#تجربه
تجربههای ارزشمند مادرانه:
پسر کوچکم که ۴ سالشه یهویی و بی دلیل شروع ب گریه و بهونه گیری میکنه
گفتگوی من و پسرم در حال گریه👇🏻
👦🏻 گریه
🧕🏻چی شده
👦🏻 توضیح با گریه
🧕🏻 کتاب قصه ت چی شده ؟ پاره شده ؟ چون گریه می کنی درست متوجه نمیشم چی میگی ؟ بهتر توضیح میدی متوجه بشم ؟
👦🏻 همچنان گریه اما آرومتر و صحبت واضح تر ، داداش کتاب قصه ی حیوونامو پاره کرده .
🧕🏻 آها ، داداش کتاب قصه ی حیووناتو پاره کرده ؟
👦🏻 همچنان با گریه ، آره
🧕🏻 چرا ؟
👦🏻 با گریه ، نمی دونم
🧕🏻 کِی پاره کرده ؟
👦🏻 گریه قطع شد ، ها ؟ امروزا
🧕🏻 کجاست کتابت ؟
👦🏻 بالا
🧕🏻 داداش که امروز بالا نرفت ، خودتم که بالا نرفتی ، چطوری متوجه شدی پاره شده ؟
👦🏻 سکوت کرد و فکر میکرد چی بگه .
🧕🏻 بریم ببینیم کتابت کجاست و چی شده ؟
👦🏻 آره
🧕🏻 بریم
👦🏻 اگه پاره شده بود چی ؟ با حالت گریه.
🧕🏻 راست میگی به نظرت اگه پاره شده بود چه کار میتونیم بکنیم ؟
👦🏻 چسب بزنیم ؟
🧕🏻 آفرین چه فکر خوبی.
👦🏻 با حالت گریه ، ولی مثل اولش نمیشه ، پاره شده
🧕🏻 آره درسته حالا اول پیداش کنیم
👦🏻 به داداش بگیم یکی دیگه برام بخره ادب بشه 😬
🧕🏻 تعجب و خنده
کتابو پیدا کردیم ، به اندازه ی بال مگس ی قسمتی از پایین صفحه ظاهراً هفته ی پیش موقع پاک کردن ، پاره شده بود 😐
حالا فقط خدا میدونه که چی شده امروز این ماجرا بهونهی گریه کردنش شده 🤭
👦🏻 با حالت گریه، دیدی پاره شده
🧕🏻 آره ی کوچولو پاره شده
👦🏻 با صدای گریه بلند ، نههههههه کوچولو نیست ، کتاب خوبمو پاره کرده
🧕🏻 چطوری پاره کرد ؟ قیچی کرد ؟ با دست پاره کرد ؟
👦🏻 آرومتر ، نه داشت پاک می کرد پاره شد
🧕🏻 آها پس داداش نمی خواست پاره کنه ، پاک کردن باعث شد پاره بشه
👦🏻 قطع گریه ، ها ؟ ولی پاره شده بد شده
🧕🏻 خب حالا چه کار می تونیم انجام بدیم ؟
👦🏻 گفتم که ، چسب بزنیم
🧕🏻 باشه بریم چسبو بهت میدم خودت چسب بزن و بعدش بهتون بستنی یخی هایی که دیشب درست کردین و بدم بخورین 😊
👦🏻 با خنده ، آخ جون بریم ، داداش بهم کمک می کنه چسب بزنم ؟
🧕🏻 می پرسیم از داداش ، به نظر من حتما کمک می کنه 😊
و رفتیم و چسب زد و داستان تموم شد به حول و قوه ی الهی 😅
═🧒 ⃟👦❖═
مامان های عزیز تجربیات ارزشمند خود را به آی دی زیر ارسال کنید👇👇
@kidiyo_admin
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#تجربه
👶تجربههای ارزشمند مادرانه:
یه روز موقع بازی متوجه شدم که پسر چهار ساله ام 👦بیشتر ماشین های🚌🚙🏎🚓🚒🚜 اسباب بازی رو برداشته بود و باهاشون بازی میکرد و فقط دو تا ماشین🚘🚖 به پسر یک سال و سه ماهه ام👶 داده بود.
پسر کوچکترم👶 از اون ماشین ها🚘🚖 خسته میشد و میرفت که دو تا ماشین دیگه🚙🚕 از برادرش بگیره که برادرش👦 عصبانی😡 میشد و باعث دعوا میشد😱
باید برای جلوگیری از دعوای بیشتر یه کاری میکردم.
رفتم پیش پسربزرگم👦، روبروش نشستم و قاطع و آروم بهش گفتم که یا با هم بازی کنین یا اینکه تعداد ماشین ها🚗🚕🚙🚌🚎🏎🚓🚑 بین هردوتون به صورت مساوی تقسیم بشه
پسر بزرگم 👦 اول گفت باشه تقسیم کن. اما وقتی دید که ماشین های🚙🚌🚕🚗 کمی بهش میرسه و نمیتونه اون طوری که دوست داره بازی کنه، گفت با هم بازی میکنیم. منم برای اینکه مسئله قبل تکرار نشه پیشنهاد دادم که وقتی داداشت👶 اومد ازت ماشین جدید 🚕🚗بگیره بهش بگو دو تا ماشین قبلی🚘🚖 را بهت پس بده و اینجوری بازی شما هم به هم نمیخوره
پسر بزرگم کلی استقبال کرد و تا شب هروقت ماشین بازی 🏎🚎🚌🚙🚕🚗🚓کردن دیگه بینشون دعوا نشد و پسر بزرگم👦 ماجرا را مدیریت کرد و اتفاقا به پسر کوچیکم👶 خیلی بیشتر از قبل خوش گذشت چون گرفتن و پس دادن ماشین ها🚔🚍 را یه بازی جدید می دید.😅😅😅
نه تنها دعوا تموم شد بلکه پسر بزرگم👦 حین بازی با مهارت حل مسئله آشنا شد و تونست ماجرا را به خوبی مدیریت کنه و حال دل خودم هم خوب شد🧕😊
═🧒 ⃟👦❖═
مامان های عزیز تجربیات ارزشمند خود را به آی دی زیر ارسال کنید👇👇
@kidiyo_admin
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝