🌀بازی با کودک در خانه با نقاشی پشت به پشت
اغلب بچهها از اینکه در شرایط غیرعادی قرار بگیرند، هیجانزده میشوند. شاید اگر دو عدد کاغذ به دست بچهها بدهید و از آنها بخواهید که بر روی آنها نقاشی بکشند؛ استقبال چندانی نکنند. درحالیکه اگر از آنها بخواهید تا بر روی کاغذهایی که به پشت دیگری وصل شده نقاشی کنند؛ حتما کنجکاو میشوند تا این بازی را امتحان کنند.
#بازی
#تقویت_هوش_میان_فردی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ یه دقیقه ای ، چند تااااا بازی راحت و به درد بخور رو آموزش میده😊
#بازی
#بازی_ساختنی
#تقویت_هوش_فضایی
#تقویت_هوش_جنبشی
#تقویت_هوش_میان_فردی
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌀نوجوانان به دلیل شرایط سنی ای که دارند و در حال استقلال یافتن هستند و اصلا تمایلی به شنیدن نصایح و یا جملات دستوری از جانب شما ندارند.
سعی کنید مکالمه بین شما و نوجوانتان کاملا دو طرفه و با احترام باشد.
جملات دستوری منجر به بی اعتنایی و گاهی پرخاش از طرف فرزندتون میشه.
سعی کنید فرزندتون رو در بحث ها شرکت بدید طوری که شما رو در مقابل خودش نبینه
بلکه کاملا حس کنه که در کنارش ایستادید.
#تربیت_فرزند
#نوجوان
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌀به نوجوان اجازه بدهید شکست بخورد.
🔸 فرزند پروری همراه با نگرانی و مشارکت زیاد، با افزایش افسردگی، اضطراب و حتی سوء مصرف مواد در نوجوان رابطه دارد.
🔹 این نوع رابطه جوانانی فاقد انعطاف پذیری را برای مواجهه با فراز و نشیب های زندگی می پروراند که به کمال گرایانی هراسان از خطر کردن تبدیل می شوند.
🔸 از اشتباهات و حتی شکست ها خیلی چیزها می شود یاد گرفت.
🔹 والدینی که مانع از آن می شوند که فرزندانشان این چیزها را تجربه کنند بیشتر به آنها آسیب می رسانند.
#تربیت_فرزند
#نوجوان
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌹به نام خدای قصه های قشنگ🌹
یکی بود، یکی نبود، غیر از خدای مهربون، زیر این سقف کبود، هیچکس نبود.
خدا بود و خدا بود و خدا بود.
یک روز قشنگ دیگر از راه رسید و خورشید زیبا با نورهای طلایی و قشنگش صورت اندی را نوازش داد.☀️
اندی از خواب بیدار شد و توی رختخواب نشست.
امروز، روز تولدش بود.
با یادآوری این موضوع لبخند قشنگی روی لبهایش نشست.😊
به هدیه ی تولدش فکر کرد، و اینکه مامان همیشه هدیه اش را پنهان می کرد، تا غافلگیرش کند.
به سرعت از رختخواب بیرون آمد و همه ی اتاقها را برای پیدا کردن هدیه گشت.
اما هیچ جا هدیه ای پیدا نکرد.
یک دفعه از پشت در خانه، صدایی شنید.
آرام در را باز کرد.
یک بزغاله ی کوچولو، پشت در خانه نشسته بود و تا اندی را دید به طرفش رفت و خودش را به اندی چسباند.🐐
اندی آرام و با احتیاط بزغاله کوچولو را بغل کرد و بزغاله کوچولو با خوشحالی سرش را توی بغل اندی فرو برد.
اندی خیلی خوشحال و هیجان زده شد و اشک شوق در چشمانش حلقه زد.
با خوشحالی به سمت پدر و مادرش دوید و گفت: ممنونم، خیلی ممنونم، این بهترین هدیه ای است که توی عمرم گرفتم.
پدر و مادر اندی حسابی تعجب کردند، چون بزغاله کوچولو هدیه ی آنها نبود.
آنها اسکوتری که اندی مدتها بود میخواست را برایش خریده بودند؛ و آن را توی باغ زیر درخت سیب پنهان کرده بودند.
اندی وقتی موضوع را فهمید، بیشتر خوشحال و هیجان زده شد؛ چون هم میتوانست بزغاله کوچولو را نگه دارد و هم اسکوتری که مدتها منتظرش بود، را هدیه میگرفت.
این بهترین تولد برای اندی بود.
اما بزغاله کوچولو از کجا آمد؟
شاید بزغاله کوچولو میدانست که تولد اندی است و بعنوان هدیه جلوی در خانه نشسته بود.😅
📔هدیه تولد
📝 ترجمه و بازنویسی: الهام خوش نیت
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭.•╝
#کوتاه_و_ساده_برای_والدین
#نکته_چهار
✍🏻یادتان باشد که تربیت فرزند، فقط ادب او نیست.
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝