eitaa logo
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
1.3هزار فایل
⚘﷽⚘ تقدیم محضر مولی صاحب الزمان علیه السلام #قرائت_تجوید_حفظ_تفسیر_تدبر #قرآن_ونهج_البلاغه با همکاری اساتید محترم تدبر، قرائت، تجوید و حفاظ کل قرآن کریم آیدی مدیر کانال⏬ @V012345 کانال های دیگر ما :کانال گیف استیکر⏬ https://eitaa.com/stikerrrr
مشاهده در ایتا
دانلود
15.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫معجزه جاری آخرین پیامبر ص 🔻 گفتگو جالب علیرضا با مستندساز خارجی درباره علت محبت مردم به امام حسین(ع) ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن دعای کمیل.pdf
حجم: 2.66M
📄 فایل متن «دعای کمیل» 💠 📖 فایل pdf 🍃 این دعا در شب های جمعه 🍃 و شب نیمه شعبان 🍃 خوانده می شود 🍃 و برای کفایت از شر دشمنان 🍃 و گشوده شدن در رزق 🍃 و روزی و آمرزش گناهان 🍃 مفید است . 📚 مفاتیح‌الجنان ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
۩کانال‌ادعیه‌و‌مناجات‌صوتی﷽۩1_971366639.mp3
زمان: حجم: 16.24M
🌷 دعای کمیل 🎤 با صدای استاد : 💐 حاج محمود کریمی ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@NASEMEBEHESHT4_5888657525846314578.mp3
زمان: حجم: 899.2K
👆 💢 پویش استغاثه جهانی 🔴 راس ساعت 21 🤲 دعا و توسل و التجا به نیت سلامتی و تعجیل فرج منجی عالم بشریت ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ای راز نگهدارِ دِل زار کجایی؟ ای برق مناجات شبِ تار کجایی؟ صحرای غمت پر شده از قافله عشق ای قافله را قافله سالار کجایی؟⚘ ‌‌‌‌‌‌ ‌ ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا شهیدامروز شهید حمید احسانی شهید مدافع حرم که صدای دخترش رانشنید...
شهید حمید احسانی از شهدای افغانستانی لشکر فاطمیون در سوریه و متولد سال 1372 در مشهد بود که آبان سال 92 در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) در منطقه زینبیه دمشق به شهادت رسید. همسر شهید احسانی آخرین تماس با همسرش و لحظه شنیدن خبر شهادت را چنین روایت می کند: همسرم نزدیک به 2 ماه در منطقه حضور داشت. هر هفته در حدود 3 دقیقه باهم ارتباط تلفنی داشتیم. یک هفته قبل از اینکه خبر شهادتش را بیاورند با من تماس گرفت. مدام می پرسید چیزی کم و کسری نداریم؟ سراغ دخترمان نادیا را می گرفت، انگار می دانست قرار است دیگر میانمان نباشد اما متاسفانه نتوانست صدای نادیا را بشنود. فردای آن روز که باز باهم صحبت کردیم دوباره سراغ نادیا را گرفت. موقع اذان بود اما نادیا به خواب رفته بود. این بود که نه من نه نادیا نتوانستیم درست و حسابی خداحافظی کنیم. هر روز که می گذشت یک قدم به آمدنش نزدیک می شدم، ولی انگار همه اقوام و نزدیکانم می دانستند که دیگر قرار نیست جسم شهیدمان برگردد و تنها روحش پیش ما می ماند.