خلبان آزاده حسین لشکری در دوران اسارت خویش سالها به دور از چشم نیروهای صلیب سرخ و بدون آنکه خبری از او در اختیار خانوادهاش گذاشته شود، غریب و تنها بود و در سال ۱۳۷۴ حدود پانزده سال پس از اسارت، نخستین نامهاش را برای خانواده و همسرش فرستاد.
متن نامه به این شرح است:
اولین نامه به ایران برای همسرم
(۱۳ /۳/ ۱۳۷۴) ـ ۱۹۹۵/۶/۴
به نام خدا
همسر عزیزم سلام، حالت چطور است. ان شاءالله که خوب هستی. حال علی چطور هست و به یاری خدا او هم که خوب هست.
من این نامه را برای اولین بار برایت می نویسم. امروز ملاقات با نمایندهٔ صلیب سرخ داشتم و مشخصات مرا ثبت کرد و گفت که از این به بعد می توانم نامه برایت بنویسم. من نمی دانم که چقدر این حرف ها درست هست و ما می توانیم نامه برای همدیگر بنویسیم ولی من هنوز شک دارم و اگر آن نامه به دست تو رسید، برایم آدرس محل زندگی خودت را بنویس تا نامه های بعدی را به آنجا بفرستم. از آنجا که نمی دانم هنوز آنجا هستید یا نه و در کجا منزل و مکان دارید، نامه را برای نیروی هوایی نوشتم. امید دارم که آن ها هم سعی بکنند و به دست شما برسانند.
پلههای جدایی
لحظه شهادتش تلخ ترین لحظه زندگی ام بود. نوزدهم مرداد سال 88 بود. شام خورده بودیم و حسین می خواست نوه مان محمد رضا را به بیرون ببرد. حالش خوب بود و ظاهرا مشکلی نداشت. رفت و بعد از دقایقی به خانه بازگشت. گفت می خواهم توی سالن کنار محمد رضا بخوابم. من هم شب بخیر گفتم و از پله ها بالا رفتم. آخرین پله که رسیم دیدم صدای سرفه اش بلند شد. بخاطر شکنجه هایی که شده بود حالش بدی داشت و همیشه سرفه می کرد اما این دفعه صدایش متفاوت بود. پایین را نگاه کردم دیدم به پشت افتاده. نمیدانم چطور خودم را به او رساندم. حالت خفگی پیدا کرده بود. به سختی نفس میکشید. دستش در دستم بود و نگاهمان بهم گره خورده بود. دنیا برایم تیره و تار شد. چشمان حسین دیگر نگاهم را نمیدید و لحظاتی بعد دستانم از آن وجود گرم، جسمی سرد را حس لمس میکرد...
باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد
خاطرهای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء،سرلشگر خلبان حسین لشگری،اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ
🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشتهام را مرور میکردم
🔸سالها درسلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و
قرآن را کامل حفظ کرده بود
زبان انگلیسی میدانست
برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود
اومیگفت: از۱۸سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم!
🔸بهترین عیدی که این ۱۸سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عیدسال۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد میخواست باقی مانده آن را دور بریزد،نگاهش بمن افتاد. دلش سوخت و آن را بمن داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم
🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲روز یا۱۲ماه) درحسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم.حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🌷 ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ - سالروز شهادت قهرمان وطن، سرلشکر خلبان،حسین لشگری🌺🌿🌺 چقدر در معرفی قهرمانان واقعی ما به نسل جوان کوتاهی شده است و ارزش ها نادیده گرفته شد
♦️⚜💠#حفظ_قرآن_کریم💠⚜♦️
✅ #جلسه_اول_و_دوم
#حفظ_سوره_انشراح
#آشنایی_و_معرفی_سوره_انشراح
#حفظ_سوره_انشراح_آیات_ ۱_تا_۸
👇👇👇
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
#موضوعات_کلی_سوره_انشراح
✴️شرح صدر که مهمترین موهبت الهی است ،🌿آسان ساختن بار سنگین رسالت با امدادها،🌿 شهرت کتاب قرآن از سوی خداوند ، 🌿سنت حتمی الهی در مورد امید
هدایت شده از عطر گل یاس
🌻🌻🌻🌻
🔺فضیلت قرائت سوره انشراح🔺
پیامبر (ص)فرمودند :
✅یا علی کسی که این سوره را قرائت کند گویا فقیران امت مرا سیر کرده است ودر برابر هر آیه در روز قیامت تن پوشی بهشتی به او می دهند .
امام صادق (ع) فرمودند:
✅هر که بسیار بخواند در روزی یا شبی سوره های شمس و لیل و ضحی و شرح را.🌿 هر چیز که نزد او حاضر باشد در قیامت برای او شهادت بدهند .🌿حتی مو پوست و گوشت و خون و عروق و اعصاب و استخوانها و جمیع اعضای او 🌿
✅و حق تعالی بفرماید که شهادت شما را قبول کردم از برای بنده خود .🌿این ملائکه ببرید او را به بهشت و هر جا را که او اختیار نماید به او عطا کنید و گوارا باد فضل و رحمت من از برای بنده من.
هدایت شده از عطر گل یاس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترتیل قرآن کریم سوره انشراح با صدای استاد پرهیزگار
هدایت شده از عطر گل یاس
#متن_ترجمه #صفحه_596 سوره مبارکه #لیل و #ضحی و #شرح
#سوره_نود_و_دوم
#سوره_نود_و_سوم
#سوره_نود_و_چهارم
#جزء_سي