eitaa logo
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
22.4هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
34 فایل
✍🏻اینجا قراره تکنیک های مؤثر فرزندپروری رو مرور کنیم و آنچه والدین برای روزمره ای شاد لازم دارن رو بهشون پیشنهاد بدیم😊 #نکات_تربیتی #تجربه_های_والدین #قصه ⛔استفاده از محتوا فقط با ذکر لینک مجاز است 🆔ادمین @Kidiyo_admin تبلیغات: @ResponseTeam
مشاهده در ایتا
دانلود
من اومدم دوباره😍 گوشه ای از پیام‌های شما عزیزان😊 فقط اسکرین یادت نره🌺
میبینم که بازار پیام فرستادن و اسکرین گرفتن به شدت گرم شده😉 بریم سراغ بقیه صحبتانون؟ به اینجا رسیدیم که: اصلا مگه بچه‌ای که اختلال اضطراب اجتماعی داره، چه جوری رفتار می‌کنه؟🤔
بچه‌های مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در بسیاری از موقعیتای اجتماعی (مثل دیدارای خانوادگی، مهمونی های دوستانه، مدرسه و ....) مضطرب هستن.
این بچه‌ها به خاطر ترس از قضاوت منفی توسط بقیه یا خجالت از انجام کارایی مثل ورزش یا بقیه فعالیتای گروهی، از هم سن و سالای خودشون دوری می کنن و بیشتر به بچه‌های خجالتی معروف هستن، اما...
اختلال اضطراب اجتماعی بزرگتر و شدیدتر از خجالت و کمرویه. این اختلال ترس خیلی شدیدیه که مانع ایجاد دوستی و لذت بردن از همراهی دیگران میشه... اختلال اضطراب اجتماعی می تونه نشونه های جسمی مثل حالت تهوع، معده درد، سرخ شدن صورت و لرزش دست‌ها رو هم داشته باشه...
این اختلال معمولا از سنی شروع میشه که بچه قراره وارد اجتماع بشه، یعنی همون سن مهد کودک، اما به راحتی قابل شناسایی نیست،چون معمولا به این بچه‌ها، بچه‌های آروم و ساکت و خجالتی میگن...
اینجوری میشه که این اختلال بدون شناخته شدن و درمان شدن، همراه اون بچه تشریف می‌بره دوران بزرگسالی... حالا اینا رو نگفتم که الکی نگران بشینا... جای نگرانی نیست، اگه به موقع شناسایی و درمان بشه☺️ دوست داری بدونی، میوه‌ی دلت دچار این اضطراب هست یا نه؟ بهم پیام بده👇 https://harfeto.timefriend.net/17280741316083
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀مجموعه روایت‌های مادری ♦️این روایت: تکلیف بدون نقص چند روز قبل علیرضای کلاس اولی از مدرسه که برگشت، طبق عادت بعد از سلامی کوتاه، کوله و لباس‌های فرم مدرسه را دقیقا روی نزدیکترین مبل گذاشت و سریع به سرویس بهداشتی رفت. من و محمدحسین دیگر این عادت علیرضا را می‌شناسیم و می‌دانیم شرح اتفاقات مدرسه دقیقا بعد از خارج شدن از سرویس اتفاق می‌افتد. به محض اینکه علیرضا بیرون آمد، محمدحسین با هیجان و خوشحالیِ دیدن او بعد از چند ساعت دوری، به سمتش رفت. من هم کنارش رفتم و بعد از در آغوش کشیدنش از او پرسیدم: روز خوبی داشتی؟ و این سوال برای علیرضای خوش صحبت یعنی چراغ سبز برای شروع تعریف کردن از لحظه‌ای که با من خداحافظی کرده و سوار اتومبیل پدر شده تا دقیقا همین چند لحظه قبل که زنگ آپارتمان را فشار داده است😫😵‍💫🥴 👇