هدایت شده از عطر گل یاس
562-molk-ta-1.mp3
10.3M
#صوت_ترجمه #صفحه_562 سوره مبارکه #ملک بخش اول
#سوره_67
#جزء_29
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
👈معانی کلمات آیه 1
تبارك: بركت: فائده ثابت. طبرسى فرموده: اصل بركت به معنى ثبوت است ... پس بركت به معنى ثبوت فائده مىباشد، راغب گويد: بركت يعنى ثبوت خير خدايى در يك چيز. تبارك اللَّه از آن گويند كه فايدههاى ثابت در خدا و از خداست با بلندى مقام.
👈معانی کلمات آیه 2
«خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ»: مرگ و زندگی را مقدّر کرده و پدید آورده است.
👈معانی کلمات آیه 3
طباق: طبق در اصل به معنى حال است. راغب گويد: مطابقت آنست كه چيزى را بالاى چيزى بگذارى و به اندازه آن باشد آن گاه در چيزى كه فوق چيز ديگر و يا موافق چيز ديگر باشد به كار رود. طباق در آيه به معنى مطابقت يا بودن بعضى بالاى بعضى آن را مشابهت نيز گفتهاند، بعضى آن را جمع طبق دانستهاند مانند جمل و جمال (شتر و شتران).
تفاوت: فوت: از دست رفتن. تفاوت: تباعد دو چيز و از دست دادن همديگر است، لذا طبرسى آن را اختلاف گفته است راغب اختلاف در اوصاف مىگويد.
فطور: فطر: شكافتن و شكاف. «اصل الفطر: الشق» راغب شكافتن از طول گفته است. «فطور» جمع فطر است به معنى شكافها، راغب آن را مصدر و به معنى اختلال و سستى مىداند.
👈معانی کلمات آیه 4
كرتين: كرّه: رجوع و برگشتن. «كرتين»: دو رجوع، يعنى «كرّة بعد كرة» كثرت مراد است نه تثنيه.
خاسئا: خسأ: طرد شدن و طرد كردن، از كشاف و مفردات معلوم مىشود كه در آن حقارت و خوارى نيز ملحوظ است خاسئ را در آيه خسته معنى كردهاند كه از ديدن خسته شده و دور مانده است در مجمع فرموده: «الخاسىء: الذليل الصاغر» ظاهرا منظور خضوع و زبونى است.
حسير: حسر: كشف و انكشاف (مناسب با كنار كردن) در مجمع فرموده:حسير شترى است كه خسته شده و طاقت راه رفتن ندارد.
👈معانی کلمات آیه 5
رجوما: رجم: زدن با سنگ. در قاموس گويد: رجم چيزى است كه با آن مىزنند، جمع آن رجوم است على هذا رجم اسم و مصدر هر دو آمده است.
اعتدنا: در مجمع فرموده: اصل آن «اعددنا» است دال بتاء مبدل گرديده است.
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
تفسير نور (استا قرائتی)
سیمای سوره ملك
سوره ملك، آغازين سوره جزء بيست و نهم قرآن كريم است. اين سوره از سورههاى مكّى و داراى سى آيه مىباشد. نام ديگر اين سوره، «تبارك» است.
«مُلك» و «تبارك»، هر دو برگرفته از آيه اول است و به ترتيب به معناى «فرمانروايى» و «پر بركت» مىباشند.
محتواى اين سوره به طور كلى شامل سه محور زير است:
1. مباحثى در مورد مبدأ هستى، صفات خداوند، نظام شگفتانگيز خلقت، آفرينش هستى و انسان و ابزارهاى انسان براى شناخت.
2. بحث هايى درباره معاد، عذاب دوزخ و گفتگوى جهنميان در قيامت.
3. تهديد كافران و ظالمان به عذابهاى دنيوى و اخروى.
در فضيلت اين سوره آمده است: قرائت اين سوره موجب نجات از عذاب قبر است. «1»
«1». تفسيرنورالثقلين.
جلد 10 - صفحه 145
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «1» الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ «2»
مايه خير و بركت و بلند مرتبه است آن (خدايى) كه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست. او كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك از شما كار بهترى انجام مىدهيد و اوست عزّتمند و آمرزنده.
نکته ها
علاوه بر اين سوره، سوره فرقان نيز با كلمه «تَبارَكَ» آغاز شده است.
«تَبارَكَ» از مصدر «بركات» هم به معناى خير پايدار است و هم به معناى بلند مرتبه ضمناً به محلى كه در آن آب جمع مىشود، «بِركه» مىگويند.
هدف از آفرينش انسان چيست؟
پاسخ: قرآن چهار هدف را براى آفرينش انسان بيان كرده است:
الف) عبادت كردن. در قرآن مىخوانيم: ما جن وانس را جز براى عبادت نيافريديم. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «1»
ب) انتخاب راه صواب از ناصواب و رسيدن به رشد و كمال در سايه آزمايشهاى الهى: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ»
ج) رحمت بر مردم. قرآن هدف ديگر خلقت را رحمت خاص خداوند بر مردم ذكر مىكند و
«1». ذاريات، 56.
جلد 10 - صفحه 146
مىفرمايد: (انسانها) براى آن آفريده شدند كه به رحمت خاص خداوند هدايت شوند: «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ» «1»
كار «حسن» و نيك چه شرايطى دارد؟
كار نيك، كارى است كه از نظر هدف، زمان، مكان، ضرورت، تداوم، ابزار مورد استفاده، همكاران، بهره گيران، استقامت در كار، استحكام، نظم، آيندهنگرى در عمل، اولويتهاى مورد نياز، نشاط، اعتدال، دقّت، سرعت و سلامت كار، مورد سنجش و برنامه ريزى قرار گرفته باشد و به دور از آفتهاى عجب، حبط، ريا و سمعه انجام پذيرد.
خداوند متعال هم در دنيا حكومت دارد: «بِيَدِهِ الْمُلْكُ» و هم در آخرت حاكم است. «الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» «2»
خداوند، حاكم يگانه است: «لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ» «3»*، «بِيَدِهِ الْمُلْكُ» و حكومت او همراه با قداست است. «الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ» «4»*
جلوههاى بركت خداوند هم در تكوين و آفرينش وجود دارد: تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ ...
خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ و هم در تشريع و قانونگذارى. «تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ» «5»
امام صادق عليه السلام ذيل آيه فرمود: مراد عمل بيشتر نيست، بلكه مراد بهترين عمل است و آن انجام عمل است همراه با خشيت الهى و نيّت صادق و نيكوكارى. «6»
پیام ها
1- گرچه قرآن درباره خودش و پيامبرى كه بر وى نازل شده، كلمه «تَبارَكَ» را به كار برده است، ولى سرچشمه تمام بركات، خداوند و قدرت اوست. «تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
2- تمام قدرتها و حكومتها از بين رفتنى هستند، تنها حكومت خداوند ابدى است. «بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
«1». هود، 119.
«2». حج، 76.
«3». فرقان، 2.
«4». جمعه، 1.
«5». فرقان، 1.
«6». كافى، ج 2، ص 16.
جلد 10 - صفحه 147
3- حكومتهاى دنيا، جزيى، موقّت و محدود است و لذا بركت گستردهاى ندارد. «تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ»
🔸4- تقدير مرگ و حيات، جلوهاى از حاكميّت مطلق خداوند است. بِيَدِهِ الْمُلْكُ ... خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ
🔸5- حاكمان دنيايى، در همه امور قدرت ندارند، ولى خداوند حاكم و بر همه چيز قادر است. «بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
🔸6- مرگ به معناى فنا و نابودى نيست، بلكه امرى وجودى است كه آفريده شده و آن انتقال از اين دنيا به دنياى ديگر است. «خَلَقَ الْمَوْتَ»
🔸7- آفرينش مرگ، آزمايشى براى ظهور صبر، و آفرينش حيات، آزمايشى براى ظهور شكر است. «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ»
🔸8- آفريدهها همه هدفمندند و هيچ چيز، عبث آفريده نشده است و خداوند انسان را براى تكامل
هدایت شده از عطر گل یاس
انتخابی آفریده است. «لِيَبْلُوَكُمْ»
🔸9- جوهره انسان در لابلاى گرفتارىها و تلخ و شيرينىها روشن مىشود. «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ»
🔸10- آزمايش الهى براى مشخص شدن علم خداوند نيست، زيرا او همه چيز را از قبل مىداند؛ بلكه براى آن است كه عملى از ما صادر شود. «لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» (مثل استادى كه معلومات شاگردش را مىداند، ولى او را امتحان مىكند تا استحقاق نمره شاگرد جلوه كند.)
🔸11- ملاك عمل، كيفيّت است نه كميّت. «أَحْسَنُ عَمَلًا» (نه «اكثر عملا»)
🔸12- آزمايش الهى هميشگى وبراى همه است. «لِيَبْلُوَكُمْ» (نشان استمرار است)
🔸13- به خوب بودن كار، قانع نباشيم، بايد بهترين كار انجام شود. «أَحْسَنُ عَمَلًا»
🔸14- تنها حكومت و قدرت خدا شكستناپذير است. بِيَدِهِ الْمُلْكُ ... قَدِيرٌ ... هُوَ الْعَزِيزُ
🔸15- عزّت و قدرت خداوند همراه با رأفت و رحمت است. «الْعَزِيزُ الْغَفُورُ»
🔸16- از شكست در آزمايشهاى الهى مأيوس نشويد، كه او بخشنده است. «الْغَفُورُ»
📚تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 148
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ «3» ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ «4»
🦋همان كسىكه هفت آسمان را طبقه طبقه آفريد. در آفرينش خداوند رحمان هيچ خللى نمىبينى. بار ديگر ديده باز كن، آيا هيچ شكافى مىبينى؟ باز، پى در پى چشم خود را برگردان (و تماشا كن، خواهى ديد كه) چشم در حالى كه خسته و ناتوان است به سوى تو بازمىگردد (بدون آن كه نقص وخللى مشاهده كند).
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ «5»
🦋و همانا ما آسمان دنيا را با چراغ هايى زينت داديم و آن را وسيله راندن شياطين قرار داديم و براى آنها عذاب فروزان آماده كرديم.
📝نکته ها👇
«طباق»، 👈يا مصدر «طابق» يا جمع «طبق» است؛ در صورت اول «سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً» به معناى آن است كه آسمانها متناسب و مطابق يكديگرند و در صورت دوم به معناى آن است كه آسمانها هفت طبقه بر فراز يكديگرند.
«تَفاوُتٍ»👈 از «فَوْتَ» به معناى بروز اختلال و ناهماهنگى و «فُطُورٍ» به معناى شكاف از طول است. «خاسِئاً» به معناى خسته و ناكام و «حَسِيرٌ» به معناى ناتوان است.
🔹تلخىها و كمبودها در نزد انسانهاى سطحى ناگوار به نظر مىآيد و گرنه محقّقان به هر چيز با ديده مثبت مىنگرند. ترشى و فلفل براى كودك ناگوار است، ولى براى والدين او، ترشى به اندازه مربّا، ارزشمند است.
«مصباح» 👈از «صبح»، وسيلهاى است كه شب را همانند صبح، روشن كند، مانند چراغ.
در اين آيات، سه تعبير در مورد ستارگان آسمان آمده است. 1. مصباح و چراغ؛ 2. زينت و
📚جلد 10 - صفحه 149
📚😔جلوه؛ 3. رجم شياطين.
در آيات هفتم و هشتم سوره صافّات خوانديم كه شيطانها براى استراق سمع و شنود اخبار آسمان، قصد نفوذ به آن جا را دارند ولى هر بار مورد هدف قرار مىگيرند و رانده مىشوند و اين گونه ستارگان وسيله حفظ آسمان هستند.
📝پیام ها🔰
🔸1- نظام آفرينش بر اساس رحمت خداوند است. «فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ»
🔸2- نظام موجود، نظام احسن است و در نظام آفرينش، هيچ نقص و كمبودى وجود ندارد. «ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ»
🔸3- خداشناسى بايد بر اساس نظر و دقت باشد، تا ايمان انسان به عظمت هستى و قدرت آفريدگار بيشتر شود. فَارْجِعِ الْبَصَرَ ... ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ
🔸4- براى كسب معرفت، يك بار ديدن و نظر كردن كافى نيست. فَارْجِعِ الْبَصَرَ ... ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ (در اين آيه كلمه «تَرى» دو بار و كلمه «بصر» سه بار همراه با لفظ «كَرَّتَيْنِ» تكرار شده است.)
🔸5- خداوندى كه كار خود را محكم و حكيمانه انجام داده است، از دقّت نظر ديگران نگران نيست، بلكه ديگران را به بازديد دعوت مىكند. فَارْجِعِ الْبَصَرَ ... ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ
🔸6- خداوند از آفريدن خسته نمىشود: «وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ» «1» ولى چشم ما از نگاه به آفريدههاى او خسته مىشود. «يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ»
🔸7- زينت، يكى از خواستههاى فطرى بشر است. (يكى از نعمتهاى ستارگان، زينت بودن آنها شمرده شده است. «زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا»
🔸8- آفريدههاى الهى در عين استوارى و استحكام، «سَبْعاً شِداداً» «2» از زينت ويژهاى برخوردارند. (در معمارى علاوه بر استحكام ساختمان، زيبايى نماى
📖«1». ق، 38.
📖«2». نبأ، 12.
📚جلد 10 - صفحه 150
بنا نيز بايد مورد توجّه باشد.) «زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا»
🔸9- آفريدههاى الهى داراى كاربردهاى گوناگونى هستند. «بِمَصابِيحَ- رُجُوماً»
🔸10- در برابر دشمن نبايد انفعالى برخورد كرد؛ برخورد ما با دشمن بايد تهاجمى باشد. «رُجُوماً لِلشَّياطِينِ»
🔸11- شياطين به آسمانها نيز طمع دارند. «رُجُوماً لِلشَّياطِينِ»
🔸12- شياطين، ضربه پذيرند. «رُجُوماً لِلشَّياطِينِ»