💠جنبش زندگی خواهی و ریشه های شکاف تحلیلی و محاسباتی بخشی از تحلیلگران و حاکمیت (بخش دوم )
ششم
دو نوع عقلانیت و محاسبه
ریشه مساله به بنیاد عقلانی و محاسباتی این دو گروه باز می گردد. آنچه را حاکمیت خوب
و درست می داند و قوی می پندارد، این گروه از تحلیل گران بد، نادرست و ضعیف می دانند. در حالی که عقلانیت حاکم بر حاکمیت وضعیت کشور را عبور از گردنه ها ، قوی شدن و قدرتمند شدن می داند و می بیند عقلانیت این تحلیل گران آن را حرکت به سمت قهقرا، سقوط و فروپاشی می فهمد.
در حالی که آشوب های ۱۴۰۱ برای تحلیل گران نشانه ضعف و ناکارآمدی و حرکت به سمت فروپاشی است از چشم انداز عقلانیت حاکمیت این پدیده همه زور دشمنان ایران و انقلاب است. آمریکا، اروپا، عربستان و اسرائیل تمام قدرت اقتصادی و مالی، امنیتی و رسانه ای خود را به میدان آورده اند و بعد از طراحی و اجرای بزرگ ترین عملیات روانی و امنیتی ترکیبی جهان، باز هم شکست خورده اند و این چیزی جز صلابت روز افزون نظام نیست.
در مساله ریزش ها و رویش ها، دینداری، خانواده و دهها موضوع دیگر در حالی که عقلانیت حاکم بر نظام نقاط مثبت و پیشرفت ها و جهش های موضوع را می بیند و آن را مبنای طراحی و سیاست گذاریهای خود می داند عقلانیت این تحلیل گران نقاط ضعف، افول ها و تنزل ها را دیده و پیشنهادات خود را بر این اساس طراحی می کند.
ما با دو عقل و دو محاسبه مواجهه ایم . یکی فرصت بین، قوت بین، ظرفیت بین و امیدوار و دیگری تهدید بین، نقطه ضعف شناس، فعلیت بین و مایوس و افسرده.
این دو جهان موازی هیچگاه به هم نخواهند رسید
هفتم
جنس عقلانیت
هر دو نوع عقلانیت، عقلانیت محاسبه گر است. در تعبیر ماکس وبر هر دو نوع عقلانیت از جنس عقلانیت صوری است که تناسب میان اهداف و وسایل را محاسبه و بهترین روش را انتخاب می کند و بر خلاف آن چه معمولا گمان می شود عقلانیت حاکم بر حاکمیت عقلانیت ارزشی نیست که اهداف به جهت ارزش ایدئولوژیک انتخاب شده باشند و توجهی به تناسب وسایل تحقق این اهداف نباشد. اگر چه از ارزش ها متاثر است و از آن تغذیه می کند اما حسابگر است.
در واقع اگر جنس عقلانیت حاکمیت از نوع ارزشی بود هم فهم اختلاف دو سوی ماجرا آسان بود هم احتمال مصالحه و سازش وجود داشت چرا که همان طور که وبر خاطر نشان کرده، روند تحول امور در جهان مدرن از عقلانیت ارزشی به عقلانیت صوری است.
مشکل اتفاقا از آنجاست که ما با دو نوع محاسبه گری و برآورد از جنس عقل صوری مواجه ایم که دو نتیجه کاملا متضاد و متفاوت به همراه دارد.
عقل محاسبه گر مخاطره جو در مقابل عقل محاسبه گر مخاطره گریز شاید طبقه بندی مناسبی برای تفکیک این دو نگاه باشد. در محاسبه گری مخاطره جویانه علاوه بر عناصر مادی مشهود عوامل مادی نامشهود از قبیل عزم و اراده، خواستن، پایداری کردن، شجاعت و دلاوری در عمل به همراه عوامل غیر مادی به خصوص نصرت و یاری خداوند و نیروهای غیبی و حتی شانس و اقبال را لحاظ می کند و از همه مهم تر عقل مخاطره جو عقل بلند مدت نگر و بلند مدت بین است و در اغلب مواقع به زیان های کوتاه مدت به نفع منافع بلند مدت تن می دهد. بنابراین کیفیت محاسبه، عناصر دخیل در حسابگری و بازه زمانی خروجی قابل انتظار همگی با عقلانیت مخاطره گریز تفاوت دارد.
عقلانیت مخاطره گریز جایی است که تمرکز بر عناصر مادی مشهود و نتایج کوتاه مدت ملموس است. متغیرهای غیر قابل محاسبه را حذف و هر گونه نااطمینانی را مغایر با اعتبار محاسبه می داند.
عقلانیت حاکم بر نیروهای سیاسی که یک نظام سیاسی را با انقلابی بزرگ سرنگون کرده، از یک جنگ ۸ ساله مستقیم و چندین جنگ نیابتی چند ساله پیروز بیرون آمده و بیش از ۴ دهه با ابرقدرت های جهان سر شاخ بوده اند، نمی تواند چیزی جز عقلانیت مخاطره جو باشد.
جنبش زندگی واکنشی است به زندگی مخاطره جویی که زندگی این دنیا را بر اساس افق های بلند و محاسبه های طولانی بنا می کند. دنیا را بر اساس آخرت سامان می دهد و سیاست و اقتصاد را بر حسب فرهنگ و معنویت. به همین دلیل هم محاسبه گری هایش مخاطره جویانه، بلند پروازانه، کلان مقیاس و کل نگر است. در نتیجه رنج و سختی، جنگ و جهاد، مبارزه و پایداری های که زندگی روزمره را مختل می کند و از چشم عقلانیت کوتاه مدت این دنیایی هدر رفتن عمر و بر فنا رفتن لذت زندگی است را بخشی از استراتژی موفقیت در نظر می گیرد.
جنبش زندگی واکنشی است نسبت به این عقلانیت محاسبه گری که سراسر زندگی را به مخاطره می اندازد.این جنبش اساسا مخاطره گریز است و به همین خاطر هم از همان آغاز دچار تناقض درونی است. برای رسیدن به زندگی روزمره دور از هر گونه مخاطره ای، آشوب به پا می کند، دست به خشونت می زند و سودای انقلاب دارد و درست در همین لحظه است که نیروی خود را از دست می دهد و به پستوهای روزمره گی باز می گردد.
✍سینا کلهر
@Kolbe_Andishe_Farhang
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠أین الرجبیون؟!
✍استاد شهید مطهری
وقتی در قیامت ندا دهند: «أین الرجبیون؟» و ما شرمسار باشیم
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠بر سرِ شاخ، بُن میبرند!
نیازی به هیچ تحلیل و تفسیری نیست. ما بر سر شاخ نشستهایم و داریم بُن میبریم. آشکارتر از این نمیشود زیرساختهای فرهنگی و اخلاقی جامعه را با دستان خود و در روز روشن، به توپ بست. تازه جناب رئیس جمهور، در صدر انتظارات تحولیاش از آموزشوپرورش، تکلیف کرده که تا پایان سالتحصیلی آینده، باید ۲۵ درصد مدارس، هیئت امنایی شود. یعنی پولی شود!
این حد از خودزنی، مثال و نمونهای ندارد در هیچ کشوری.
برای ملموس شدن فاجعهای که دارد رخ میدهد، تبریز ما را مرور کنید:
حدود ۶۵ درصد مدارس تبریز، غیردولتی است.
تعداد مدارس غیردولتی تبریز، تقریباً دو برابر مدارس دولتی است.
در برخی نواحی، نسبت مدارس غیردولتی به دولتی، سه به یک است.
یک معنای این آمار این است که امکان دسترسی به مدارس دولتی، کمتر از مدارس غیردولتی است. یعنی شما در بسیاری از مناطق شهری، ناگزیر از انتخاب مدرسهی غیردولتی برای فرزندتان هستید!
از حیث جمعیت نیز با وضعیت عجیبی روبرو هستیم؛
حدود یکسومِ دانشآموزان تبریز در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند.
حالا با فشاری که دولت دارد میآورد، بزودی شاهد برچیده شدن مدارس دولتی از نظام تعلیم و تربیت کشور خواهیم بود. یعنی رسماً به خصوصیسازی کاملِ آموزش و پرورش سلام خواهیم کرد!
✍روح الله رشیدی
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠تشدید کالاییسازی آموزش
🔹مدرسه بهعنوان یک نهاد عمومی و اجتماعی نباید تبدیل به مرکز و سازوکاری برای بازتولید مناسبات طبقاتی شود. ما به تمام معنا آموزش را به کالا تبدیل کردهایم. شاید طنز باشد، ما یک زمانی در دانشگاه یا در کارهای پژوهشی باید اثبات میکردیم که آموزش در ایران کالایی شده، از آن طرف مقامات آموزش و پرورش این موضوع را نمیپذیرفتند؛ اما الان خود مقامات عالی آموزش و پرورش صراحتاً با مقایسۀ مدرسه با پمپ بنزین یا رستوران اظهار میکنند که هرکس پول بیشتری بدهد، طبیعی است که از مدرسه و امکانات آموزشی باکیفیتتری برخوردار باشد؛ یعنی قبح قضیه ریخته است و مسئله را عادی و موجّه جلوه میدهند. عادی جلوهدادن این مسئله از جانب مسئولان وزارت آموزش و پرورش فاجعهبار است. وزارتخانهای که باید مانع از کالاییشدن آموزش شود، به نهادی تبدیل شده که همۀ سیاستهایش در راستای کالاییکردن آموزش است.
🔹بعد از انقلاب هم بهتدریج فضایی ایجاد شد تا گروههای مذهبی درون قدرت و طبقات بالا خودشان را از بقیه جدا کنند و مدارس خاص خودشان را داشته باشند؛ اما این روند کالاییشدن با تجاریشدن آموزش هم همراه شد و در مدارس خصوصی متوقف نماند؛ بلکه انواعی از مناسبات بازارگرایانه به درون مدارس دولتی تعمیم داده شد و در دهه اخیر تحت عنوان الگوی اقتصادی آموزش در دستور کار قرار گرفت؛ اینکه مدرسه باید درآمدزایی کند و دستش به جیب خودش باشد؛ سیاستهایی نظیر خرید خدمات آموزشی، ایجاد مدارس چارتری یعنی خرید ظرفیت خالی مدارس خصوصی، واگذاری اداره مدارس دولتی به بخش خصوصی، و حالا هم کوپنیسازی مدارس در دستور کار دولت قرار گرفته است.
🔹کوپنیسازی مدارس صرفاً نوعی بازارسازی برای مدارس خصوصی است و هیچ رقابتی بین مدارس دولتی ایجاد نمیکند و اساساً خود این رقابتیکردن مدارس هم برگرفته از روایت بازارگرایانه و بنگاهداری است و مورد نقدهای جدی قرار دارد. کوپنها سقفی دارند و هرکس مدرسه بهتری میخواهد، باید رقمی بالاتر از رقم کوپن از جیب بپردازد. یعنی رقم کوپن میشود مبنای ضعیفترین نوع مدرسهها و مدارس دولتی را هرچه فقیرانهتر میکند. کوپنیسازی مدرسه در اکثر کشورهایی که تجربه شده، پیامدهای منفی داشته است.
🔹در ایران هم ادعا این است که ما مدارس خصوصی یا غیرانتفاعی را تأسیس کردیم که یک رقابتی ایجاد شود تا مدارس دولتی هم خودشان را ارتقا دهند اما چنین اتفاقی نیفتاده بلکه چون هدف صرفاً مالی بوده از یکسو به گسترش مدارس خصوصی غیراستاندارد و بیکیفیت و از سوی دیگر به کشاندن مناسبات بازاری به درون مدارس دولتی منجر شده؛ چیزی که تحت عنوان خصوصیسازی پنهان از آن یاد میشود که همگی در راستای تشدید کالاییسازی آموزش است. حالا میبینیم دولت بهصورت همزمان هم کوپنیسازی مدارس و هم افزایش سهم مدارس هیئت امنایی (که دولتی هستند اما با شهریههای کلان اداره میشوند) را در دستور کار قرار داده که هر دو تداوم یک سیاست غلط هستند.
🔹در تابستان اخیر همایشی دربارۀ عدالت آموزشی برگزار شد، یکی از وزرای پیشین آموزش و پرورش نکته قابلاعتنایی را گفت که کمتر به آن توجه شد. ایشان البته از منظر نقد میگفتند که ما در ایران شش، هفت نوع مدرسه داریم، منتهی مهمترین دلیل این تنوعدادن به مدرسهها ایجاد جاذبه برای خانوادهها بوده که بتوان از آنها راحتتر پول گرفت. ایشان در تأیید این گزاره مثال جالبی هم زدند و گفتند در یکی از مناطق تهران نزدیک به ۳۰ درصد دانشآموزان مقطع ششم ابتدایی منطقه در مدرسۀ تیزهوشان ثبتنام شدهاند؛ درحالیکه استاندارد ثبتنام حدود ۳ درصد است و این میزان ثبتنام صرفاً با هدف دریافت شهریه انجام شده است
✍ رضا امیدی
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠امام جواد، بحث آزاد و ارتباط تشکیلاتی
امام جواد مانند دیگر ائمهٔ معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندهٔ شایستهٔ خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد بهطوری که در سن بیستوپنج سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیرقابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطوری که ائمهٔ دیگر ما "علیهمالسلام" با جهاد خودشان، هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهٔ مهمی از جهاد همهجانبهٔ اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهٔ با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همهٔ دورانهای تاریخ، قدرتمندان سعی کردهاند وقتی از مقابلهٔ رویارویی با مردم عاجز شدند، دست به حیلهٔ ریاکاری و نفاق بزنند.
این بزرگوار نمودار و نشانهٔ #مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگیاش با قدرت مزوّر و ریاکار خلیفهٔ عباسی -مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهٔ شیوههای مبارزهٔ ممکن، مبارزه کرد. اولین کسی بود که به طور علنی #بحث_آزاد را بنیانگذاری کرد. در محضر مأمون عباسی، با علما و داعیهداران و مدعیان و موجّهان، دربارهٔ دقیقترین مسائل حرف زد و استدلال کرد و برتری خود را و حقانیت سخن خود را ثابت کرد. بحث آزاد، میراث اسلامی ماست، بحث آزاد در زمان ائمهٔ هدی رایج بوده است و در زمان امام جواد به وسیلهٔ آن امام بزرگوار با آن شکلِ نظیف انجام گرفته است.
در هیچ زمانی ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتی شیعه در سرتاسر دنیای اسلام، مثل زمان حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری نبوده است. وجود وکلا و نواب و همین داستانهایی که از حضرت هادی و حضرت عسکری نقل میکنند -که مثلاً کسی پول آورد و امام معین کردند چه کاری صورت بگیرد - نشاندهندهٔ این معناست. یعنی علیرغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا، و قبل از آنها هم حضرت جواد به نحوی، و حضرت رضا "علیهالسلام" به نحوی، ارتباطات با مردم همینطور گسترش پیدا کرد. این ارتباطات، قبل از زمان حضرت رضا هم بوده. منتها آمدن حضرت به خراسان، تأثیر خیلی زیادی در این امر داشته است.
✍سیدعلی حسینی خامنهای
📚انسان۲۵٠ساله، ص۳۲١ تا ۳۳٠
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠مصوبه مولدسازی؟!
🔹 "تشکیل هیاتی هفت نفره با اختیارات ویژه در خصوص واگذاری و مولدسازی داراییهای دولت" عبارت کلیدی صحبتهای یک ماه گذشته رئیس سازمان خصوصیسازی بوده است.
🔹قربانزاده بیستم آذر با حضور در یک گفتوگوی تلویزیونی از مصوبهای درباره واگذاری اموال دولت صحبت میکند که به تازگی به تصویب #سران_قوا رسیده است. اما جستوجوی ما برای یافتن متن این مصوبه از طریق درگاههای رسمی انتشار قوانین و مقررات ناکام ماند.
🔹با کنار هم قرار دادن مطالب منتشر شده درباره این مصوبه محرمانه میتوان به این تصویر دست یافت:
بر اساس مصوبه #شورای_عالی سران قوا هیاتی هفتنفره به ریاست معاون اول رئیس جمهور مسئول واگذاری یا مولدسازی اموال مازاد دولتی شده است. بر اساس این مصوبه، شناسایی، تشخیص مازاد بودن، روش ارزشگذاری و تعیین شیوه واگذاری این اموال از جمله اختیارات این هیات است.
همچنین تمام قوانین جاری کشور در این حوزه به مدت دو سال متوقف میشود. این هیات از مصونیت قضایی برخوردار بوده و هیچ نهادی امکان نظارت و پیگیرد قضایی را ندارد!
هر فرد در هر دستگاهی نیز که با تصمیمات این هیات مخالفت کند به ۵ سال انفصال از خدمات دچار میشود.
🔹اما چرا متن مصوبهای به این حد از اهمیت، شاید چند برابر مهمتر از قانون #خصوصی_سازی، محرمانه است؟
چرا مراحل تدوین این مصوبه محرمانه بوده و از نظرات کارشناسان استفاده نشده است؟
چرا برای چنین کاری به جای طی روند قانونی در مجلس، از مسیرهای فراقانونی استفاده شده است؟
🔹دلیل این میزان اختیارات بیسابقه چیست؟
اگر دولت امکان فروش مالی را دارد چرا از اختیارات خود و سپس مسیر مزایده قانونی اقدام نمیکند؟
چه دلیلی برای متوقف کردن قوانین نظارتی و آییننامههای اجرای تشریفات قانونی مزایده و واگذاری وجود دارد؟
🔹 #مصونیت_قضایی یک بدعت عجیب است. این مسئله صریحاً برخلاف قانون اساسی است. این مسئله در حافظه مردم ایران یادآور کاپیتولاسیون مستشاران آمریکایی در زمان پهلوی است. جای تعجب است که در جلسهای با حضور رئیس قوه قضاییه سابق و فعلی، چنین بندی مورد تصویب قرار گرفته است.
آیا تصویب این بند به معنای تضعیف نهاد عدلیه و مزاحم انگاشتن روندهای قضایی نیست؟
آیا این مسئله منجر به یک نوع بدعت نمیشود که زین پس هر کس برای قبول هر مسئولیتی خواهان مصونیت قضایی بشود؟
🔹 حجت الاسلام رئیسی با توجه به عملکرد ضد فساد خود در قوه قضاییه، با این شعار وارد صحنه انتخابات شد که در قوه قضائیه با مظاهر فساد مقابله میکند و باید به قوه مجریه برود تا بتواند با ریشههای فساد مبارزه کند.
ایجاد یک نهاد فراقانونی با اختیارات وسیع، تعطیلی تمام قوانین نظارتی و تشریفات واگذاری و ایجاد مصونیت قضایی برای این افراد دقیقا چه نسبتی با شعار ایشان دارد؟
🔹بنابراین در حال حاضر و در قدم اول باید مطالبه #شفافیت متن مصوبه را داشت. سپس در صورت صحت ادعاهای مطرح شده در مصاحبهها، برای جلوگیری از رخ دادن فسادهای گسترده احتمالی، مطالبه لغو یا اصلاح اساسی مصوبه را مطرح کرد.
https://b2n.ir/g75360
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠چگونه مولدسازی بیضابطه به جهش طبقه مرفه جدید منجر خواهد شد؟
🔹فرایند خصوصی سازی در دهه هفتاد و در اواخر دولت سازندگی چه ویژگیهایی کمی و کیفی داشت که منجر به برآمدن یک طبقه جدید شد؟ این حجم از فروش و واگذاری و این حد از نادیدهگرفتن الزامات واگذاری موجب تکرار آن چرخه خواهد شد.
🔹رقم ۱۰۸ و ۱۰۶ همت که در بودجه ۱۴۰۲ برای اموال و شرکتها در نظر گرفته شده در حالت عادی و روال سالهای اخیر محقق شدنی نیست. بیشترین میزان واگذاری اموال طی شش سال اخیر، سال گذشته بوده که به ۴/۷ همت رسیده است.
🔹ما از یک تعاطی و دیالکتیک قهقرایی میان ترومای مارکسیسم و عقلانیت خطابی رنج میبریم. گمان میکنیم چون فلان گروهک یا چریک در ابتدای انقلاب گفته اقتصاد یا مالکیت زیربناست، در وضعی خطابی باید بگوییم مالکیت هیچ کجای بنا نیست تا بهترین جواب را داده باشیم. خیال میکنیم اگر بگوییم اقتصاد یا مالکیت زیر بنا نیست ولی بالاخره جز مهمی از بناست، التقاطی هستیم.
🔹در حالی که هر عقل سلیمی میفهمد در شرایط عدم رشد ده ساله و از سوی دیگر رشد ده برابری ارز و مسکن، آن کسانی که پولی برای خرید داراییهای عمومی (دولت) را دارد، مردم مزد بگیر با پساندازهای اندک و اندکشونده ریالی نیستند. صاحبان سرمایههای مستغلاتی و پسانداز ارزی هستند. رشد نابرابری طی سالهای اخیر طبقه متوسط را تقریباً نابود کرده، طبقات پایینتر به جای خود. در این شرایط واگذاریهایی که به طرز شگفتآور و شوک آوری رشد کرده و به رقم ۱۰۸ همت در اموال رسیده، یک انقلاب مالکیتی است که امکان ندارد تاثیرات خود را در رشد شوکآور و جهشگونه طبقه مرفه جدید نداشته باشد.
✍مجتبی نامخواه
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠حرف نو و نامیرای انقلاب اسلامی چیست؟!
🔹نانو، سلول بنیادین، موشک نقطه زن و... نوآوری هستند اما حرف نوی انقلاب اسلامی نیستند؛ اینها را بخاطر عقب نماندن از دنیا بدست می آوریم اما با حرف نوی انقلاب آمده ایم دنیای جدیدی بسازیم!
🔹رهبر انقلاب تاکنون ۳۵بار از این حرف نو اساسی و بنیادین سخن گفته اند:
https://farsi.khamenei.ir/keyword-content?id=2601
🔹تعابیر ازحرف نو انقلاب: جمع بین مردم و ارزشهای الهی و معارف اسلامی/ جمع توحید و کرامت انسان/ جمع بین پیشرفت های مادی و رضای الهی و حفظ ارزشهای الهی/ جمع بین مردم و خدا در حکمرانی/ تلفیق آراء مردمی با افکار اسلامی/ مردم سالاری دینی/ جمهوری اسلامی/ و...
🔹توجه۱: این حرف نو، نه فقط در پیدایش حکومت، بلکه در حل همه مسائل حکمرانی مطرح است. مردم سالاری یعنی براساس دین و اسلام، سالار زندگیِ جامعه خود مردمند".
راه حلهای بسیاری از محافل انقلابی برای معضلات حکمرانی این استاندارد را ندارد!
🔹توجه۲: این حرف نو، دو رقیب و دیگری دارد که از محافل تصمیم سازی نظام دور نیستند بلکه هریک در ادواری سهمی از دستگاه تصمیم سازی یا بدنه حزب اللهی و جناح های سیاسی را تحت تاثیر قرار داده اند:
الف) اسلام لیبرال، غربگرا و... که جانب دنیا، مردم و... می ایستد و ارزشهای اسلامی را کم اهمیت می شمارد
ب) اسلام تحجر، واپسگرا و... که جانب ارزشهای اسلامی می ایستد و مردم و همراهی آنها را کم اهمیت می شمارد!
در حل هر مساله، این دو رقیب را هم باید توجه کرد!
✍محسن قنبریان
@Kolbe_Andishe_Farhang
27.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠راه نجات اقتصاد ایران چیست؟
🔹چین چگونه کشوری صنعتی شد و روسیه چطور ارزش پول ملی خود را حفظ کرد؟
🎥سید یاسر جبرائیلی گفتگو با علی علیزاده پاسخ میدهد.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠نامش خصوصی سازی باشد یا مولد سازی!
حسب دستور معاون محترم اول رییس جمهور جناب مخبر و موافقت وزیر محترم نفت جناب اوجی، و در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی دو تا از پالایشگاه های کشور حداکثر تا تاریخ ۲۷ دی ۱۴۰۱ در لیست واگذاری قرار خواهند گرفت.
مولد سازی شروع شده و مخالفت با آن چنان که دانی و دانم بهای سنگینی دارد! واگذاری های اموال عمومی به سرمایه داران خصوصی دهه هاست شروع شده و کماکان با شوق و عجله وضف ناپذیری ادامه دارد! نامش خصوصی سازی باشد یا مولد سازی چه فرقی دارد؟
#فجر_جم
#پارسیان
#خصوصی_سازی
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠شفافیت کافی نیست!
🔻آقای خاندوزی گفتنه اند: «۸۵ میلیون ایرانی ناظر اتاق شیشهای مولدسازی خواهند بود»
جسارتا:
۱- شفافیتی که میگویید را توی آییننامه میآوردید. چرا الان که صدا بلند شده یاد شفافیت افتادید؟
۲- تصمیم اینکه چه چیزی شفاف باشد چی نباشد، بر عهده هیات است. این شفافیت به درد نمیخورد. شفافیت باید به موجب قانون و از سر وظیفه باشد نه از سر لطف و به صورت انتخابی.
۳- شفافیت نمیتواند مانع فساد باشد. مگر میشه رسانه و مردم بنشینند تک تک اینها را بررسی کنند. بیکاریم پشت آقایان بدویم؟
فقط در یک جلسه هیات مولدسازی با تهاتر ۹۹۰ دارایی وزارت کشاورزی و آموزش و پرورش یکجا موافقت شده.
۴- چیزی که مانع فساد است اولا روند درست و قانونی در حین کار است، دوما امکان تعقیب قضایی در صورت کشف فساد بعد کار.
شفافیت کارکردش کمک به این دوتاست، موضوعیت مستقلی ندارد وقتی این دو تعطیل است.
✍سیدفضل زرندی
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠انقلاب و ساخت و سازها_ انقلاب و سازوکارها
هر سال در بهمنماه، فهرستی از جاده، ریل، سد، شبکه، نیروگاه، کارخانه فولاد، تأسیسات آبرسانی، مدرسه، دانشگاه و ... به عنوان دستآوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران معرفی میشود. من تردید ندارم که ساختن این گونه زیرساختها برای توسعه اقتصادی ضرورت دارند و بیگمان بخش مهمی از آنها دستآوردهایی قابل احتراماند که همچون داراییهای ارزشمند ملت ایران باید آنها را ارج نهاد و همچون امانتی برای نسلهای آتی به ایشان منتقل کرد.
انقلاب را اگر با این رویکرد بنگریم، میتوان نام این رویکرد را «#انقلاب_ و_ساختوساز» نامید. انقلابی که دستآوردهایش را در قالب بتون، فولاد و فناوری متجلی و ارائه کرده است. کیفیت زندگی ایرانیان، قدرت ملی و امنیت ملی، ثبات و پایداری و چشمانداز توسعه کشور تا اندازه زیادی توسط همین دستآوردها حاصل شده است.
جمهوری اسلامی ایران را اما میتوان در چهل سالگیاش از زاویه دیگری نیز نگریست، زاویهای که من بر آن نام «#انقلاب_و_سازوکارها» میگذارم. سازوکارها از جنس نرمافزار اداره کشور و قاعده بازی هستند و بر این باورم که جمهوری اسلامی ایران در چهل سال اول عمرش، بسیار کمتر از آن مقدار که کمر همت به توسعه سختافزارها بسته، منابع را صرف اصلاح و توسعه سازوکارها کرده است.
سختافزار کیفیت زندگی، نیروگاهی است که برق تأمین میکند و سدی است که آب شرب، کشاورزی و صنعت را فراهم میکند، اما سازوکار ناظر بر مصرف این منابع، بازارهای متشکل آب و انرژی، نظام تعرفهگذاری و ساختار حقوقی ناظر بر فعالیت اقتصادی و رعایت حق ابه هاست. بیمارستان و درمانگاه سختافزار بهداشت و درمان، است، اما سازوکار پایدارسازی منابع مالی نظام بهداشت و درمان تجلی فیزیکی ندارد و در قواعد حاکم بر روابط بیمهها و نظام درمان، روابط حقوقی و مالی میان پزشک و بیمار، نظام تأمین مالی سلامت، و روابط میان پیشگیری و درمان تجلی میکند.
دهها هزار شعبه بانک و تعدد بانکها، نشان توسعه ساختوسازی بخش مالی و پولی است، اما توسعه سازوکارها را باید در تضمین سلامت و شفافیت نظام بانکی، کیفیت خدمات آن در مقایسه با بانکهای جهان و کارکرد آن در تأمین مالی بخشهای مولد اقتصاد دید.
خصیصه جمهوری اسلامی ایران را در چهل سالگی عمرش، عدم توازن میان بعد ساختوسازی و بعد سازوکاری آن است. نظام سیاسیای که زیرساختها مشهود را به مدد میلیاردها دلار منابع نفتی و استفاده حتی افراطی از منابع طبیعی و انسانی کشور گسترش داده است اما سازوکارهای تنظیمکننده قواعد بازی در زمین زیرساختها، توسعهنیافته و ناهمساز با شرایط دنیای پیچیده امروز هستند.
کیفیت نامناسب برخی زیرساختها و هدررفتهایی که در برخی موارد صورت گرفته و پروژههایی که علیرغم هزینههای گزافشان، پایداری ندارند و استخوان لای زخمهای جامعه بدل شدهاند، ناشی از نقصان در سازوکارهای ناظر بر پیدایش، طراحی، تصویب و اجرای این پروژهها بوده است.
شهرهای بسیاری در چهل سالگی انقلاب و بعد از صرف میلیاردها دلار برای زیرساختهای توسعه، ناپایدارند و از ریسک زلزله، آتشسوزی و آلودگی هوا رنج میبرند. تأمین مالی صنعت آب و برق با دشواری مواجه است. نظام بهداشت و درمان در تأمین مالی به دشواری افتاده و بدمصرفی بر عرصه مصرف حاملهای انرژی حاکم است. سه شاخص اقتصاد کلان یعنی نرخ تورم، نرخ بیکاری و نرخ رشد اقتصادی وضعیت مناسبی ندارند، و شکایت مردم از فراگیر شدن فساد باعث کاهش سرمایه اجتماعی شده است.
این نقصانهای جدی را نمیتوان با طرحهای عمرانی و پروژههای ساختوساز بیشتر درمان کرد. ساختوسازهای بیشتر بر بستر نظام اداری، قواعد حقوقی، شرایط نهادی و بهطور کلی سازوکارهایی که مولد همین وضعیت بودهاند، نتیجهای جز ناپایداری و ویرانی بیشتر نخواهد داشت. عقلانیت ساختوسازگرا کاملاً مستعد آن است که شیوهای از حکمرانی «#ساختوپاختگرا» را نیز در خود بپروراند و به شکل فزایندهای مشروعیت سیاسی را فرسوده سازد.
جمهوری اسلامی ایران برای پا گذاردن به دومین چهل سال عمر خود، بیش از آنکه به ساختوسازهای کثیرتر و بریدن روبانهای بیشتر، بر بستر قواعد و سازوکارهایی پرنقصان نیازمند باشد، به عقلانیتی سازوکارگرا، و اصلاح نرمافزارها، توسعه حقوقی و بسط سازوکارهای عقلانی بهبود حکمرانی نیازمند است.
جمهوری اسلامی ایران به گذاری بنیادین در اندیشه حکمرانی نیاز دارد. گذاری که از چشمانداز توسعهای مبتنی بر مهندسی و مهندسان فراتر رفته و به سوی رویکردی مبتنی بر علوم انسانی و اجتماعی، سیاستگذاری عمومی و علوم حکمرانی گام بردارد؛ از ساختوسازها فراتر رود و به سازوکارها بپردازد.
@Kolbe_Andishe_Farhang