فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 اینجوری بچهها رو از پوشک بگیرین!
"دکتر سعید عزیزی"
#تربیت_فرزند
#کلیپ
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#سؤال_مخاطب
💫آموزش الفبا پیشنهاد نمیشه چون هم یاد دادن الفبا اصول خاصی داره و هم کلاس اول براشون حوصله سر بر میشه.
ولی شمارش اعداد به صورت شفاهی و با شکل و همچنین تشخیص رنگها رو میتونین باهاش تمرین کنین.
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
❗️❗️والدین دلسوز و مهربان
❓❓آیا میدانید...🧐
#آیا_میدانید
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
46.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀مهم ترین بحث تربیتی
(تنگه احد تربیت که ما رها کردیم)
"استاد عباسی ولدی"
#تربیت_فرزند
#کلیپ
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
💕به نام خدای قصه های قشنگ💕
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود ☺️
یک روز مامان موشی به بچه اش گفت: « من امروز جایی نمی رم. می خوام بمونم خونه و برات آش سه گردو بپزم. »🐭
موشی گفت: « منم بپزم، من بپزم؟ »🐭
مامان موشی چوب خشک ها را گوشه ی خانه جمع کرد.
موشی نشست و به چوب ها نگاه کرد. مامان موشی کبریت زد و چوب ها آتش گرفتند.🔥
موشی جیغ کشید. پرید عقب و به آتش گفت: « وای! تو کجا بودی؟! »🔥
مامان موشی خندید و گفت: « موشی! نزدیک آتش نیا تا من بیام. » و رفت گردو بیاورد.
موشی همانجا نشست و به آتش نگاه کرد🔥
آتش، جیریک جیریک آواز می خواند. موشی گفت: « آواز هم که بلدی بخونی! » آتش گفت: « بله که بلدم. هم بلدم بخوانم، هم بلدم بچرخم. »🔥
و آواز خواند و چرخید. عقب رفت و جلو رفت. رنگ به رنگ شد. قرمز شد. زرد شد. آبی شد.🔥
موشی گفت: « چه پیرهن قرمزی! چه دامن زردی! جوراب هات هم که آبیه! خوش به حالت، لباس هات خیلی خوشگله! » بعد رفت جلوتر و گفت: « یه کم پیرهن قرمزت رو به من می دی؟ »🔥
آتش چرخ خورد و گفت: « موشی کوچولو! تو که نمی توانی به من دست بزنی! » موشی گفت: « اگر تکان نخوری، می تونم. » و رفت خیلی جلو، نزدیک آتش، یکهو دماغش داغ شد.
ترسید. پرید عقب و گفت: « وای چه داغی! » آتش گفت: « بله، لباس های من داغِ داغه. لباس داغ که نمی خوایی؟ »🔥
موشی گفت: « نه، نمی خوام. » و پرید توی کاسه قایم شود که پروانه را دید. پروانه داشت می آمد طرف آتش. موشی داد زد: « نرو جلو می سوزی! »
اما پروانه رفت جلو. یکهو شاخکش داغ شد. خیلی ترسید. پرید عقب و جیغ کشید: « وای چه داغی! » و رفت پیش موشی.🐭🦋
موشی تند و تند شاخک پروانه را فوت کرد. خنک که شد، توی کاسه قایم شدند و به آواز آتش گوش دادند.
- جیریک جیریک، جیریک جیریک!
کم کم صدای پای مامان موشی هم آمد: تیلیک تولوک ...
موشی و پروانه از بالای کاسه سرک کشیدند.
مامان موشی با سه تا گردو آمد. موشی و پروانه را توی کاسه دید. خندید و گفت: « توی کاسه چه کار دارید؟ مگر شما ها آشید؟! »
مامان موشی رفت نزدیک قابلمه، ولی موشی پرید دُم او را کشید و گفت: « وای الآن می سوزی! بیا پیش ما قایم شو... »
آتش گفت: « نترس موشی! مامانت مواظبه. »🔥
موشی و پروانه از توی کاسه بیرون آمدند و از دور به آتش نگاه کردند.
آتش جیریک جیریک آواز خواند و یواش یواش آش را پخت.
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#سؤال_مخاطب
💫حتما و حتما با متخصص و روانشناس کودک و متخصص مغز و اعصاب کودکان، مشورت کنین.
💫اگر میتوانید مدتی سوار ماشین نشین. اگر مجبور به استفاده از ماشین هستین، یا کودک رو بخوابانید یا حواسشو به چیزی پرت کنین که هیجان زده نشه.
👈مثلا تماشای کلیپ داخل گوشی
💫میتونین یه مدت تو خونه ماشین بازی کنین.
👈 مثلا بالشت بچینین یا با مقوا ماشین درست کنین یا سبد میوه رو ماشین کنین و روی زمین بکشین تا خوشش بیاد.
حتی میتونین از درب قابلمه به جای فرمون ماشین استفاده کنین و کارایی که کودک دوست داره و لذت میبره در اون ماشین انجام بدین.
💫 بعد از مدتی مثلا یک هفته که هر روز تو خونه ماشین بازی یا مسافرت بازی کردین،
حالا وقتی ماشین پارک شده هست. یعنی سوار ماشین بی حرکت بشین داخل ماشین کارایی که دوست داره انجام بدین.
👈مثلا بستنی بخورین، قصه بخونین، نقاشی بکشین یا هرچی که کودک دوست داره.
💫به فرموده آقای بهجت همراه کودکان حرز امام جواد و یه قرآن کوچک باشه که خیلی خواص داره و آرامش بخشه.
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝