eitaa logo
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
21.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
101 فایل
✍🏻اینجا قراره تکنیک های مؤثر فرزندپروری رو مرور کنیم و آنچه والدین برای روزمره ای شاد لازم دارن رو بهشون پیشنهاد بدیم😊 #نکات_تربیتی #تجربه_های_والدین #قصه ⛔استفاده از محتوا فقط با ذکر لینک مجاز است 🆔ادمین @Kidiyo_admin تبلیغات: @ResponseTeam
مشاهده در ایتا
دانلود
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🍪شیرینی را دیرتر بخور! 👼 ♻️ ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا باز برا این وروجکا همه چیو ضدعفونی کنید😅 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سن ۱۲سال الی ۱۷سالگی دوره نوجوانی است. 🔹در این دوره نوجوان به علت استقلال دچار سردرگمی است. 🔸نوجوانان در این دوره به دنبال هویت هستند. 🔹این دوره سن طرد و تمکین و نفی و انکار است. 🔸سن بروز احساسات گرم و آتشین است. 🔹دچار بی قراری و اضطراب است. 🔸سن طغیان است. 🔹بنابراین ممکن است فرهنگ نوجوان با فرهنگ خانواده خود تعارض داشته باشد. 🔸احتمال انحراف در آن بالا است. 🔹برخورد خانواده با نوجوان با برخورد در دوره ۸سالگی متفاوت است. 🔸در این دوره بیان فلسفه عبادات به جای دستور خشک به انجام آن بهتر است. 🔹دعوت باید با مهربانی باشد. 🔸معرفی الگوی مناسب و الگو بودن والدین بهتر جواب می دهد. 🔹فرار از والدین در نتیجه ی عدم صمیمیت با او سبب فرار از فرهنگ صحیح خواهد شد. 🔸بنابراین ارتباط موثر و پرهیز از تخریب راه ارتباط صمیمی است. 🔹صبور بودن والدین راه رسیدن به تمکین نوجوان است. 🔸بالا بردن اطلاعات والدین نسبت به احتیاجات او راه رسیدن به تربیت صحیح دینی است. ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
💎دوست یابی 🌀نوجوانتان را به حال خود رها نکنید و او را كاملا آزاد و بي قيد نگذاريد. شما علاوه بر ارائه آموزش هاي لازم به منظور شكل دهي به روابط فرزندتان با افراد مختلف در اين دوران ، لازم است تا شرايط خطر آفرين را شناسايي كنيد. دوستي فرزند نوجوان شما با فردي كه ارزش‌هاي اخلاقي و خانوادگي نامناسبي دارد مي تواند خطر آفرين باشد در اين صورت به جاي مقابله مستقيم ، با جلب اعتماد فرزندتان و صحبت غير مستقيم مي توانيد خطرات رابطه با فرد مورد نظر را به وي يادآوري كنيد. 💠به اين منظور مي توانيد از افرادي كه بيشتر مورد اعتماد فرزندتان هستند استفاده كنيد. هرگز به زور ، ارعاب ، تحقير ، تهديد و . . . متوسل نشويد و در صورت نياز از متخصصين كمك بگيريد. ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
موج کره ای.mp3
30.2M
🌀نفوذ موسیقی کره ای میان دانش آموزان خصوصا دختران 🇰🇷 💠 جلسه هفتم 🎧 بی تی اس (BTS) ، اکسو (EXO) ، بلک پینک ( BLACKPINK) 🎬 کی دراما ✅ شروع صنعت موسیقی وفیلم کره ای ✅ نقد کی پاپ و کی درما ✅ قوانین کمپانیها ✅ وضعیت نوجوانان کره ای این صوت برای مربی می باشد. "استاد مجید دهبان" ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺به نام خدای بزرگ 🍃یا جلیل : ای بزرگ🍃 از کاظمین که اتوبوسمون راه افتاد تقریبا همه بچه ها خوابیدن و من و داداش و خواهرام هم خوابیدیم.🥱😴 بابا گفت قراره بریم سامرا...😊 یه وقت دیدم بابا جون داره بیدارمون میکنه و میگه زود باشین بیدار بشین و آماده باشید که اتوبوس وقتی برسه خیلی نمیتونه صبر کنه و باید سریع پیاده بشیم. هممون آماده بودیم و وقتی اتوبوس وایساد پیاده شدیم. مدیر کاروان گفت بعد از نماز و صبحانه بیایند اینجا جمع بشین تا دوباره سوار اتوبوس بشیم و بریم کربلا... یه کم هوا سرد بود...مامان روی خواهرام که تو کالسکه خواب بودن پتو انداخت و به من و داداشم لباس گرم پوشوند...🥶 اینجا مثل نجف نبود و خیلی خلوت بود و حالا که شب بود که مغازه ها تعطیل بودن. یه کم دیگه که راه رفتیم گنبد معلوم شد...😍 بابا جون گفت گنبد اینجا بزرگترین گنبد کل دنیاست...😌 اینجا قبلا خونه امام حسن عسکری بود و الان حرم امام دهم امام هاعلیه السلام و امام یازدهم امام حسن عسکری علیه السلام هست. میدونین که امام حسن عسکری پدر امام زمانه...مادر امام زمان و عمه امام زمان هم اینجا هستن... 💔 چند دقیقه مامان و بابا به گنبد نگاه میکردن و چشمای هردوشون خیس شد...🥺 ساعت زیادی قرار بود تو حرم بمونیم...من و داداش هم میخواستیم با مامان بریم... مامان جون گفت بچه ها چون خواهراتون هم با من هستن، ممکنه سخت بشه و من نتونم خیلی حواسم بهتون باشه... اما ما دلمون میخواست پیش مامان باشیم...🙂 مامان جون به بابا جون گفت چاره ای نیست...توکل به خدا و با باباجون یه جایی رو مشخص کردن که بعد از نماز همو ببینیم... وقتی وارد حرم شدیم یه ضریح خیلی بزرگ دیدیم... مامان رفت جلو و نشست روبروی ضریح و گریه کرد...من و داداش هم دستامون رو گره کردیم به ضریح و به نورهای سبز و خوشگل داخل ضریح نگاه کردیم و به گفته بابا جون برای هر کسی که دوست داره بیاد اینجا دعا کردیم😌 مامان که دید برای همه دعا میکنیم من و داداش رو محکم بغل کرد و بوسید...🥰 مامان جون به من و داداشی گفت بچه ها بیاین بریم زیر زمین و سرداب رو هم ببینیم...😊 با آسانسور رفتیم پایین...خیلی بزرگ بود...یه جای کوچولو رو ضریح گذاشته بودن و مامان گفت: امام زمان بعد از شهادت پدرشون وارد خونشون که اینجا بوده میشن و بعد از این محل غیبت اولشون شروع میشه و دیگه کسی جز چهار نفر از دوستان خیلی نزدیک ایشون، کسی امام زمان رو نمی بینه و بعد از چند سال غیبت دومشون شروع میشه و تا امروز ادامه داره...💔 من گفتم حالا هروقت بابا بگه برای فرج امام زمان دعا کنیم یاد اینجا می افتم...☺️ رفتیم یه گوشه نشستیم. خواهرام بیدار شدن. مامانم بهشون شیر داد و دوباره خوابیدن و داداشم هم خوابش برد...😴🥱 من همینجوری که دراز کشیده بودم داشتم به بقیه نگاه میکردم و با ماشینم هم بازی میکردم، یه دفعه دیدم یه پسر بچه که با مامانش نزدیک ما نشسته بودن، داره با یه موتور خیلی خوشگل بازی میکنه. سریع نشستم و به موتورش نگاه کردم...🏎 به مامان گفتم به اون موتوره نگاه کن چقدر خوشگله... مامان که داشت قرآن میخوند، لبخند زد و گفت خوشگله... 😊 گفتم میشه برم بهش بگم موتورش رو بده منم یه کم باهاش بازی کنم؟🤔 مامان قرآن رو بست و گفت اول اینکه اون بچه ایرانی نیست و زبون شما رو متوجه نمیشه...دوم اینکه شما و داداشت کلی اسباب بازی خوشگل دارین...سوم اینکه شما میدونستی خدا دوست داره آدما برای خودشون ارزش قائل باشن و خودشون رو کوچیک نکنن؟🤔 آخه یکی دیگه از صفات خدا جون جلیل به معنی بزرگ هست و خدا جون دوست داره بنده هاش هم ارزش خودشون رو بزرگ بدونن و برای چیزای ساده از کسی خواهش نکنن و باعث کوچیک شدن ارزش خودشون نشن...😌 مامان جون دوباره مشغول قرآن خوندن شد و من به حرفای مامانم فکر کردم و بعد رفتم سرمو گذاشتم روی پاهاش و دستش رو بوس کردم و چشمامو بستم...🥰 خدا جونم خدای جلیل، چقدر خوبه که با صفات خوشگل خودت، به ما یاد دادی چه جوری باشیم و چه جوری رفتار کنیم...😇 دوستت دارم خدا جونم...❤️ ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝