eitaa logo
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
22.5هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
32 فایل
✍🏻اینجا قراره تکنیک های مؤثر فرزندپروری رو مرور کنیم و آنچه والدین برای روزمره ای شاد لازم دارن رو بهشون پیشنهاد بدیم😊 #نکات_تربیتی #تجربه_های_والدین #قصه ⛔استفاده از محتوا فقط با ذکر لینک مجاز است 🆔ادمین @Kidiyo_admin تبلیغات: @ResponseTeam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👶تربیت عملی فرزندان بی تردید مؤثرترین عامل در تربیت اخلاقی و دینی فرزندان رفتارهای درست والدین است. پرواضح است که زبان رفتار از زبان گفتار بسی نافذتر است و در عمل آثاری نهفته است که هرگز ازگفتار برنمی آید. 🍀کودک و نوجوانی که پیوسته شاهد اعمال نیک والدین است، بطور غیر مستقیم سرمشق می گیرد و به انجام کارهای نیک تشویق می گردد. در سیره تربیتی ائمه اطهار(علیهم السلام)تربیت با رفتار و عمل بارزترین بعد تربیت است. 🌱فرزندان ائمه(علیهم السلام)با دیدن رفتار آنان سرمشق گرفته، عمل می کردند. شعیب بن عبدالرحمن خزائی می گوید: هنگامی که امام حسین(ع)در کربلا به شهادت رسید بردوشش نشانه ای وجود داشت. ازامام سجاد(ع)درباره آن پرسیدند، امام سجاد(ع)بسیار گریست وفرمود: «این، اثر بارهای غذایی است که پدرم بردوشش حمل می کردو به خانه های تهیدستان می برد.» 🍃آری، امام سجاد(ع)پیوسته این رفتار را از پدرش مشاهده کرد وسرمشق گرفت و عمل کرد. بدین سبب، امام باقر(ع) فرمود: «(پدرم)علی بن الحسین(ع)شبها کیسه نان بردوش حمل می کرد و(به مستمندان)صدقه می داد.» ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
❗️❗️والدین دلسوز و مهربان ❓❓آیا می‌دانید...🧐 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
🌀 تربیت بدون فریاد داد زدن بر سر کودکان باعث آسیب مغزی شده و نتیجه آن در بزرگسالی اضطراب ، افسردگی ، اختلال های شخصیتی ، ریسک خودکشی یا دگرکشی ، چند شخصیتی و .... ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀هشت موردی که باید هر روز به فرزند خود بگویید... ‎‌‌‌‌‌ ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باورتون میشه قاصدک ها میتونن تبدیل به کاردستی بشن؟🤩 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
ماعزاداࢪ امام حسینیم🌱 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 💔سقای علمدار؛ ♦️یکی بود، یکی نبود زیر این سقف کبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. خدا بود و خدا بود و خدا بود. ✍🏻اسمش عباس بود؛ صورتش مثل قرص ماه زیبا بود و به همین خاطر به او قمر بنی هاشم یعنی ماه فامیل بنی هاشم می‌گفتند. از همان وقتی ک خیلی کوچولو بود، تا وقتی که خیلی بزرگ شد، همه و همه جا از ادب و اخلاقش تعریف می‌کردند. قوی و شجاع بود و از هیچ چیز نمی‌ترسید. برادرش امام حسین را خیلی دوست داشت و همیشه با احترام خیلی زیادی با او صحبت و رفتار می کرد و همیشه به حرفش گوش می داد. امام حسین هم خیلی او را دوست داشت و هر جا عباس بود، خیالش از همه چیز راحت بود که عباس هست. سفر کربلا و سختی های راه با وجود عباس، آسانتر می شد؛ بچه ها آب که می‌خواستند، زود به دنبال عمو عباس می گشتند؛ خسته که می شدند، می دانستند عمو عباس هست؛ وقتی به زمین می افتادند و لباسشان خاکی و زانویشان زخم میشد، عمو عباس را صدا می زدند؛ همه ی کاروان کوچک امام حسین، دلشان به عباس خوش بود. هر کسی هر کاری داشت، می دانست اگر از عباس بخواهد، او هر طور شده ناامیدش نمی کند؛ از لشکر یزید برای عباس امان نامه فرستادند تا امام حسین را رها کند؛ اما او خیلی ناراحت شد و امان نامه را پاره کرد؛ چون اصلاً نمی‌خواست برادر عزیزش را تنها بگذارد. ظهر عاشورا هوا خیلی گرم بود و خورشید به شدت می تابید؛ همه خسته و تشنه بودند. هیچ آبی در ظرفها باقی نمانده بود و بچه ها بی تاب شده بودند. همه دور عمو عباس جمع شدند و عمو به آنها گفت:«تا شما کمی بازی کنید، من می روم برایتان آب می‌آورم، خوب گوش کنید؛ رمز بین ما، سه تا الله اکبر باشد؛ الله اکبر اول را وقتی می گویم که به فرات برسم، الله اکبر دوم را وقتی که ظرف را پر از آب کرده باشم میگویم، و الله اکبر سوم را که گفتم، بدانید نزدیک چادرها هستم و به زودی با ظرف پر از آب، پیشتان می‌آیم.» بچه ها با چشمانی خسته اما امیدوار با لبخندشان عمو را بدرقه کردند. عباس هر طور بود خود را به فرات رساند؛ بچه ها اولین الله اکبر را که شنیدند، همگی از خوشحالی بالا و پایین پریدند. عباس آنقدر تشنه بود که دستانش را پر از آب کرد تا کمی بنوشد، اما تا خواست آب را به دهانش نزدیک کند، به یاد تشنگی بچه ها و بقیه افتاد، خجالت کشید و آب را به فرات ریخت. فوری ظرف را پر از آب کرد و الله اکبر دوم را گفت. شنیدن الله اکبر دوم، بچه ها را خیلی بیشتر خوشحال کرد و حالا بی صبرانه منتظر شنیدن الله اکبر سوم بودند؛ اما... . . بجای الله اکبر سوم، شنیدند که عمو عباس ناله زد:«برادرم حسین...» امام حسین برادرش عباس را در آغوش گرفت و بوسید و گفت: «آب به خیمه نرسید، فدای سرت؛ حسین قامتش خمید، فدای سرت» ✨دوستان خوبم، شما هم حتما توی هیئت ها ماجرای حضرت عباس رو شنیده بودید؛ خوشحال میشم نظراتتون رو برام بصورت متن یا صوت بفرستید. می تونید عکس های قشنگتون رو هم از عزاداری‌هاتون در این شب‌های عزیز برامون بفرستید. 🆔 @Kidiyo_admin ♥️راستی بچه ها؛ این شبها که هیئت میرین، یاد ما هم باشین مهربونهای خوش قلب🖤 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است. ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝