#عاشقانه_شهدا 💕
ظرف های شام معمولاً دو تا بشقاب و یک لیوان بود و یک قابلمه. وقتی میرفتم اونا رو بشورم، میدیدم همونجا در آشپزخانه وایساده، به من میگفت: «انتخاب کن، یا بشور یا آب بکش». بهش گفتم: مهدی مگه چقدر ظرفه؟ در جواب گفت: هر چی هم که هست با هم میشوریم.
یک روز خانواده مهدی منزل ما مهمون بودند. با پدر، مادر، خواهر و برادر مهدی همه با هم سر سفره نشسته بودیم. من بلند شدم و رفتم از آشپزخونه چیزی بیارم. وقتی اومدم، دیدم همه نصف غذاشون رو خوردند، ولی مهدی دست به غذاش نزده تا من برگردم..
#شهید_مهدی_زینالدین🕊🌹
#عاشقانه_شهدا💕🕊
سر سفره عقد نشسته بوديم، عاقد که خطبه را خواند، صدای اذان بلند شد.
حسين برخاست، وضو گرفت و به نماز ايستاد!
دوستم کنارم ايستاد و گفت: اين مرد برای تو شوهر نمی شود.
متعجب و نگران پرسيدم: چرا؟
گفت: کسي که اين قدر به نماز و مسائل عبادی اش مقيد باشد، جايش توی اين دنيا نيست.
🍃«شهيد حسين دولتی»
🌷یادش با ذکر #صلوات