15.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫معجزه جاری آخرین پیامبر ص
🔻 گفتگو جالب علیرضا #پناهیان با مستندساز خارجی درباره علت محبت مردم به امام حسین(ع)
#تصویری
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
متن دعای کمیل.pdf
حجم:
2.66M
📄 فایل #پی_دی_اف متن «دعای کمیل»
💠 📖 #متن_دعای_کمیل
فایل pdf
🍃 این دعا در شب های جمعه
🍃 و شب نیمه شعبان
🍃 خوانده می شود
🍃 و برای کفایت از شر دشمنان
🍃 و گشوده شدن در رزق
🍃 و روزی و آمرزش گناهان
🍃 مفید است .
📚 مفاتیحالجنان
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
۩کانالادعیهومناجاتصوتی﷽۩1_971366639.mp3
زمان:
حجم:
16.24M
#دعای_کمیل_محمود_کریمی
🌷 دعای کمیل
🎤 با صدای استاد :
💐 حاج محمود کریمی
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
۩کانالادعیهومناجاتصوتی﷽۩ترجمهدعایکمیل۩یاسردعاگو.mp3
زمان:
حجم:
17.32M
🕋 #ترجمه_فارسی_صوتی_دعای_کمیل
🎙 با صدای #یاسر_دعاگو
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
@NASEMEBEHESHT4_5888657525846314578.mp3
زمان:
حجم:
899.2K
#صوت_دعای_فرج_استادفرهمند 👆
💢 پویش استغاثه جهانی
🔴 #طلب_منجی_موعود
راس ساعت 21
🤲 دعا و توسل و التجا به نیت سلامتی و تعجیل فرج منجی عالم بشریت
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
#نجوایمهدوی
⚘ای راز نگهدارِ دِل زار کجایی؟
ای برق مناجات شبِ تار کجایی؟
صحرای غمت پر شده از قافله عشق
ای قافله را قافله سالار کجایی؟⚘
#شببخیرمولایمن
#اللهمعجللولیکالفرج
#شبتونمهدوی
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
#دقایقی_با_شهدا
بنام خدا
شهیدامروز شهید حمید احسانی شهید مدافع حرم که صدای دخترش رانشنید...
شهید حمید احسانی از شهدای افغانستانی لشکر فاطمیون در سوریه و متولد سال 1372 در مشهد بود که آبان سال 92 در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) در منطقه زینبیه دمشق به شهادت رسید. همسر شهید احسانی آخرین تماس با همسرش و لحظه شنیدن خبر شهادت را چنین روایت می کند:
همسرم نزدیک به 2 ماه در منطقه حضور داشت. هر هفته در حدود 3 دقیقه باهم ارتباط تلفنی داشتیم. یک هفته قبل از اینکه خبر شهادتش را بیاورند با من تماس گرفت. مدام می پرسید چیزی کم و کسری نداریم؟ سراغ دخترمان نادیا را می گرفت، انگار می دانست قرار است دیگر میانمان نباشد اما متاسفانه نتوانست صدای نادیا را بشنود.
فردای آن روز که باز باهم صحبت کردیم دوباره سراغ نادیا را گرفت. موقع اذان بود اما نادیا به خواب رفته بود. این بود که نه من نه نادیا نتوانستیم درست و حسابی خداحافظی کنیم. هر روز که می گذشت یک قدم به آمدنش نزدیک می شدم، ولی انگار همه اقوام و نزدیکانم می دانستند که دیگر قرار نیست جسم شهیدمان برگردد و تنها روحش پیش ما می ماند.