خّرم آن دل که از آن دل به خدا راهی هست
فرّخ آن سینه که در وی ، دل ِ آگاهی هست
حشمت اَر میطلبی ، خدمت درویشان کن
نیست بالاتر ازین، گر بهجهان جاهی هست
ما گدایان در میکده ، شهبازانیم
سایهی عزت ما بر سر هر شاهی هست
ما در آیینهی دل ، نور خدا را دیدیم
آزمودیم ز هر دل به خدا راهی هست
هر کجا نور بُوَد، چشمهی خورشید آنجاست
هر کجا پرتو مهتاب بُوَد ، ماهی هست
از چه مجنون به سراپردهی لیلی نرسید
که به صحرای جنون خیمه و خرگاهی هست
از خدا، عذر خطا خواه که پیش کرمش
گر گناه تو بُوَد کوه ، کم از کاهی هست
ره نبردیم "ریاضی" به سراپردهی غیب
در نبستند که چون میکده درگاهی هست
✍ #سیدمحمدعلی_ریاضی_یزدی
@KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨