🌀درباره رفتار با نوجوان بايد يك اصل مهم رو يادمون باشه ما با يك بزرگسال روبرو هستيم نه يك بچه
پس نبايد رفتارى كه تا حالا با فرزندمون داشتيم رو از اين به بعد هم باهاش داشته باشيم.
براى اينكه بتونيم تو دوران بلوغ و بعد از اون رابطه خوبى با فرزندمون داشته باشيم بايد با او مثل بزرگسالان رفتار كنيم تا ياد بگيرد مانند بزرگسالان رفتار كند.
✅ما با بزرگسالان با احترام رفتار ميكنيم، با آنها مشورت ميكنيم و تا جايى كه به كمك ما نياز ندارند اجازه ميدهيم تصميم گيرنده باشند.
#تربیت_فرزند
#نوجوان
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
🎶🎶 دلایل جذب نوجوانان به BTS 🌀قسمت هفتم: 🔴 نوجوانان علاقهمند به عضویت و فعالیت درگروه های اجتماعی
دلایل جذب نوجوانان به BTS
قسمت هفتم👆👆👆
🎶🎶 دلایل جذب نوجوانان به BTS
🌀قسمت هشتم:
🟠مشاوران اقتصادی و روانشناسان BTS با کار تخصصی روی نیازهای روانی زیستی و عاطفی انسانها به ویژه روی نوجوانان و با استفاده از علومی مثل روانشناسی اقتصاد علوم اجتماعی و... باعث جذب افراد به BTS شده و به ترویج فرهنگ خاص خود میپردازند و با برندسازی شروع به استفاده از مواهب مالی این شهرت میکنند.
پایان
#موسیقی_کرهای
#بی_تی_اس
#نوجوان
#قسمت_هشتم
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌀دوران نوجوانی دوران نظارت مستقیم والدین نیست
نوجوان وقتی خودش راتحت نظارت مستقیم والدین می بیند احساس می کند به حریم شخصیش تجاوز شده است.
بنابراین بسیار طبیعی است که واکنش منفی نشان دهد...
#تربیت_فرزند
#نوجوان
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌸 به نام خدای مهربان 🌸
حمزه کوچولو 🧒🏻در زمانای دور قبل از اینکه خودمون،بابا و مامانمون حتی بابا بزرگ و مامان بزرگامون به دنیا اومده باشیم، یعنی خیلی وقت پیش زندگی می کرد.
حمزه کوچولو با دوستان و خواهر و برادراش بازی می کرد و در کار خونه به مادرش کمک می کرد.
پدر حمزه مریض بود😔،نمی تونست کار کند .غذا و نون و خرما بخره.
ولی یک آقای مهربون بود که براشون غذا می آورد و با حمزه کوچولو بازی می کرد، اون آقای مهربون اسب می شد ،حمزه و خواهر و برادرش را پشتش سوار می کرد، اونا خوشحال می شدند و می خندیدند.
حمزه همیشه منتظر اومدن آقای مهربون بود.
چند شب گذشت آقا مهربون نیومد.
حمزه به مادرش گفت:«مامان چرا آقای مهربون به خانه ما نمی یاد؟»
مادر حمزه گفت:«یک آدم خیلی خیلی بد،آقای مهربان را با شمشیر زخمی کرده.»
حمزه ناراحت شد😔.و به مادرش گفت:«من چه کار کنم آقای مهربون زود خوب شود،من ایشون رو خیلی دوست دارم»
مادر حمزه گفت:«اول باید دعا کنیم. بعدم حکیم گفته که شیر برای آقای مهربان خوبه »
حمزه خوشحال شد و گفت:«پس من سهم شیرم را برای آقای مهربون می برم تا بخوره و زود خوب بشه »
خواهر و برادرای حمزه گفتن:«ما هم شیرمون رو برای آقای مهربان می بریم»
وقتی حمزه و خونواده اش به خونه مرد مهربون رفتن، فهمیدن اون مرد مهربون ،امام علی (علیه السلام) است.
بچهها و بزرگترای زیادی اومده بودن و کاسه های شیر به دست داشتن و دعا می کردن تا امام علی(علیهالسلام) خوب بشه.
امام علی(علیهالسلام) به شهادت رسید. اما بعد از ایشون امام حسن (علیه السلام) به خونه حمزه کوچولو می رفت و با حمزه و خونواده اش مهربون بود.
✍به قلم سرکار خانم فهیمه تختی نژاد
در مورد ایام شهادت امام علی علیه السلام
#ارسالی_مخاطب
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 موضوع : الگوهای مناسب برای فرزند
"استاد تراشیون"
#تربیت_فرزند
#کلیپ
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
❌ هیچ كاری مخربتر و بی فایده تر از زور آزمایی با فرزند نیست.
با فرزندتان وارد جنگ نشويد!
زيرا شما بازنده خواهيد بود.
👌در عوض او را به همكاری كردن تشویق كنید.
#تربیت_فرزند
#نوجوان
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🖤امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
✨ما کودکان خود را وقتی پنج سالهاند، به نماز امر می کنیم؛ ولی شما کودکانتان راوقتی هفت ساله شدند، به نماز امر کنید.
🧒ما کودکان خود را وقتی هفت ساله اند، به روزه وامیداریم، به اندازه ای که توان دارند، چه نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر.
👦وقتی تشنگی و گرسنگی بر آنان چیره شد، افطار میکنند تا این که به روزه، عادت کنند و توان آن را بیابند، ولی شما کودکانتان را وقتی نُه ساله شدند، به اندازه ای که توان دارند، به روزه وا دارید و وقتی تشنگی بر آنان چیره شد، افطار کنند.
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
❗️❗️والدین دلسوز و مهربان
❓❓آیا میدانید...🧐
#آیا_میدانید
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
جالبه بدونید که
کودکانی که اسباب بازی کمتری دارند
یاد میگیرند خلاقتر باشند
آنها با اشیاء اطرافشان، حتی یک تکه چوب، میتوانند خیالپردازی کرده، بازی کنند و باهوشتر شوند.
#تربیت_کودک
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 از کودکی بچه ها رو برای پدر و مادر بودن، آماده کنید!
🔻 لازم است بچههای ما اهداف و شیوههای تربیتی را از همان دوران کودکی یاد بگیرند.
✳️ اینکه تربیت باید همراه با محبت و اقتدار و عزت نفس باشد.
مثلا زمانی که فرزند ما با عروسکش بازی میکند و او را دعوا میکند، به او بگوییم یک مادر مهربان وقتی بچه اش کار بدی میکند، نباید به این شکل او را دعوا کند.
❇️ یعنی از همان ابتدا مدل تشویق و تنبیه را به او یاد میدهیم.
یا مثلا وقتی به خرسش میگوید، خرس چاقالو! به او بگوییم، هیچ وقت بچهات را با ویژگی منفیاش صدا نکن. شاید بخاطر چاق بودنش خجالت بکشد. به جای آن، بگو خرس مهربان یا خرس خوش رنگم.
✅ یعنی از همین الان دارم عزت مندی را به او یاد میدهم. به فرزندم یاد میدهم که تو مفید و ارزشمندی. او هم از همین الان یاد میگیرد که به خرسش بگوید تو ارزش داری که بعد بتواند به فرزندش هم بگوید تو ارزشمندی.
استاد لواف
#تربیت_فرزند
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی با بادکنک و نمک😊
#بازی
#بازی_ساختنی
#تقویت_هوش_فضایی
#تقویت_هوش_جنبشی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#معرفی_کتاب
«هدیه های پیامبر»
♦️حدیث؛ شعر؛ رنگ آمیزی
هدیه های پیامبر اکرم (ص) مشتمل بر 40 حدیث از رسول گرامی اسلام(ص) با موضوعات مختلف همچون نماز، موفقیت، شادی، سختکوشی، کسب علم و دانش و فرصت شناسی برای گروه سنی (ج) یعنی چهارم و پنجم دبستان نوشته شده است.
این مجموعه 8 جلدی شامل 40 حدیث ساده کوتاه و قابل فهم و کاربردی برای کودکان می باشد. پس از ذکر حدیث و ترجمه آن، دو بیت شعر با موضوعیت حدیث مورد نظر آورده شده است و در صفحه مقابل نیز تصویری با موضوع حدیث جهت رنگ آمیزی کودکان آورده شده است.
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🤱🏻تجربه های مادرانه:
آخر شب بود و میخواستیم بخوابیم اما اسباب بازی های پسرام روی زمین ریخته بود😔
معمولا پسرای پنج ساله 👦 و دوساله ام🧒 برای جمع کردن همکاری نمیکنن و از طرفی چون آخر شبه و خسته هستیم، این موضوع میتونه باعث عصبانی شدن😡 من🧕 و پدرش🧔 بشه
با توجه به تجربههای منفی گذشته، مطمئن بودم که داد و تهدید و بازی های تکراری برای جمع کردن اسباب بازی ها جواب نمیده.😞 طراحی یه کار جدید تنها راه حل من بود🧐
پس باید یه بازی جدید پیشنهاد میدادم😌
رفتم یه روسری🧣 که دیگه ازش استفاده نمیکنم رو آوردم و با هیجان پسرام👦🧒 و پدرشون🧔 رو صدا زدم و گفتم من🧕 یه بازی جدید دارم. هر کسی میخواد همکار من باشه میتونه بازی کنه. پدر🧔 با هیجان گفت من همکار میشم و پسر بزرگم👦 هم که هیجان ما را دید گفت من من من....
بهش گفتم: من با روسری🧣 یه دست شما را به یه دست خودم می بندم و با هم توی خونه راه میریم و اسباب بازی ها را جمع می کنیم. هم با دست های بازمون میتونیم برداریم و هم با دستای بستمون و دوتایی با هم... 🧕👦
پسر کوچیکه هم همراه شد و اون یکی دستم را به دست کوچولوی پسر دو ساله ام🧒 بستم🧕🧒
کلی چهارتایی خندیدیم و بهمون خوش گذشت🧔🧒👦🧕 و با شادی و خنده خونه جمع شد😊
بچه ها خوشحال بودن و شاد به رختخواب رفتن و همسرم راضی و حال دل خودم خوب بود...
#تجربه_مادرانه
#تجربههای_والدین
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭•╝
#برشی_از_یک_کتاب
تصور کنید؛
مادری که مدام با اضطراب و وحشت، از کودکش مراقبت می کند و به هیچ چیز دیگری _حتی خودش_ توجه نمی کند، چه پیغامی به کودکش می دهد؟
در عمل به او می گوید:«دنیا محل بسیار خطرناکی است و باید منتظر فاجعه بود،همواره باید در کنار یکدیگر بمانیم زیرا هر لحظه ممکن است گرگ یا خرسی در کمین؛ یا زلزله یا طوفانی در پیش باشد.»
به خاطر بسپارید؛
✍🏻مادرِ مضطرب بدون حضور کودک احساس آرامش نمی کند، حتی اگر مطمئن باشد که هیچ خطری فرزندش را تهدید نمی کند.
📚برگرفته از کتاب مادر کافی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭.•╝
🌸به نام خدای قصه های قشنگ 🌸
ببعی چاق و چله
روزی از روزهای خدا، که نه گرم بود و نه سرد، چوپان قصه ما متوجه شد که موهای گوسفند آنقدر بلند شده که نمیتواند راه برود، برای همین تصمیم گرفت پشمهایش را کوتاه کند.🐑
فردای آن روز چوپان قیچیاش را برداشت و به سمت طویله رفت.✂️
ببعی با دیدن قیچی پا به فرار گذاشت. دوید و دوید تا رسید به چاه آب و رفت روی لبه چاه ایستاد، اما نتوانست خودش را کنترل کند و روی دهانه چاه افتاد و همانجا گیر کرد. چوپان که این صحنه را دید به سمت ببعی دوید. ببعی بیچاره بین زمین و هوا گیر افتاده بود.😢
چوپان مهربان نزدیک ببعی رفت و برخلاف انتظار گوسفند کوچولو او را نوازش کرد و گفت: آخه کوچولو چرا فرار کردی؟ و بعد ببعی را بغل کرد و به سمت طویله برد.
در میان گوسفندها یک گوسفند پیری بود که همه از او حرف شنوی داشتند. نزدیک ببعی آمد و گفت: پسرم تو با این کارت داشتی خودت را از بین میبردی. خوب نیست که تو اینقدر زود قضاوت میکنی و زود تصمیم میگیری. اگر یک اتفاقی میافتاد، همه ما ناراحت میشدیم.☺️
گوسفندها باید همیشه پشمشان کوتاه باشد تا بدنشان نفس بکشد. چوپان مهربان هم به خاطر ما این کار را میکند. وقتی پشمهایمان کوتاه باشد راحتتر میتوانیم بدویم و راه برویم و تابستان گرم را تحمل کنیم.
چند روز بعد چوپان دوباره به طویله آمد تا پشم گوسفندهایش را کوتاه کند. گوسفندها همه به ترتیب ایستادند تا پشمهایشان را کوتاه کنند. اما ببعی دوباره میترسید و میلرزید. بالاخره نوبت به ببعی رسید. چوپان مهربان به آرامی او را گرفت و پشمهایش را کوتاه کرد.✂️🐑
بعد از این که کارش تمام شد، تمام پشمها را بستهبندی کرد و گوشهای گذاشت. ببعی که خیلی تعجب کرده بود از دوستانش پرسید: پشمها را به کجا میبرند؟
گوسفند پیر گفت: پشمهای ما را میبرند که برای مردم لباس تهیه کنند تا در زمستان بتوانند با آنها خودشان را گرم نگه دارند.👕👚🧥
بعد از اینکه پشمهای ببعی کوتاه شدند باز هم گوسفند کوچولو نمیتوانست به خوبی راه برود. چوپان به ببعی گفت که علت این مشکل او چاقی زیادش است. بهتر است که غذایش را کمتر کند تا مانند گوسفندان دیگر بتواند به راحتی راه برود و از محیط اطراف خود همراه با گوسفندان دیگر لذت ببرد.
و ببعی تصمیم گرفت که غذای کمتری بخورد تا مانند دیگر گوسفندان چابک و چالاک شود.😊
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#کوتاه_و_ساده_برای_والدین
#نکته_هشتاد_و_شش
✍🏻قاطع باشید؛ تا فرزندتان ثبات رآی را بیاموزد.
📚هاله گنجوی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝