eitaa logo
کوچه‌شهدا -!'🇵🇸
213 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
63 فایل
'بسم‌الرب‌العشق' دلتنگی حد و مرز ندارد هر جایِ دنیا هم که باشی تو را به سمت خود میکشاند و زمینت میزند‌ و چه زمینی بهتر از مزار شُهدا...🫀🌿 -اینجا،کمی‌برای‌رفع‌دلتنگی‌ها(: کانال رو به دوستانتون معرفی کنین👀 کپی؟حلالت‌(:🤍 ارتباط با ادمین @nazerdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
17.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸انگار با اشباح درگیر شده‌ایم! موشن‌کمیک «مردان‌نامرئی» به روایت امین‌زندگانی روایتی از جنگ 33 روزه حزب الله لبنان! 🔰پس از حمله طوفانی فلسطینی‌ها در هفتم اکتبر هم فرماندهان اسرائیلی می گفتند که: «انگار با اشباح درگیر شده‌ایم!» حتما ببینید زیباست😍
05_Porsesh_Pasokh_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
18.6M
⭕️مستند صوتی شنود (پرسش و پاسخ) ✅جلسه بیست و یکم 🛑 آیا همه مشکلات ما، اقتصادی است؟ 🛑 سنگین ترین تهدید قرآن خطاب به کیست؟ 🛑عامل چشم زخم؟ 🛑اقسام صدقه 🛑همه اتفاقاتی که برایم افتاد، تفسیر آیات قرآن بود
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنـیا‌مثل‌شیشه‌ای‌میماند‌ که‌میبینی‌از‌دستت‌افتاده‌و‌شکست . . [ آقا‌مهدی‌باکری ]
میگفت.. عبد هر گره کوری که داشته باشد در ماه رمضان با رب خود در میان بگذارد آن را باز می‌کند :)🍃 [ حاج‌آقامجتبی‌تهرانی ]
هنوز آفتاب غروب نکرده بود مثل همیشه پدر رو مجبور به بستن مغازه کرد و گفت: کار کردن وقتِ نماز برکت نداره بریم مسجد،بعد که برگشتیم خودم همه کارات رو می‌کنم! اینطوری پولی که در می‌آورید دیگه شبهه نداره آدم رو هم به یه جایی میرسونه... [ شهیدعطاالله‌اکبری ]
کوچه‌شهدا -!'🇵🇸
دلتنگ پسرش بود ؛ به کاراش میرسید ، ولی همهی حواسِش به یونس بود . که یهو یکی زنگ زد و گفت : یکی از هم اسیرای یونس آزاد شده . بقیه حرف مرد رو نشید ، رفت چادرش ِ پوشید . خودش و دخترش سریع به حالت دویدن راه میرفتن . . وسطِ راه دخترنگاه به پاهای مادرش کرد ، با داد گفت : مادررر چرا پابرهنه اومدی ؟ مادر نگاهی به پاهایش کرد و گفت : ایوای ! دختر گفت : بیا برگردیم دمپات رو بپوش ، اینجوری که نمیشه ! مادر گفت : نه مادر خیلی دیر میشه ، ولشکن . میترسم یونسم بیاد و من نبینمش . همینجوری دوید و رفت . . آخرش فهمید که این یونس ، یونس خودش نبوده و نااُمید برگشت خونه . و یونس اون در [شیار143] شهید شده:)) و به همون اندازه که به دنیا اومد ، به همون اندازه رفت . . - ما خیلی مدیونِ این مادرایم رفقا ! کاری نکنیم که شرمندهشون شیم .