🔅بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات...
🔅تاامر فرج شود مهيا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات...
🔸امام صادق علیه السلام؛
« هیچ عملی در روز جمعه، برتر از #صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله نیست. »
(الخصال ص۳۹۴)
با سلام خدمت شما همراهان مهدوی؛
طبق قرار هر جمعه، #ختم_صلوات داریم به نیت #سلامتی و #تعجیلدرفرج امام زمان عجل الله،
سهم شما بزرگوار در صورت تمایل 100 شاخه گل صلوات. قبول باشه ان شاء الله
#اللهمعجللولیکالفرج
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
🔴 میراث گرانبها و ارزشمند امام هادی(ع) برای هدایت امت
دو یادگار ارزشمند و گرانبهای امام هادی علیه السلام با مضامین بسیار عالی در قالب زیارت نامه های متعدد، معارف ناب و ویژگیهای ممتاز جایگاه رفیع امامت را به زیبایی و در حد کمال به شیعیان آموزش داده اند.
امام هادی (ع) با املای زیارت جامعه کبیره، افزون بر ایجاد فضای قوی عاطفی میان شیعیان و امامانشان، تصویری امید ساز از آینده به دست می دهد و همراه با آن، مهم ترین آموزه های مهدوی را در جان و دل شیعیان جای می دهد.
✅حضرت امام هادی علیه السلام در
« #زیارت_جامعه_کبیره» بيان حدود ۴۰۰ ويژگی و صفت از صفات امامان معصوم علیهم السلام به يک دوره #امامشناسی پرداخته اند.
✅« #زیارت_غدیریه» نیز یکی از مهمترین منابعی است که در جهت شناخت شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام به دست ما رسیده است ،در این زیارت با بيانی شيوا و با استناد بر حدود ۴۰ آيه قرآنی يک دوره #اميرالمؤمنينشناسی را مطرح نموده اند.
4_5888657525846314578.mp3
899.2K
#صوت_دعای_فرج_استادفرهمند 👆
💢 پویش استغاثه جهانی
🔴 #طلب_منجی_موعود
راس ساعت 21
🤲 دعا و توسل و التجا به نیت سلامتی و تعجیل فرج منجی عالم بشریت
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
#نجوایمهدوی
🏝 امام زمانم
آقای مهربانم
ای روح و جسم و جانم
ما بی تو دردمندیم
دل از زمانه کندیم
کی میشود بیایی
پرده ز رخ گشایی
مرهم زنی به زخم
دلهای شیعیانت🏝
#شببخیرمولایمن
#اللهمعجللولیکالفرج
#شبتونمهدوی
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
شهید رضا نادری 10آبان1346 در شاهرود متولد شد. پدرش شغل آزاد داشت و مادرش خانهدار بود. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و بعد از آن بهخاطر کمک به هموطنانش به جبهه عازم شد. او که از 16سالگی در برابر بعثیها از کشورش دفاع میکرد، سرانجام 5مرداد1367 با مجاهدتهای فراوان در عملیات مرصاد به شهادت رسید.
گفتوگویی با مادر شهید رضا نادری
«من پنج فرزند دارم و رضا فرزند سومم بود. رضا تولد امامهشتم(ع) به دنیا آمد؛ به همین خاطر نامش را رضا گذاشتیم. او از کودکی مهربان و فهمیده بود. با استعداد بود و دستی به قلم داشت، گاهی اوقات مینوشت و بیشتر نوشتههایش در ستایش خدا است. از ویژگیهای رضا، توجه خاص او به انجام فرایض دینی بود. نماز شبش هیچ گاه ترک نمیشد و پای سجادهاش مدام گریه میکرد. 16ساله بود که درسش را رها کرد به جبهه رفت. چند بار اولی که به جبهه رفت، بدون اطلاع ما بود، دوستش خبر آورد که او به منطقه اعزام شده است. پدرش تا اهواز دنبال او رفت که او را برگرداند. وقتی رضا پدرش را دید، گفت: «من راه خود را انتخاب کردم.
هر بار که از جبهه میآمد، مجروحیت پیدا کرده بود. چند روزی میماند تا بهبود پیدا کند، مجددا به جبهه میرفت. زمانی که به او میگفتیم: «بمان و مانند همکلاسیهای دیگرت درست را ادامه بده!» در جواب میگفت: «همگی که نمیتوانیم درس بخوانیم. الان زمان جنگ است. باید جنگید. باید از خاکمان دفاع کنیم.
رضا از ابتدا متفاوت بود. هر ماه مبلغی از پساندازهایش جمع میکرد و به خانواده همرزمان نیازمندش در روستاهای دوردست میرساند، ذرهای برای خودش استفاده نمیکرد. همه دارایی رضا یک دست لباس سبز پاسداری، سه پیراهن، یک دفتر و تعدادی عکس که از او به جا مانده است.
قطعنامه که امضا شد، رضا مدام گریه میکرد. من که سراغش رفتم، گفت: «مادر! این جنگ، جنگ حسینی نیست، حسنی است.» آخرین باری که میرفت، تنها سفری بود که با خداحافظی از خانواده و رضایت ما بود. آن زمان رضا یک پاشنه پایش در عملیات قبلی از بین رفته بود و با عصا و دمپایی عازم جبهه شد. از خانه که بیرون میرفت، چند بار برگشت و خداحافظی کرد.
همرزمانش میگفتند: «هوش و ابتکار شهید نادری به قدری بود که با وجود سن کم در واحد اطلاعات عملیات خدمت میکرد و نقشههای بسیاری در عملیاتهای گوناگون برای نابودی دشمن کشیده بود
هیچ وقت از کارهایی که در جبهه انجام میداد، برای ما نمیگفت. ما هم فکر میکردیم او یک بسیجی ساده است که پشت جبهه فعالیت میکند. پس از شهادت او، هر یک از دوستانش خاطرهای تعریف میکردند و ما تازه فهمیدیم رضا چه انسان بزرگی بود.
همیشه میگفت: «عراقیها جرئت ندارند من را گیر بیاورند.» آخر سر هم به دست منافقان وطنی به شهادت رسید.
در وصیتنامهاش خطاب به مردم اینگونه میگوید :
ای برادر به کجا میروی؟ کمی درنگ کن! آیا با کمی گریه و خواندن یک فاتحه بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشتهایم فراموش خواهی کرد؟ ما نظارهگر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد.
همرزمانش میگفتند: تأثیرگذاری رضا در عملیات مرصاد، مانند حسین فهمیده بود.
💐از وصیتنامه شهید رضا نادری.
پروردگارا، نمیدانم چه شده است! قلب خود را سیاه میبینم و چشم خود را خشک از اشک. میخواهم ناله و فغان خود را بلند کنم و دل را آینه معرفت و عشق نسبت به تو نمایم. اما در دل جز هوی و هوس و تاریکی چیز دیگری را مشاهده نمیکنم.
🌸خدایا نمیدانم چرا از این مناجات محرومم. وقتی نَفْس خود را به میز محاکمه میکشانم از آینده و آخرت خود بیمناک میشوم.
همه گمان واهی در رابطه با من دارند و تنها این منم که از خودم خبر دارم و میدانم که اسیری هستم در بند شیطان. سگ نفس دائماً بر من حمله ور میشود.
🌹الهی میخواهم خوب شوم اما حریف خودم نمیشوم. خدایا در این مکان مقدس و به این لحظات عزیز تو را به چهارده معصوم قسمت میدهم که به من توفیق دهی و از گناه دور گردانی. و عبادت خالصانه و گریه و زاری به درگاهت در دل شب عنایت فرمایی و مرا از زمره مُخلصان درگاهت قرار دهی.
🌹پس ای معبود من اکنون با حالتی زار از گذشته رو به سویت کرده ام. خدایا لطف و مرحمت تو نهایت ندارد. مانند دریایی است که اگر بخواهی میتوانی با یک موج کل گناه و عصیان خلایق را پاک کنی. الهی تو غنی هستی از مجازات ما و ما ضعیف در برابر عذابت. پس درگذر از گناه ما
🌹با شروع انقلاب در دل خود نوری را مشاهده کردم که نغمه آستان ربوبیت تو را سر داده بود. این تحول روزها و شبها بر من بیشتر آشکار شد. مرا به سوی تو می کشید، در اندرون من حالات روحانی ریشه دوانده بود.
تا اینکه به من توفیق دادی که پای به مکانی بگذارم که همه اش نور و صفا و همه اش عشق بود. و آن خاک گلگون، جبهه نام داشت...
📙برگرفته از کتاب کمی درنگ کن. اثر گروه شهید هادی