eitaa logo
خودنویس
2.1هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
929 ویدیو
22 فایل
✒#زهراصادقی تخلص: هیام نویسنده سیاسی رمان نویس و تحلیلگر کارشناس ارشد جزا و جرم شناسی ارتباط با من @z_hiam کانال داستان ها http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشه ی ماه خاص بودنش به خاطر اینه که شاید به آدم تلنگر میزنه. و با درونت بیشتر مرتبط میشی. مامعمولا از خودمون دوریم. بیشتر در بیرون زندگی میکنیم تا درونمون. اما از درونیاتمون غافلیم. توصیه میکنم یه بار در خلوت و تفکر رمان رو بخونید. شاید باورتون نشه اما خود من هم از این رمان درس میگیرم.
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷 یادم‌رفت سلام شبانگاهی کنم🙊🙈 سلام شب بخیر . حال دلتون چطوره؟ خوبید؟ ان شاء الله که حال دلتون همیشه خوب باشه. داشتم یه چرخی تو تلگرام میزدم و کانال های رمان رو از نظر میگذروندم که ببینم چطوری هست میشه باهاشون تبادل کرد یا نه . با چیزی که دیدم واقعا متأسف شدم. شنیده بودم فضا چطوریه ولی نه تا این حد. یعنی خواننده با خوندن این رمان ها با فضایی کامل تخیلی و روانی از هیجان جنسی روبه رو میشه . ذهن و خیالش تماما در این چارچوب قرار میگیره. ادمهای متاهل با این رمان ها در هال های از تخیل غرق میشن و نسبت به شریک زندگیشون متوقع. و مجردها هم که دیگه گفتن نداره بندگان خدا ... اصلا توی فضای ایتا چنین رمان هایی با تم جنسی وجود نداره. الحمدلله چشمش نزنیم. واقعا حالم بهم خورد. دقیقا هنگ هنگم . وحالا متوجه لزوم حضورم و ارزش کارم در تلگرام شدم. لطفا نوجوان ها و جوان هایی که میشناسید توی فضای تلگرام هستند. اول باهاشون صحبت کنید که وارد ایتا بشن البته اگر دروازه ی ایتا باز باشه. اگر دیدید راضی نمیشن و حاضر نیستند در ایتا باشند. در تلگرام کانال ما رو بهشون معرفی کنید. تشویقشون کنید به خوندن رمان های پاک و در عین حال عاشقانه . (چون معمولا نوجوان ها و جوان ها تم عاشقانه دوست دارن) مطمئنم با خوندن این رمان ها حال روحی بهتری پیدا میکنند. و کم کم متوجه میشن چقدر رمان هایی که میخوندن بی ارزش بوده لینک رمان های من در تلگرام👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFgnAN-qGaC6dmojsQ
حقیقت همینه ... امشب انگیزه من برای اونجا موندن خیلی بیشتر شد. قبلش چند نفر بهم توپیدند که چرا اونجا میری ... اونهم توی دشمن گرام . اما آیا واقعا من نویسنده در قبال این نوجوان ها تکلیف ندارم؟ انگیزه ام خیلی زیاد شده. حتی اگر یک نفر رو بتونم از اون فضا بیرون بکشم به نظرم می ارزه. دعا کنیم همگی برای فرزندان این سرزمین. توصیه: هیچکس رو برای رفتن به تلگرام ترغیب نکنید. اگر من لینک کانالم در تلگرام رو میذارم برای اونهایی هست که اونجا هستند و حاضر نیستن بیان ایتا. و یا بخاطر مسائل درسی و... توی تلگرام هستن‌. خلاصه که شما هم در این امرفرهنگی سهیم باشید و اونها رو ترغیب به خوندن این داستان ها کنید.
🔷شما اصلاح طلبها برای"مونث کُشی"شیون می کنید؟😳 قسم حضرت عباستون رو باور کنیم یا دم خروس را؟ شما که یه قاتل اصلاح طلب و زن کُش را در جایگاه یک مظلوم نشاندید و برای توجیه وحشیگریش حتی متوسل شدید به تهمت علیه یک "میترای مقتول"؟ متوسل شدید به غیرت و قتل ناموسی.🤯 شما الان همون ها هستید و دارید از قتل ناموسی بد میگید؟؟؟؟؟ بوی تعفن نفاقتان بلند است. خانم توییت زننده برای لواط! اَه! @khoodneviss
خودنویس
🔷شما اصلاح طلبها برای"مونث کُشی"شیون می کنید؟😳 قسم حضرت عباستون رو باور کنیم یا دم خروس را؟ شما ک
💠اشک مصنوعی مولاوردی💠 چه شده که جماعتی که در دوران مسئولیتشان خود، نابودگر خانواده بودند و سالها یقه دریدند برای فردگرایی به اسم" آزادی"، و دفاع از لواط به اسم خانواده جدید ، حالا برای مسخ اخلاق اشک تمساح می ریزند؟ کدام اشک تان را باور کنیم؟ اشکی که برای آزادی روابط خلاف قاعده دختر با پسر ریخته می شود یا اشکی که برای خانواده های آسیب دیده از دید سازمان ملل(بخوانید هم جنس بازان منحرف )؟ کدام عامل سقوط انسانیت اند؟ فضای مجازی از هم گسیخته وبی بندوبار، که دختر را از پدر می دزدد و پدر را از عاطفه می اندازد یا قانونی که مرگ یک انسان را مساوی مرگ بشریت می داند؟ کدام قانون مروج آدم کشی است؟ قوانین ما یا قوانین جهانی جواز سقط جنین و قانون مجاز سرو مشروبات الکلی وحمل اسلحه و جواز نشر پورن و خشونت؟ اشک شما ،برای انسانیت نیست؛ اشک مصنوعی است که قطره چکان سازمان های ضد خانواده بین المللی توی چشمتان می ریرند؟ @khoodneviss
👆بخونید که چقدر رسانه و فضای مجازی میتونه روی تفکرات جوان ها اثر بذاره ... امثال رومینا با چه ابزار رسانه ای به این روابط کشیده میشن؟ @khoodneviss
عَجَب ... خدا کنه. خداروشکر همین تو برای باقی الصالحات من کافی هستی. ان شاء الله که همینطور که میگی باشه.❤️ @khoodneviss
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃دلم هوای شعر کرد. ابوسعید چه خوش گفتی که : "بنگر به کجا رسیده دیوانگی‌ام!!! مجنون به تماشای دلم آمده است...." شامگاهتون نیک یاعلی🤚 @khoodneviss ╚════📚📚═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خودنویس
💜🍃💜🍃💜🍃💜🍃 #خاطره‌ی‌نامادری_قسمت۲۲۳ با صدای بوق ماشین، حنانه سادات با سرعت خودش را به آیفون رساند
💜🍃💜🍃💜🍃💜🍃 ۲۲۴ پنج شنبه آمد و جمعه رفت. داروهایش را جا گذاشته بود. تماس گرفتم؛ _ محدثه داروهات جامونده؛ بدم اتوبوس‌ها بیارن برات؟ _ نه مامان جونم حالم خوبه، نگرانم نباش. درد من دوری از تو بود. راستی مامان آقا مهدی براش ماموریت پیش اومده آخر هفته دوباره می‌آم چند روز می مونم. خوشحال شدم. بعد از سه ماه و نیم، کم بود یک پنج شنبه جمعه. آمد بیش از دو هفته پیش‌مان بود، برگشتنی باز هم فراموش کرد داروهایش را با خود ببرد. اما به لطف خدا از سردرد خبری نشد. سری دوم که آمد گاهی سوالاتی می‌پرسید که بوی شک و تردیدی نسبت به من می‌داد؛ _مامان یه سوال بپرسم _بپرس _می‌گم شما به سیما زنگ زدی گفتی نباید مامانت با دختر من تو یه خونه زندگی کنه؟ جل الخالق؛ این از کجا در آمد!! _چی؟ من؟ هیچ وقت. چرا همچین سوالی می‌پرسی؟ هر وقت موضوعی برام مهم بوده با خودت و شوهرت حرف زدم. دلیل نداره به خواهرش بگم.‌ اصلا سیما رو در این حد نمی‌دونمش. _راستش تابستون با مادر شوهرم دعوام شد، پیش آقا مهدی گفت مادر زنت زنگ زده سیما این حرفو زده آقا مهدی ناراحت شد گفت چرا مامانت تو زندگی ما دخالت می‌کنه. پس دلیل این حرف آقا مهدی به آقا جواد هم مشخص شد. دروغ بزرگ مادرش؛ یک آن یادم امد سال اول ازدواج محدثه، دفعه اولی که بدون همسرش پیش ما ماند، سیما تماس گرفت و کلی از تلخی زندگی محدثه گفت. گفت تا جایی که می‌دانم برادرم به زور این شرایط را تحمل می‌کند. مهدی آرام است اما وقتی به مرز انفجار برسد دیگر کسی جلو‌دارش نیست. آن روز آنقدر حالم بد شد که می‌خواستم محدثه را منزل مادرم ببرم، سه بار آدرس خانه‌ای که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم را گم کردم. محدثه مکرر می‌گفت مامان کجا می‌ری. می‌خندید و می‌گفت خونه مامانتو بلد نیستی؟ صبر کردم ساعتی که محدثه خانه نبود با همسرش صحبت کردم تا از موضوع سر در بیاورم که فهمیدم دروغی بیش نیست و خدا را شکر انس و الفت بینشان برقرار است. آن روز هر چه همسرش اصرار کرد چه کسی تماس گرفته، به خاطر قولی که به خواهرش داده بودم معرفی نکردم. یادم آمد محدثه بین صحبت هایشان رسید و از اینکه بدون اطلاعش با همسرش صحبت کرده‌ام و سعی داشتم بی‌خبر بگذارمش، ناراحت شد و مجبور شدم موضوع را بگویم. چقدر وجدانشان ضعیف بود که بعد از سه سال، چنین دروغ بزرگی را ساخته بودند. رو کردم به محدثه؛ _یادته سه سال پیش اون قضیه تماسو، که هر چی پرسیدی کی بوده بهت نگفتم، چون قول داده بودم؟ _اره _اون تماسو سیما گرفته بود. اون حرفا رو اون زد. حالا رو چه حسابی مادرش گفته من زنگ زدم. اصلا قضیه خونه نبود. یادت که هست زنگ زدن بگن تو و شوهرت هر روز دعوا دارین. خوبه که همون وقت به شوهرتم گفتم. _ واای مامان، کاش اون روز گفته بودی کیه. _ قول داده بودم. من مثل اینا بی‌انصاف نیستم. هر چند بعد که رفتی و گفتی مادرشم باهات سرد برخورد کرده فهمیدم دستشون تو یه کاسه اس. البته اون روز از فرصت استفاده کردم و حرفای دلتو بهشون گفتم. اما رو قولم موندم و به اصرار شما هم توجهی نکردم. حالا از قول من گفته که من گفتم از اون خونه برین! _ آخه نمی دونی که، می‌خواستن زوری ببرنم خونه یکی فامیلاشون فیلم عروسی ببینن، من نمی‌خواستم برم. دعوامون شد خیلی حرفا رد و بدل شد. مادرش یک آن، غافلگیرانه، سیلیی به صورتم زد چشمام سیاهی رفت. برگشتم سمتش که چرا زدی محکم زد تو سینه ام و هلم داد عقب. عصبی آهی کشیدم؛ _غلط کرده، شوهرت کجا بود؟ _ همونجا، هاج و واج، ماماناشو نگاه می کرد. _فقط نگاه؟ _اون روز مامانش، خیلی خودشو لو داد. بهش گفتم عروسی‌مو خراب کردی، هر روزم می‌خوای فیلم عروسی فامیلاتونو نشونم بدی، نمی‌خوام ببینم. گفت عمدا این کارو کردم که حرف مامانت به کرسی نشینه. یه مشت حرف بی‌ربط هم به خاله لیلا زد. آقا مهدی دست منو گرفت و از خونه زدیم بیرون. به مامانش گفت اگه نبودم می‌گفتی زنت مقصره و اون منو کتک زده. اگه یه دفعه دیگه صدات یا دستت رو زن و بچه من بلند شه. پشت گوشتو دیدی منو نوه‌تم دیدی‌. این حرکت و جملات روی رفتار مادرش تأثیر زیادی داشت و مانع دخالت های بعدیش در زندگی محدثه شد. ای کاش، محدثه آن روزهای ابتدای ازدواجش، هر حرف درست و غلطی را به زبان نمی‌برد..... تا امروز کمتر چنین رنجی را متحمل می‌شد. کسی که در عصبانیت هر حرف ناحقی را به زبان بیاورد میزان ایمانش چقدر است؟ اگر می‌خواهید میزان خلوص آب را تشخیص دهید خوب است تکانش دهی تا با هم خوردن، هر چه گل و لای ته آن است، بالا بیاید. در آن نیم ساعتی که لیلا حضور داشت چه بدیی از او دیده بود؟ گیرم که من بد؛ اصلا بد عالم؛ چرا توی دعوایشان، به پاکی لیلا جسارت کرده بود؟ اون خاله ات که کارمنده، اون که ازدواج نکرد، مطمئنی یه کاری نکرده که دیگه نتونست ازدواج کنه؟ 💜🍃💜🍃💜🍃💜🍃💜🍃💜🍃💜 @Khoodneviss 💜🍃💜🍃💜🍃💜🍃💜🍃💜🍃💜
قانون تصمیم مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است.😎 در زندگی هر جهشی در جهت پیشرفت هنگامی حاصل می‌شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشیم.✴️ ✍ •┈••✾•🍃🌸🍃•✾•┈• @Khoodneviss •┈••✾•🍃🌸🍃•✾•┈•