولی دستاشو زود تر گذاشت زمین 😂😂😂 اصلا قیافشون خیلی خوب بود با اون هیکل و قد #بابونه #مخاطب _اینها‌میخواهند‌نخبه‌ما‌بشن؟🗿😂

https://eitaa.com/Khateratsami/7011 یعنی نمیشه اینو کپی کنم ؟دوستم تو ایتا نیست میخوا مبراش بفرستم #مخاطب _رفقا‌گفتیم‌استفاده‌شخصی‌موردی‌نداره برای‌چنل‌هافقط

خوب امروز امتحان ادبیات داشتیم یعنی خوب تقریباً میشه گفتش برای معنی و اینجور چیزاشون بود خیلی سختم نبود ولی خب من نخونده بودم یعنی خیلی از بچه‌ها نخونده بودیم چون درس خیلی مهم‌تری داشتیم بعد من گفتم انشالله نیاد انشالله فلان شه و اینا بعد جالبیش اینجاست دبیر مون نیومد چون مادرش مریض شده بود 😔😂😂 ما هم خوشحال چون دبیرمون اصلاً درست درس نمی‌داد برا همین ما هم زیاد خوشمون نمیاد ازش #بابونه #مخاطب _ادبیات‌که‌خوبه🗿

سلام خسته نباشید ، بنده خبرنگار مدرسه و شهرستان هستم دیروز که تو راهپیمایی مشغول تهیه گزارش بودم چند تا از اعضای سپاه رو دیدم که ایستاده بودن با خودم گفتم برم ازشون عکس بگیرم بهشون گفتم که میشه از شما عکسش بگیرم یکیشون هول شد گفت نه نه من مصاحبه نمیگیرم 😅من گفتم عکس ایشون گفت مصاحبه...😅بعدش خندیدن و من داشتم از خنده میترکیدم که سریع صحنه رو ترک کردم😁میدونم به مدرسه مربوط نبود خیلی ولی گفتم بگم #مخاطب _چه‌جالب‌بود😂😂

تاریخمو بیست گرفتمممم این درحالی بود که من روز قبل امتحان مریض شدم بد فرداش چنددقیقه قبل امتحان بچه ها برام توضیح دادن رفتم هر چی تو ذهنم بود نوشتم 😂😂#خامه #مخاطب _من‌باتاریخ‌موافقم

سلام من نهمم و هفته پیش امتحان علوم داشتیم و امروز جواب برگه هارو داد که ۱۷ شده بودم و دوستم ۱۸ و زنگ بعدیش زبان داشتیم که جواب آزمون دوهفته قبل و داد و فقط از کل کلاس من ۲۰ شدم و خیلی ذوق کردم و دوستم که دختر دبیر بود ۱۹ شده بود😂😂😂حتی زرنگ های کلاس هم ۱۹ شده بودن😂😂😂😂 بهترین حس دنیارو داشتم و همه نفرینم میکردن😅خیلی باحال بود #مخاطب _برای منم همچین اتفاقی افتاده بود😂

https://eitaa.com/nashena_school یه سری پیام ها اینجا گذاشته میشه اگر‌دیدید اینجا نفرستادیم قطعا تو چنل دومون گذاشتیم

تازگیا پیش معلما سوتی های بدی میدم کلاس ما از اون کلاسای خودشیرینه ولی پایه ان بعد برا اینکه پیش همه معلما عزیز باشیم یه نیمچه خودشیرینی داریم بعد دبیر عربی مون که پارسالم بود منو میشناسه و مامانم و... سره اون باهاش رودرواسی دارم امروز زنگ اول عربی داشتیم قرار بود زنگ بعدش مرآت بدیم سره اون هم خوابم میومد هم سرم درد میکرد و... بعد نشستیم نمونه سوال حل کردیم همین که تموم شده بلند گفتم آخیش بالاخره تموم شد حالم داره از عربی بهم میخوره و شاید باورتون نشه من این حرفو به دوستم گفتم و همچنین کل کلاس داشت حرف میزد اما یه لحظه ساکت شد و همان‌جا بود که عذاب الهی نازل شد دبیر گفت فلانی جان خسته شدی؟؟😡 بعد منم دیدم سوتی دادم دستمو گذاشتم سرم گفتم یه ذره سرم درد میکنه #پارت_اول #دخی #مخاطب _دبیر‌دینی‌ما‌که‌سم‌بود🗿

دبیر‌دینی‌وعربی‌مون‌یکی‌بودمنظورم‌این‌بود😂

بعد دیدم خیلی بد سوتی دادم گفتم واییی خانم تب و لرز دارم اینایی که گفتم هزیونه هاا شما جدی نگیر اینا گفتم کل کلاس رف هوا خداروشکر یا خنده بچه ها دبیرمون چیزی نگفت دیگه😂😔 #پارت_آخر #دخی #مخاطب _خوب‌پیچوندید😂😂

یکی از پستات که پاک کردیو سیو داشتم فرستادم برا یکی که ببینه ولی فرستاد تو کانالش و نمیدونس نباید بفرسته اشکال نداره؟ #مخاطب _موردی‌نداره‌ولی‌دیگه‌حواس‌هاجمع‌باشه😅😂

امروز که مرآت داشتیم ،بعد مرآت کلا همه چه خرخون چه غیر خرخون داشتن به هم میگفتن من ادبیات رو 100%زدم تو90%زدی یا شیمی رو تو 100%زدی من90%😑 حالا منو دوستم ادبیات چند درصد زدی ؟ دوستم:گند زدمممم😭😭 من: من 50%رو زدم امااا بعد امتحان اونایی که 100%بودن 50% زدن و مایی که گند زدیم 100%زدیم🤣✨ #دخی #مخاطب + زمان ما که مرآت یه اسید خالص بود😑 از کنکورم سخت تر بود😤

من یازدهمم و توی مدرسه خودم وپدر مادرم رو خیلی میشناسن و کلا خیلی سرشناس و مودبم حالا من جدیدا از اول سال عادت کردم زنگای تفریح هی میرم درب کوچیک حیاط رو باز میکنم یه نگاه ميندازم توی خیابون و میام چون مدرسمون خیابون اصلیه امروز زنگ تفریح اول طبق معمول با رفیقم رفتیم سمت در و آروم در رو باز کردم و سرم رو بردم بیرون و با صحنه ای که دیدم بلند گفتممم وایییی خاک به سرممم و در رو محکم کوبیدم و فرا ر کردم 😂مدیرمون دقیقا پشت در روی اون سرازیری که ماشین میاد توی حیاط توی ماشینش نشسته بود داشت با تلفن حرف میزد و نگاهش خیره به درب حیاط بود ما در حیاط مدرسمون با ریموت باز میشه مدیر منتظر بود معاون از توی دفتر با ریموت در رو براش باز کنه واییییی خیلی ترسناک بود حالا رفیقم هی داشت می‌خندید 😂😐 #زهرآ #مخاطب + نه تو هم زل میزدی تو چشاش که بفهمه رئیس کیه😂

https://eitaa.com/Khateratsami/7047 یه سئوال مرآت چیه؟😂😂😂 #مخاطب + یه آزمون که بعضی مدارس برگزار میکنن و بینهایت چرته مال ما که تاثیر مستقیم توی مستمرم داشت😒

حالا دیگه انقدر فشاریمون نکن مشتی😩😂

من یازدهمم امروز زنگ آخر فهمیدیم دبیر فلسفه که صبح تو مدرسه بوده رفته مث اینکه کاری براش پیش اومده بود من و دوتا از رفیقا رفتیم توی حیاط داشتیم قدم میزدیم یه خانومی با فرم اداری و چادر و خلاصه خیلی مرتب اومد و شروع کرد پرسیدن درمورد مدرسمون که چجوره و اینا ما هم چون مدرسمون نمونه است و دیگه جز مدارس خاصِ شروع کردیم تعریف کردن فکر کردیم واسه دخترش میخواد که گفت من میخوام اگه بشه بیام اینجا معاونت بگیرم معاون پرورشی دارید منم گفتم آره گفت آها الان معاون هم میخواید من گفتم نه معاون نمیخوایم گفت خب باشه عزیزم ممنون فرستادمش رفت 😂 یکی نبود بهم بگه تو مدیری معاونی اصلا تو کی هستی که فرستادیش رفت حالا خوبه اینو مدیر درخواست داده باشه من ردش کردم 😂😂 به نظرت چه سرنوشتی در انتظارمه؟😂😂 #زهرآ #مخاطب

دیروز تو راهپیمایی چنتا از دوستام که تو اون یکی مدرسه درس میخونن رو دیدم وایی همشون گوشی آورده بودن. نمیدونم چه دل و جرئتی دارن 😬 #فاطمه #فرستادم #مخاطب

سلام. دیروز مطالعات داشتیم معلممون که درسو هفته پیش داد و گفت سوالارو جلسه بعد میگم. دیروز سوالارو گفت. یه بار گفت بخونید بپرسم. یه بار گفت پس اگه نمیخونید حرف نزنید. منم گفتم خانم میشه من بخونم از من بپرسید؟ اونم گفت باشه خوندم و رفتم پرسید بیست گرفتم ولی یکی از دوستام چون گلوش در میکنه چای آورده بود تو قمقمش بعد میخواست بپاشه روم اونو از حرص😤😅 #فاطمه #فرستادم #مخاطب

امروز کارنامه مهر ماهمونو دادن بعد گفتن باید بدید باباهاتون ببینن بعد تو گروه ویس بفرستن که آره من کارنامه دخترم و دیدم و اینا😑منم ندادم بابام دادم پسر خالم 😂بعد بهش گفتم صداتو یکم کلفت کن نفهمن شبیه گوریل حرف میزد😂منم اونور داشتم از خنده پاره میشدم ، اونم اینقدر سوتی داد یه بار گفت معلمان عزیز😂😂ولی خب تهش مجبور شدم بدم بابام😔 #مخاطب