eitaa logo
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
1.8هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
3.2هزار ویدیو
1.2هزار فایل
⚘﷽⚘ تقدیم محضر مولی صاحب الزمان علیه السلام #قرائت_تجوید_حفظ_تفسیر_تدبر #قرآن_ونهج_البلاغه با همکاری اساتید محترم تدبر، قرائت، تجوید و حفاظ کل قرآن کریم آیدی مدیر کانال⏬ @V012345 کانال های دیگر ما :کانال گیف استیکر⏬ https://eitaa.com/stikerrrr
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عطر گل یاس
👈معانی کلمات آیه 66 طمسنا: طمس: كهنه شدن و محو شدن و نيز كهنه كردن و محو كردن لازم و متعدى هر دو آمده است، راغب گويد: به معنى ازاله اثر به طور محو كردن است. 👈معانی کلمات آیه 67 مسخناهم: در مجمع البيان و قاموس گويد: مسخ عوض شدن شكل و صورت شى‏ء است به شكل قبيح، راغب عوض شدن شكل و اخلاق گفته است. اين كلمه فقط يك بار در قرآن مجيد آمده است. مضى: رفتن.گذشتن. 👈معانی کلمات آیه 68 ننكسه: نكس: وارونه كردن (نگونسار كردن) در لغت آمده: «نكسه نكسا: قلبه على رأسه و جعل اسفله اعلاه» منظور از آن در آيه بر گرداندن به‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ است. 👈معانی کلمات آیه 69 «الشِّعْرَ»: چکامه. چامه. «مَا یَنبَغِی»: نسزد. در خور نیست. لازم نیست. «إِنْ»: نیست. «هُوَ»: کتاب منزل قرآن. «ذِکْرٌ»: پند و اندرز. یاد و یادآوری. «قُرْآنٌ»: قرآن. کتاب خواندنی. «مُبِینٌ»: روشن و واضح. روشنگر و بیانگر. 👈معانی کلمات آیه 70 «حَیّاً»: مراد زنده معنوی است که شخص عاقل و اندیشمند و بیدار دل است . «یَحِقَّ»: واجب شود. مسلّم گردد. «الْقَوْلُ»: فرمان عذاب. عذاب. 👈معانی کلمات آیه 72 ذللناها: ذل: (بكسر اول) رام شدن «ذللناها»: رام كرده‌‏ايم آنها را. ركوب: (بفتح اول) سوار شدن. آن در آيه به معنى مركوب است. 👈معانی کلمات آیه 73 مشارب: مشرب (بر وزن مطرح) مصدر ميمى است به معنى نوشيدن. آن در آيه به معناى مفعول (مشروب) مى‏‌باشد جمع آن مشارب است. 👈معانی کلمات آیه 74 «مِن دُونِ»: غیر از. بجز. 👈معانی کلمات آیه 75 «لا یَسْتَطِیعُونَ»: معبودها نمی‌توانند. «جُندٌ»: سپاه. لشکر. «مُحْضَرُونَ»: آماده. 👈معانی کلمات آیه 76 «قَوْلُهُمْ»: مراد سخنان مبنی بر الحاد و انکار خدا، و تکذیب و تقبیح پیغمبر است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطر گل یاس
تفسیر قرآنی ┏━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━┛
هدایت شده از عطر گل یاس
تفسیر قرآنی ┏━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━┛
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَلى‌ أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ «66» 🦋و اگر بخواهيم فروغ ديدگانشان را محو مى‌كنيم، پس آنگاه كه در راه سبقت مى‌گيرند، چگونه خواهند ديد؟ وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلى‌ مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا وَ لا يَرْجِعُونَ «67» 🦋و اگر بخواهيم آنان را در جاى خود مسخ مى‌كنيم (و به مجسّمه‌هايى بى‌روح مبدّل مى‌سازيم،) به گونه‌اى كه نه بتوانند به راه خود ادامه دهند و نه بر گردند. 📝نکته ها👇 🔹اگر اين دو را ادامه آيات قبل در مورد عذاب كفّار در قيامت بدانيم، بيانگر ناتوانى كفّار در جستجوى راه بهشت و حيرت و سرگردانى آنها در صحراى محشر است. امّا اكثر مفسّران اين دو را مربوط به كيفر دنيوى كفّار دانسته و آن را نوعى تهديد در از دست دادن قوّه بينايى و يافتن راه خانه و كسب و كار دانسته‌اند. «1» 📝پیام ها🔰 🔸1- فكر نكنيد آن چه داريد بايد داشته باشيد يا جاودانه خواهيد داشت، از قهر و غضب الهى و تغيير نعمت‌ها غافل نباشيد. «لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا» 🔸2- علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد. قبل از نزول عذاب بايد از لجاجت دست برداشت. لَوْ نَشاءُ ... لَوْ نَشاءُ ... 🔸3- هر مكانى مى‌تواند ظرف قهر خدا باشد. «عَلى‌ مَكانَتِهِمْ» 📚«1». تفسير نمونه. 📚جلد 7 - صفحه 554 🔸4- قهر خدا كه آمد احدى توان تحمّل ندارد. فَمَا اسْتَطاعُوا ... 🔸5- سنّت خداوند، آزاد گذاشتن انسان‌ها است تا از راه ديدن و شنيدن حقايق ايمان بياورند، نه آنكه از طريق قهر و اجبار و فشار ايمان آورند. «لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ» (حرف‌ «لَوْ» نشانه آن است كه سنّت خداوند، مسخ و زمين‌گير كردن مردم نيست.)
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسير نور (استاد قرائتی) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ «68» 🦋و هر كه را طول عمر دهيم، او را در آفرينش واژگونه مى‌كنيم. (حافظه‌اش به فراموشى سپرده مى‌شود، قدرتش به ضعف مى‌گرايد و قامتش خم مى‌گردد) آيا تعقّل نمى‌كنند؟ 📝نکته ها👇 🔹در آيات قبل خداوند فرمود: اگر بخواهيم چشم را نابينا و قيافه‌ها را دگرگون مى‌كنيم؛ اين آيه نمونه‌اى از اين دگرگونى را در مورد سالمندان بيان مى‌كند. ●«نُنَكِّسْهُ» از «تنكيس» به معناى واژگون كردن و مراد از آن بازگشت انسان به حالت كودكى است. علمش به جهل و فراموشى تبديل مى‌شود، قدرتش رو به ضعف مى‌رود و سعه‌ى صدرش به زود رنجى مى‌رسد، حسّاسيتش زياد و اشكش روان مى‌شود. 📝پیام ها🔰 🔸1- عمر به دست خداست. «نُعَمِّرْهُ» 🔸2- سنّت خداوند بر آن است كه پيرى همراه با شكستگى باشد. «نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ» گرچه آثار عمر طولانى به دست خداست. آن جا كه خداوند اراده كند، افرادى مثل نوح و مهدى عليهما السلام عمر طولانى مى‌كنند و شكسته هم نمى‌شوند. 🔸4- انسان هم بايد به فكر از دست رفتن نعمت‌ها باشد. «لَطَمَسْنا، مسخنا» و هم به فكر ضعيف شدن آنها. «نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ» 📚تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 555
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِينٌ «69» 🦋و ما به او (پيامبر) شعر نياموختيم و سزاوار او نيز نيست، آن (چه به او آموختيم) جز مايه‌ى ذكر و قرآن روشن نيست. 📝نکته ها👇 🔹يكى از تهمت‌هايى كه به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‌زدند، علاوه بر ساحر و مجنون و كاهن بودن، تهمت شاعر بودن بود، در حالى كه: شعر بر خاسته از تخيل است، بر خلاف وحى. شعر بر خاسته از عواطف و احساسات است، بر خلاف وحى. شعر آميخته با اغراق است، بر خلاف وحى. گرچه قرآن داراى جملاتِ موزون و مقطّع همچون شعر است، امّا عنصر اصلى شعر كه تخيّل است، در قرآن راهى ندارد. قرآن، جز ذكر نيست. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ» ذكر قدرت و قهر خدا، ياد الطاف و نعمت‌هاى او، ياد عفو و مغفرت او، ياد سنّت‌ها و قوانين او، ياد انبيا و اوصيا و اولياى او، يادى از تاريخ‌هاى پر عبرت، يادى از عوامل عزّت و سقوط امّت‌ها، يادى از نيكوكاران و هدايت شدگان، يادى از تبه‌كاران و كافران و فاسقان و مجرمان و ستمگران و عاقبت آنان، يادى از اخلاص‌ها، ايثارها، شجاعت‌ها، انفاق‌ها، صبرها و پايان نيك آن، يادى از قتل‌ها، شكنجه‌ها، اذيّت‌ها، تهمت‌ها، تحقيرها، حقّ‌كشى‌ها و به استضعاف كشيدن‌ها و عاقبت شوم مستكبران، يادى از اوامر و نواهى و مواعظ و حكمت‌ها، يادى از آفريده‌هاى آسمانى و زمينى و دريايى، يادى از آينده تاريخ و پيروزى حكومت حقّ و پر شدن جهان از عدل و داد و محكوميّت ظلم و ستم، يادى از برزخ و معاد و حوادث قبل از قيامت و چگونگى صحنه‌هاى قيامت و خطرات دوزخ و نعمت‌هاى بهشتى. آرى، تمام قرآن به نحوى تذكّر و يادآورى است. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ» 📚جلد 7 - صفحه 556 📝پیام ها🔰 🔸1- در قرآن، سخن از نفى ارزش شعر نيست، بلكه سخن از نفى شعر از پيامبر است. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ» 🔸2- خداوند از تهمت به انبيا دفاع مى‌كند. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ» 🔸3- ندانستن شعر به ارشاد مبلّغ ضررى نمى‌زند. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ» 🔸4- رشدهاى نابجا و فضاهاى فرهنگى غلط شما را متزلزل نكند. (در زمان پيامبر مسأله شعر جايگاهى بيش از متعارف داشت و شعر و شاعرى در رأس امور بود. اين آيه ابّهت آن را شكست.) «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ» 🔸5- طبع شعر از سوى خداوند است. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ» 🔸6- معلّم، پيامبر خداست. «عَلَّمْناهُ» 🔸7- هر علمى براى هر كس سزاوار نيست. «وَ ما يَنْبَغِي لَهُ» 🔸8- تا از تخيّلات و موهومات شاعرانه تخليه نشويم، روح ما ظرف معارف الهى قرار نمى‌گيرد. وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ ... إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِينٌ‌ 🔸9- قرآن، مايه‌ى تذكّر و يادآورى است. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ» 🔸10- قرآن، كلامى روشن و قابل فهم و استدلال است. «قُرْآنٌ مُبِينٌ»