eitaa logo
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
22.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
21 فایل
✍🏻اینجا قراره تکنیک های مؤثر فرزندپروری رو مرور کنیم و آنچه والدین برای روزمره ای شاد لازم دارن رو بهشون پیشنهاد بدیم😊 #نکات_تربیتی #تجربه_های_والدین #قصه ⛔استفاده از محتوا فقط با ذکر لینک مجاز است 🆔ادمین @Kidiyo_admin تبلیغات: @ResponseTeam
مشاهده در ایتا
دانلود
💫امروز را با خواندن حدیثی از 🖤امام حسین علیه السلام شروع می‌کنیم ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫داستان روز هفتم محرم 💔حضرت علی اصغر (علیه‌السلام) ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
سرود بگو چقد گریه کنم؟.mp3
11.7M
💫سرود فوق‌العاده زیبای «بگو چقد گریه کنم؟» 💔دردودلی کودکانه با تشـــــنه لب کربلا پر از مفاهیم ناب دینی و ایجاد حس حماسه در کودکان شعر و نوای: عبدالحسین شفیع پور همخوانی: گروه سرود محیصا ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
🌀برای مستقل شدن فرزندتان اجازه دهید خودش انتخاب کنند. ♦️این انتخاب کردن ها تمرینات ارزشمندی است که کودک برای تصمیم گیری انجام می دهد و باعث می شود فرزند شما در آینده در مورد انتخاب شغل، شیوه زندگی و ازدواج بدون تردید و با قاطعیت بهتری تصمیم بگیرید. 🔹پدر: ببین چه جور برات بهتره. تکالیفت رو قبل از شام انجام بدی یا بعد از شام؟ 🔸مادر: پسرم کدوم شلوارتو میخوای بپوشی سورمه‌ای یا خاکستری؟ ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 💔طفل شیرخواره؛ ♦️رباب خیلی مهربان و خوش اخلاق بود. او با امام حسین ازدواج کرده بود و چند روزی می‌شد که فرزندش، به دنیا آمده بود؛ یک پسر کوچولو، که صورت گرد و تپلش مثل قرص ماه قشنگ بود؛ پوست سفید و لطیفش مثل گلبرگ گل نازک و نرم و خوشبو بود؛ خنده هایش دل رباب را می‌لرزاند و تا صدای گریه‌اش بلند می‌شد، آرامش می‌کرد. رباب او را بغل می کرد و می بوسید. بویش می کرد و شیرش می‌داد. نازش می کرد و برایش لالایی می خواند تا بخوابد. رباب پسر کوچولویش را خیلی دوست داشت؛ او، همه ی زندگی رباب بود. اسم این پسر کوچولوی دوست داشتنی را علی اصغر گذاشته بودند؛ چون امام حسین، آنقدر پدرش را دوست داشت که اسم همه ی پسرهایش را علی می‌گذاشت. در سفر اجباری کربلا، علی اصغر تازه شش ماهه شده بود. در روزهای گرم سفر، علی اصغر در آغوش مهربان مادر، به بچه های کاروان نگاه می کرد که دنبال هم می دویدند و بازی می کردند؛ او هم دست و پاهای کوچکش را تکان می داد و می خندید؛ شاید او هم دلش می خواست با بچه ها بدود و بازی کند؛ اما هنوز خیلی کوچک بود؛ آنقدر کوچک که حتی نمی توانست راه برود. روز عاشورا خیلی گرم بود و گرما علی اصغر را اذیت می کرد؛ او تشنه بود و گریه میکرد. رباب سعی کرد آرامش کند، اما علی اصغر آرام نمی‌شد. عمه بغلش کرد و گفت:«شاید پدرش بتواند آرامش کند.» و او را پیش امام حسین برد. امام حسین بغلش کرد و علی اصغر، آخرین یار پدر شد. امام حسین گلوی علی اصغر را بوسید و نازش کرد. عمه راست میگفت؛ او در آغوش پدر آرام شد. ♥️راستی بچه ها؛ این شبها که هیئت میرین، یاد ما هم باشین مهربونهای خوش قلب🖤 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است. ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤موکِبِ کوچکِ ما اِمسالْ مُحرَّم آقا به لُطفِ رَبِّ کریم با بچه های هیأت ما هم یه موکِب زدیم دُرُسته پول نداریم دُرُسته خیلی کَمیم ولی با عشقِ شما تو موکِبا ما سَریم با چند تا اِستکان و سَماوَری از قدیم خادِمِ عاشقاتون آقا ما از اِمشَبیم پیچیده بوی اِسپَند تویِ فَضا با نَسیم و پَخشِ توی موکِب زینبِ (س) مَرحوم سَلیم ¹ این اِفتخارِ آقا خادِمِتون ما شَویم لُطفِ شما بوده که اینجا حالا اومَدیم قشنگه این ثَواب و به هیچ ثَوابی نَدیم ما این شَبا به یادِ سَروَرِ این عالَمیم به یادِ مولا حُسین (ع) در سوگ و آه و غَمیم ما نوکَرِ اباالفضل (ع) سَقّایِ تِشنه لَبیم که واسه آب رسوندن به خِیمه های حَریم تو کَربلا شهید شد و شُد مَقامَش عظیم شاعر : علیرضا قاسمی ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 💫نقاشی مرحله به مرحله نخل ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
💫چگونگی آشنایی کودکان با معارف کربلا 📌قسمت هفتم 🔹وقت زیاد نگذارید خیلی از پدر و مادرها فکر می کنند برای دادن آموزش های مذهبی به فرزندانشان باید زمان زیادی را بگذارند. آنها ممکن است ساعات زیادی را در طول روز به مسجد و هیئت های مذهبی بروند و فرزندانشان را هم با خود ببرند. این کار می تواند بر روی کودکان به ویژه کودکان کوچکتر تاثیرات منفی را بگذارد. کودکان در این شرایط خسته می شوند و حوصله شان سر می رود همین مساله می تواند باعث شود که کودکان علاقه ای به حضور در این مراسم ها نداشته باشند و اینجاست که دلزدگی در آنها ایجاد می شود. پس سعی کنید تا زمانی که فرزندتان خسته نشده است در مراسم های مذهبی حضور پیدا کنید تا تاثیر مثبت را در کودکان تان بگذارید. ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیا فرزندتون از زندگی لذت می‌بره⁉️ 👆🏻اصلاً تابحال به این مورد فکر کردین؟ 🌀مثلاً لذت غذاخوردن، لذت خوابیدن، لذت مطالعه کردن، لذت آشپزی کردن، لذت ورزش کردن، لذت حرف زدن، لذت دویدن، لذت بیرون رفتن، لذت خرید کردن و در یک کلام «لذت بردن از فعالیتهای روزمره‌ی زندگی» 📣 بیاین کمی بهش فکر کنیم؛ غیر از اینه که ما نه تنها هیچ لذتی از کارهامون نمی‌بریم، بلکه نعمت لذت بردن رو از بچه‌هامونم گرفتیم! می‌پرسین چطور؟ 👈🏻بخور، نخور، نریز، بخون، نکن، نپر، بخواب، پول نداریم، مریضی اومده، بدبخت شدیم، خسته‌ام کردی و...😐 کمی منصف باشیم؛ آیا وقتش نشده لذت بردن رو به فرزندانمون بیاموزیم؟ ⭕️کپی فقط با ذکر منبع، مجاز است. ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫امروز را با خواندن حدیثی از 🖤امام حسین علیه السلام شروع می‌کنیم ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫داستان روز هشتم محرم حضرت علی اکبر (علیه‌السلام) ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
28.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫ماه نیزه ها 🔺با نوای کربلایی عبدالرضا هلالی و حامد زمانی ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
🌀 تا حالا دیدی که باغبونی سر گلی داد بزنه؟ ♦️اگه گل مشکلی داشته باشه، باغبون مشکل رو شناسایی و برطرف می‌کنه. 🔸رابطه با کودک هم دقیقا همینه! به جای داد زدن، مشکل رو شناسایی کن. والدی که فریاد می‌زنه مثل باغبونی هست که به خاطر آفت، سر گل‌هاش داد و بیداد می‌کنه!" ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 💔شبیه ترین به پیامبر؛ ♦️یکی بود، یکی نبود زیر این سقف کبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. خدا بود و خدا بود و خدا بود. ✍🏻یادتان هست گفتم امام حسین به خاطر اینکه خیلی پدرش را دوست داشت، اسم همه ی پسرانش را علی می‌گذاشت؟ او اسم پسر بزرگش را علی اکبر گذاشته بود؛ همه می گفتند که علی اکبر خیلی شبیه پیامبر است؛ هم اخلاق و رفتارش، و هم صورتش از همه بیشتر، مثل پیامبر است. علی اکبر جوان خیلی زیبا و خوش اخلاقی بود؛ او قد بلند و قوی و مهربان بود. به همه کمک می‌کرد و همه دوستش داشتند. وقتی امام حسین دلش برای پدربزرگش، حضرت رسول تنگ می‌شد، به علی اکبر نگاه می کرد. او مثل پیامبر پیش بچه ها، مثل پسر بچه ی بازیگوشی می‌شد و با آنها بازی می‌کرد. مثلاً به بچه ها می‌گفت قایم شوند و خودش پر سر و صدا و با شوخی و خنده پیدایشان می‌کرد. و پیش بزرگترها جوانی مؤدب و با محبت و پرتلاش بود که هر کار و کمکی که می‌توانست، انجام می‌داد. علی اکبر همیشه یار و یاور پدر بود و در سفر کربلا هم مثل همیشه همراه پدر و در کنارش بود؛ در روزهای سخت آن سفر، هر طور می توانست به همه کمک میکرد؛ دست بچه ها را می گرفت و دنبالشان می‌دوید، کوچکترها را روی دوشش می‌نشاند و می چرخاند و سرگرمشان می کرد، تا سختی سفر، کمتر اذیتشان کند. امام حسین قد و بالای علی اکبرش را نگاه می‌کرد و حظ می برد. عمه برایش آیه ی و ان یکاد می خواند تا خدا حفظش کند. و اما ظهر عاشورا، به همه ثابت کرد که چقدر شجاع و قوی و نترس است. با اینکه خیلی تشنه بود، اما با همه ی نیرویش کنار پدر ایستاد. از شدت تشنگی دهانش کاملا خشک شده بود و با لب تشنه به شهادت رسید؛ و پیامبر مهربانی ها از بهشت برایش آب آورد. امام حسین که خیلی علی اکبر را دوست داشت، بی رمق صدا زد: «جوانان بنی هاشم، بیاید؛ علی را بر در خیمه گذارید....» ♥️راستی بچه ها؛ این شبها که هیئت میرین، یاد ما هم باشین مهربونهای خوش قلب🖤 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است. ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
💫نقاشی مرحله به مرحله شتر🐪 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
💫کاربرگ مخصوص ایام شهادت حضرت امام حسین علیه السلام 💔 #کاربرگ ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝