♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر ،(قسمت سوم) ♦️ حکماء و عرفاء، مراتبِ حقایقِ ممکنات را ب
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت چهارم)
عرض کردیم که در این تقسیمبندی کلی، بالا اصل است و پایین فرع. پایین نسبت به بالا تاریک و بالا نسبت به پایین روشن است. حق متعال که روشنترین حقیقت وجود است و از این حقیقت، روشنتر در نظام وجود نیست و در نهایت بداهت و روشنایی است لذا نیازی به هیچ اثباتی ندارد. ما در عرفان، اصلا قائل به اثبات توحید نیستیم. جناب متکلم، توحید را اثبات میکند. توحید، روشنترینِ چیزهاست. چه چیزی را اثبات کند؟ آفتاب آمد دلیل آفتاب. هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
آفتابی چنین درخشنــده
دیدهها در غبار یعنی چه؟
من چه چیز را باید اثبات کنم؟ در تجلی ذات حق متعال در قوس نزول و جلوهگری او تا پایینترین مرتبهی وجودی، هر مرتبه نسبت به مرحله بالا لیل است. یعنی آن اولین تجلی در قوس نزول که از آن تجلی تعبیر میشود به تجلی اعظم، صادر اول، حقیقت محمدیه، عقل کل، نورالانوار، هباء، عماء، رقّ منشور و هر یک از اسامی دیگری که در آیات و روایات ما به آن اشاره شده است، آن مرتبه که اولین مرتبهی تنزلی است، نسبت به حق متعال لیل است. و اول حقیقتی است که از ذات حق متعال مقدر و متعین شده است. لذا او لیلة القدر اعظم است. آن مرتبه نیز دوباره در مرتبه پایین تجلی میکند. مرتبهی پایین نسبت به آن مرتبهی بالا لیلةالقدر است. هرچه پایینتر میآید مقیدات بیشتر میشود لذا ما در نزول، قیود داریم اما در صعود، شهود و ظهور داریم.
🔺 صعود معراج و پاره کردن قیود است اما در نزول قید بیشتر و بیشتر میشود. لذا از مراتب قوس نزول تعبیر به لیل و لیالی کردهاند. تا کجا؟ تا جایی که به این عالم طبیعت برسد. این عالم طبیعت هم لیلةالقدر است. این نشئهی طبیعت هم لیلةالقدر است. شما هم که در نشئه طبیعت هستید لیلةالقدر هستید. اما گفته شد که یک لیلةالقدر اعظم داریم که تعین اول و تجلی اعظم ذات حق متعال است و همینطور تا مراتب پایین که همگی لیل و لیالی هستند. حال همین الان از عالم طبیعت در حال صعود هستیم. لذا این نظام طبیعت و همین لیل نظام طبیعت اولین مرتبهی لیلةالقدر صعودی است. به محض شروع این صعود، نام آن دیگر لیل نیست بلکه روز است زیرا همینطور به سمت این نور و روشنایی که گفتیم میروید. همینطور به مرتبهی عالم اصل، حقیقت و علت خود میروید که نور آن بیشتر از اینجاست. از این مراتب صعود به یوم و ایام تعبیر میشود. التماس دعا
🌀 ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت چهارم) عرض کردیم که در این تقسیمبندی کلی، بالا ا
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر،(قسمت پنجم)
🔺از این مراتب صعود به یوم و ایام تعبیر میشود، یوم القیامه سیرصعودی است. قیامت چه روزی است؟ روزی است که سرائر و حقایق آشکار میشود. إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیهِ رَاجِعونَ. پیرامون حقیقت اهلبیت علیهم السلام است، اهلبیت علیهم السلام در روایات فرمودهاند که نحنُ اللّیالی و الأیّام. چرا؟ یعنی دایره قوس نزول و قوس صعود ما هستیم. بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ. هستی از ما شروع شده و به ما ختم میشود. و همهی این دایره یعنی دایره نزول و صعود مراتب وجودی ما است.
ما اهلبیت هم لیالی هستیم و هم ایام، یعنی چه⁉️ یعنی نزول و صعود ما در مراتب انسان کامل است. به همین خاطر در روایات و ادعیه میفرماید: خدا با ما آغاز کرد و خلقت شما را با ما شروع کرد و شما به واسطه ما خلق شدید و به واسطه ما هم عروج میکنید و به واسطه ما قیامت شما برپا میشود. اگر مرتبهای از مراتب صعودی از قبیل نماز، روزه و معارف- که همهی اینها یومالقیامة هستند، نماز خواندن شما یومالقیامة است، روزه گرفتن شما که در زبان ترکی به آن عروج میگویند- را در خودتان تلبس میکنید و تحقق میدهید، اهلبیت میفرمایند که ما شما را رو به قبله میکنیم. روزه و نماز و کعبه ما هستیم. اگر میخواهید به سمت ما روی آورید، کعبه ما هستیم. ما هم مرتبه عقل هستیم، هم مرتبهی مثال جلوات ما است و هم عالم طبیعت. #پسلیلةالقدراهلبیتعلیهمالسلام است.
🔺این که در عالم طبیعت شب نوزدهم، شب بیست و یکم و شب بیست و سوم میبینید، این عالم، #عالم_کثرت است. کمااینکه تمام مخلوقات عالم سه مرتبهی کلی طبیعت، مثال و عقل دارند، یکی از مخلوقات این عالم زمان است. زمان صورتی طبیعی دارد؛ همین زمانی که من و شما آن را میشناسیم، تقدم و تاخری که در عالم میبینیم و از حرکت جوهری منتج میشود. این زمان باطن و مثالی دارد که مثال زمان دهر است و این زمان صورت عقلیهای دارد که ربالنوع زمان است و از آن تعبیر به سرمد میشود. چطور در عالم طبیعت، حقایق عقلی کثیر میشود؟ زمان هم در عالم طبیعت تکثیر پیدا می کند. لذا صورت طبیعی لیلةالقدر در نشئه طبیعت کثیر است. شب نوزدهم، شب بیست و یکم و شب بیست و سوم برای ما ایرانیها! برای شرق ایران و کشورهای پاکستان،افغانستان و هندوستان چند روز دیگر شب قدر است. برای اروپا، چند روز قبل از ما یعنی یک یا دو روز پیش شب قدر بوده است. پس این شب قدری که میبینید، صورت طبیعی شب قدر است. حال شما ارتقاء پیدا کرده و در این عالم ظاهر وقوف نکنید! ظاهر شما با این ظاهر عالم تطبیق دارد. تو لیلةالقدر را در افق نفس ناطقهات به شهود بنشین. صم للرویه و افطر للرویه. ولایت را در نفس ناطقهی خودت ببین. اگر میخواهی عالمِ طبیعتت لیلةالقدر را درک کند همین شب نوزدهم، شب بیست و یکم و شب بیست و سوم برایت کافی است که البته این هم برکاتی دارد که حرفی در آن نیست اما آنی که میخواهد لیلةالقدر را درک کند عقل و جان شما است. جان شما بایستی در دهر و سرمد عالم غوطهور بشود و حقیقت سرمدی عالم وجود را ادراک کند و اقرار کند که ای سرمد عالمِ وجود و ای دهرِ نظامِ هستی که لا تَسُبّوا الدَّهر... در روایت است که دهر را فحش ندهید که از اسماءالله است و همچنین در روایت داریم که لا تَسُّبُ عَلیاً فَاِنه مَمسوسٌ فی ذاتِ الله. که او اسم اعظم حق متعال است. او ممسوس در ذات حق متعال است. شما دهر را ادراک کنید و نه دهر، بلکه به سرمد که باطن دهر است و به آن حقیقت سرمدی عالم وجود که اصلُه قائمً و نسلُه دائم توجه داشته باشید.
🔺لذا فرمودهاند که در شب قدر به حضرت بقیةاللهالاعظم (عجل الله) توجه داشته باشید که او قدر و سرمدِ عالم است. او دهرِ عالم است. او حقیقتِ عالم است. حقیقت لیلةالقدر انسان کامل است و این روایتی که از تفسیر فرات کوفی اشاره میکند به این که اَللَیْلَهُ: فاطمه والقدر: اَللَّهُ. لیل فاطمه است و قدر الله فمن عرف فاطمه حق معرفتها یعنی هرکس حق معرفت او را ادراک کند و جایگاه او را بشناسد، فقد ادرک لیله القدر. لیلةالقدر را درک کرده است. پس میشود. میشود که ما به صورت اجمالی و نه به کنه آن، به این درک برسیم. التماس دعا
🌀 ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر،(قسمت پنجم) 🔺از این مراتب صعود به یوم و ایام تعبیر میشو
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر ،(قسمت ششم)
🌸 روایتی برای شما پیرامون #ولادت_حضرت_فاطمه_زهرا -سلام الله علیها-هست و حقایقی که در این روایت است برایتان تشریح میشود که إن شاء الله برایمان لیلةالقدر باشد. نطفهی حضرت فاطمهی زهرا -سلام الله علیها- در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان منعقد و دقیقا ۹ ماه و ۹ روز بعد در ۲۰ جمادی الثانی از مادر بزرگوارشان حضرت خدیجه دختر خویلد متولد شد. ببینیم که چه مناسبت و ارتباطی بین این إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ و این انزال نطفه از صلب شامخ پیغمبر صلی الله علیه و آله به رحم مطهر حضرت خدیجه سلامالله علیها است؟ لیلةالقدر همین است دیگر! ظاهراً این نطفه لیلةالقدر است. إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ. ما همهی حقایق خود را در این لیلةالقدر که نطفهی شماست نازل کردیم.
🔺احمد رحمانی همدانی در کتاب شریف فاطِمَةُ الزّهراء بَهجَةُ قَلبِ المُصطَفى از سلمان فارسی روایتی بسیار عرشی نقل میکند. جناب سلمان میفرماید که بر حضرت فاطمهی زهرا -سلام الله علیها- وارد شدم در حالی که حسنین علیهماالسلام در پیش روی آن حضرت بازی میکردند. من از دیدار آن دو بسیار خوشحال شدم. چیزی نگذشت که پیامبر اکرم وارد شد. عرض کردم ای رسول خدا! از برتری و مقام اینان برایم بگویید تا بر محبت خود نسبت به آنها بیفزایم. فرمود: ای سلمان! در آن شبی که مرا به آسمان بالا بردند، جبرائیل مرا در آسمانها و بهشت خداوند گردش داد. در همان حال که در قصور، باغها و ایوانهای بهشت گردش میکردم، بوی خوشی به مشامم رسید. از آن بوی خوش به شگفت آمده [انسان کامل که خود معدن روائح و اصل همهی رایحههای طیبهی وجود است، از این رایحه به شگفت آمده است!] گفتم ای حبیب من! این بوی خوشی که دیگر بوهای بهشتی را تحت تاثیر خود قرار داده بوی چیست؟! [سبحان الله!] گفت: ای محمد! این سیبی است که خداوند متعال به دست قدرت خود از حدود سیصدهزار سال قبل آفریده. نمیدانیم که از خلقت او چه چیزی را اراده کرده است. در همین حال که مشغول گفتگو بودیم، گروهی از فرشتگان را دیدم که آن سیب را با خود میآورند. جلو آمده گفتند: ای محمد! پروردگار ما سلامت میرساند و این را به تو هدیه میدهد. رسول خدا فرمود: من این سیب را گرفته و زیر بال جبرائیل قرار دادم. هنگامی که مرا به زمین آورد، آن سیب را خوردم. خداوند آبِ خآن سیب را در پشت من قرار داد. با خدیجه دختر خویلد-سلامالله علیها- همبستر شدم و او از آب همان سیب حامله شد. [در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان از سال چهارم بعثت، زیرا حضرت زهرا در سال پنجم بعثت به دنیا آمده و این ماه رمضان،ماه رمضان سال چهارم بعثت است.] خداوند به من وحی فرمود که بر تو حوریهای از جنس انسان زاده خواهد شد. بنابراین نور را با نور تزویج کن. #فـاطمـہ_از_عـلـی است و در این نیز حرف است زیرا که زن جزء مرد است.
🔺جناب صاحب فصوص الحکم در فصّ محمدی مبسوطاً پیرامون این موضوع در ذیل روایت حُبِّبَ إلیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ بحث کرده است. من از این دنیای شما سه چیز را دوست دارم. چرا در این روایت پیامبر ثلاث گفته است؟ چون اولین عدد فرد در عالم وجود ۳ است. نه در علمِ ریاضی.! در عرفان و در وجود و هستی، واحد یا یک، عدد نیست، عددساز است. اولین عدد از ۲ شروع میشود لَه ماهیةٌ و وجود. ۲ اولین عدد زوج و اولین عدد فرد ۳ است و پیغمبر کسی است که تلبس به این فردانیت دارد. نظام هستی فرد است لذا محیّالدین نیز حکمت او را حکمت فردانیّه قرار داده است.التماس دعا 🤲
🌀 ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلة_القدر، (قسمت نهم) 🔺 لذا حق متعال به پیغمبر میفرماید که ای پی
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت دهم)
🔺 لیلةالقدر تشکیکی است لذا از مرتبه اعلای وجود که حقیقت انسان کامل است شروع میشود تا مراتب پایینتر آن به عالم طبیعت رسیده و بین دو جلد به صورت کتبی و حرفی اعنی ۱۱۴ سوره قرآن قرار گرفته است. اصل این قرآن کجاست؟ این قرآن در عالم امر است. لذا میفرماید این قرآن هفت بلکه هفتاد بطن دارد. این هفتاد اشاره به همین عالمی است که سیصدهزار سال قبل از خلقت است. چون در ابجد عدد «کُن» هفتاد است لذا کُن اشاره به عالم امر دارد و عدد آن در ابجد ۷۰ است. یعنی چه که قرآن ۷۰ بطن دارد⁉️ یعنی ریشه قرآن به عالم امر بازمیگردد. إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ. (زخرف/۴) حقیقت قرآن در مرتبهی امالکتاب است. همان جایی که امالائمه است. همان جایی که پیغمبر این بوی خوش عالم وجود را استشمام کرده است. حال، چه هفتاد را عدد کثرت فرض کنیم یعنی قرآن بیشمار بطن دارد، زیرا قرآن از حقیقت لایتناهی حق متعال نازل شده پس کنه آن نیز لایتناهی است، قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ. (اسراء/۸۴) چه بفرمایید که اینجا اشاره به آن مقام امر دارد که خدا قرآن را از مقام امر نازل کرده است.
🔺 لذا میفرماید: يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ. ای فاطمه! ای حقیقتی که خدا قبل از اینکه تو را به عالم خلق بیاورد در عالم امر مورد امتحان قرار داده است. مگر عالم امر امتحان دارد؟ حال اینها چیستأند؟ ما نمیفهمیم.! میفرماید که این متعلق به سیصدهزارسال قبل است که همهی بوهای بهشتی را تحت تأثیر قرار داد و خدا و ذات حق متعال به دست قدرتاللهی خودش این بو را انشاء کرده است. مال خداست. قادر اسم ذات حق متعال است لذا به ید قدرت خودش، به دو دست جمال و جلال خودش یا به دست واحد قدرت خودش که بر جمال و جلال او قهر و غلبه دارد- جلال و جمال مرتبه پایین تری دارد و مربوط به مرتبه واحدیت است- به ید قدرت خودش این نور فاطمه زهرا را انشاء فرموده است. و من نمیدانم که از خلقت او چه چیزی را اراده کرد. ای جناب جبرائیل، از خلقت او اراده کرد که از آیینهی جمال او، خودش را ببیند و بساط هستی را از این مبدأ بگستراند و اهل بیت علیهم السلام را ظهور دهد و الله اعلم.
جبرئیل راست میگوید! ما هم نمیدانیم که آن کنه اراده حق متعال از تجلی این نور و این رایحه طیبه چه بوده است.
🔺 در ادامه میفرماید همین که مشغول گفتگو بودم، فرشتگانی که متعلق به همین نور بود با خود تحفه ای آوردند و گفتند که این از طرف حق متعال، همین ید قدرت حق متعال است و تمثل یافته همان رایحه است. پیغمبر در عالم مثال کلی، این رایحه خوش طیبه عالم وجود را به شکل یک تفاحی دید که صورت تمثلی آن بود. تفاح یعنی سیب. [متن روایت] خدا به تو سلام رساند و به تو تحفهای داد. پیغمبر این را به شکل تفاح دید. حال چرا به شکل تفاح دید؟! مراد از این تفاح چیست که حضرت ختمی مرتبت آن را بصورت سیب گرفت؟! فرق بین تحفه و تفاح چیست؟ فرق در الفِ احدیت است. خدا تحفهای به پیغمبر داد. الفِ احدیت خود را داخل این تحفه گذاشت و تفاح شد و آن را به پیغمبر تقدیم کرد. لذا حضرت فاطمه زهرا-سلامالله علیها- قیام را دوست داشت. الوَلَدُ سِرُّ أبیه. سرِّ مقام حضرت فاطمی که فُطِمَ الخَلق عَن کُنهِ مَعرِفَتِها مقام واحدیت و مقام احدیت عالم وجود است. همواره دوست میداشت که در #نـمــاز بایستد. حَتّی تَتَوَرَّمَ قَدَماها.💧روایاتی از حسن بصری و ابن شهرآشوب و دیگران داریم که هیچ شخصی در عالم زاهدتر از فاطمه زهرا-سلامالله علیها- نبوده است. از بس قیام میکرد پاهای مبارکش ورم میکرد.💧
🔺 لذا میفرماید: من عَرَفَ ظاهر الالف و باطنه وصل الى درجة الصديقين و مرتبة المقربين. هر کس ظاهر و باطن الف را بشناسد، به مقام صدیقین و مقربین میرسد. الف چیست؟ الف مقام غیبی عالم وجود است. مرتبهی احدیتی است که از ذات حق متعال ظاهر شده است. الف #فاطمه_زهرا -سلامالله علیها- است. در نوشتار، پس از این الف "ا" ، لف قرار گرفته. لف مرتبهی تجلی بعد از الف در عالم حروف است. عدد لف ۱۱۰ است و ۱۱۰ عدد امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب است یعنی از فاطمه ائمه اطهار صادر شدند. ملفوظی الف هم ۱۱۰ است یعنی آن اولی که همزه[ء] است، ه+م+ز+ه نیز ۱۱۰ است. هم ظاهر الف و هم باطن آن #ولایت است. هم خود حضرت فاطمه زهرا صاحب ولایت است هم فرزندان او از این ولایت صادر شدند. سبحان الله❗️ لذا پیغمبر این را به شکل #سـیـب دید و عجب که در فارسی هم عدد سیب ۷۲ است! و قوای انسان کامل ۷۲ حرف است و با خودش ۷۳ حرف میشود که حروف اسم اعظم است.التماس دعا 🤲
🌀ادامه دارد...
✍صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت دهم) 🔺 لیلةالقدر تشکیکی است لذا از مرتبه اعلای وج
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت یازدهم)
🔺 قوای انسان کامل ۷۲ حرف است و با حقیقت خودش ۷۳ حرف میشود. خود امام اسم مستأثره حق متعال است. این آقا ۷۲ حرف را دارد. ۷۲ اسم اعظم دارد، ۷۲ لشکر دارد. جنود عقل و جهل را ببینید! این ۷۲ لشکر برای چیست⁉️ لِاِصْلاحِ أُمَّةِ جَدّی رسولالله صلی الله علیه و آله. با این ۷۲ حرف امت جدش را اصلاح میکند و امروز نیز حضرت بقیةالله الاعظم (عجل الله ) روحی فداه ۷۲ حرف و صفت دارد که با این ۷۲ حرف ، اصلاح عالم را میکند. شهدای کربلا، نمونهای از این حقیقت بودند. جناب حبیب، جناب مسلم، جناب زهیر، جناب حر، حضرت علی اکبر (ع)، خاندان بنی هاشم و حضرت اباالفضلالعباس(ع) -که اسم اعظم حضرت اباعبدالله(ع) بود- اینها همان ۷۲اسمی هستند که کارشان اصلاح امت بود. یا اباعبدالله(ع)، شما برای چه خروج کردید؟ لاِِِِْصْلاحِ أُمَّةِ جَدّی رسولالله(ص). امت جد تو چیست؟ کل ماسویالله امت من هستند. کان اُمّة واحِداً.
💙 مقام امامت، مصلح کل است که در عالم اصلاح امر میکند و اگر الآن امر ما اصلاح شده و ما هستیم، میبینیم، میشنویم، میخوریم، شب قدر داریم، روز داریم، اینها همه زیر سر این ۷۲ حرف است. عدد سیب در جمل ابجدی ۷۲است. باطن کربلا هم بوی سیب میدهد. اگر گفتید چرا؟ بخاطر اینکه حضرت فاطمه زهرا به کربلا آمده است. امام حسین مادری است. بوی مادرش را میدهد. خوش بحال آنهایی که موفق میشوند این رایحه طیبه را استشمام کنند.❤️ الآن در این شب قدر داریم استشمام میکنیم! خوب شامهات را باز کن، دارید استشمام میکنید. منتها بعضی اوقات پرده افکندند و کس آگاه نیست. استشمام میکند ولی فکر میکند که... این حجابهای ظاهری و این بوهای ظاهری، همین بوی عطر و گلها و همین عالم طبیعت رهزن ما میشود. میگوید که من بویی استشمام نمیکنم! شما خبر نداری که این معارف از همان معدن روائح است که نصیب تو شده است! تحفه به شکل تفاح درآمد که باطن تفاح الف است. یعنی تحفه حامل الف است که میشود تفاح. پیغمبر این را تمثل کرد. حال این تمثل که مربوط به مرتبهی نفسانی و عقلانی پیغمبر و باطن پیغمبر است، آیا این سیب عین پیغمبر نیست؟! بر اساس اتحاد عاقل و معقول، و مُدرِک و مُدرَک، این سیب جدای از پیغمبر است؟ آیا شبیه همین سیبهای بیرون است که خارج از گوهر ماست؟ حضرت علامه میفرماید که این #قرآن را در #شب_قدر به دل کنید که دل جوهر ذات شماست. قرآن به سر، خارج از گوهر وجودی شماست. قرآن به دل کنید. این سیب در دل پیغمبر است. در زیر بال جبرئیل است. زیر بال عقل اوست. لذا بنابر اتحاد عاقل و معقول، این سیب عین اوست. میفرمود: فاطمة بضعة منّی. فاطمه بضاعت من است. همهی دارایی من است. یا فاطمه پاره تن من است. یا میفرمود: او مخ و جگرپاره من و آن دل خالص من است. او وجود من است. من و فاطمه یکی هستیم. لذا میفرماید که فاطمه عنصر و اصل و باطن این شجره است. من و فاطمه دوچیز نیستیم. الحمدلله رب العالمین.. التماس دعا
🌀ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت یازدهم) 🔺 قوای انسان کامل ۷۲ حرف است و با حقیقت خو
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت دوازدهم)
🌸 پیغمبر در معراج الهی اش حقیقت حضرت فاطمه-سلامالله علیها- را به شکل تفاح دید و میفرماید که این تفاح را گرفتم و در زیر بال جبرائیل قرار دادم. سبحان الله! این جبرائیل کیست؟! به عالم دنیا آمدم، با خدیجه همبستر شدم و این به شکل آبی درآمد؛ كُنْتَ نُوراً فِي الاَْصْلاَبِ الشَّامِخَةِ، وَالاَْرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ و در شب بیست و سوم به رحم حضرت خدیجه منتقل شد. یعنی چه که زیر بال قرار دادم⁉️
🔺 یعنی ای انسان! #عقلت را حاکم بر طبیعتت قرار بده. این نطفهای که عصاره وجودی توست را مبتنی بر شهوت و خیال ضایع نکن که ازدواج برای انشاء صورت انسانی است نه اطفاء شهوت حیوانی. بگذار عقلت به تو بگوید که چه زمانی به رحم منتقلش کن نه نفس و خیالت. بر اساس عقل زندگی کن که اقتضای عقل در عالم، قهر و غلبه است. و بجَبَرُوتِكَ الَّتِي قَهَرْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ ءٍ.
–اقتضاء آب این است که رفع عطش کند.
–اقتضاء ذاتی آتش این است که میسوزاند. –اقتضاء ذاتی و جبلّی عقل این است که باید در موطن قهر و غلبه باشد.
هنگامی که نفس و طبیعت بر عقل غلبه میکند، او را از اقتضاء ذاتی خودش پایین آوردهای و این ظلم بزرگی است. میخواهی او را از فطرت اصلی خودش منسلخ کنی. خواسته ها و نطفهات زیر بال جبرئیل باشد. خیلی از مسائلت زیر بال عقل باشد و عقل به تو بگوید که چه زمان استفاده کن یا نکن.
🔺 پیغمبر عقل مجسم و عقل کل است. عقل کل نظام وجود است.میفرماید، چون از آن اربعین الهی به نزد حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها آمدم، این نطفه در قرار مکین و طیب اش مستقر شد. پیغمبر به فاطمه زهرا-سلامالله علیها- میفرمود که: یا فاطمه، إنَّ بَطنَ اُمُّکِ کان لِلإمامة وِعاءٌ. این وعاء و ظرف لیلةالقدر است. ما در حق حضرت خدیجه خیلی کوتاهی کردهایم. قوام رسالت پیغمبر بر بذل جان و مال حضرت خدیجه بود لذا دختر او فاطمه زهرا-سلامالله علیها- نیز برای قوام دین پدرش بذل جان کرد. حضرت خدیجه را در شعب ابیطالب شهید کردند. ایشان شهیده هستند. قوام رسالت پیامبر به بذل جان و مال امیرالمؤمنین و حضرت خدیجه بود. به همین وزان دختر او نیز بذل مال و بذل جان کرد.
🔺 پس نطفه میشود لیلةالقدر. به به! چه مبارک حقیقتی بود این نطفه! نطفه، حامل همهی قوای وجودی انسان است. لذا وقتی که انسان جماع میکند و چه عجب که روایت داریم که وقتی مرد به زن نزدیک میشود، خدا به رحم وحی میکند که ای رحم! افْتَحِي بَابَكِ حَتَّى يَلِجَ فِيكِ خَلْقِي وَ قَضَائِيَ النَّافِذُ وَ قَدَرِي. و آن هم لیلة القدر من بیاید در تو و در قرار مکین خودش بیارمد و تمکن وجودی در اینجا پیدا کند و این نطفه بشود علقه و مضغه و عظام و... و بشود حضرت فاطمه زهرا-سلامالله علیها- که مبدأ انوار عالیه اهلبیت قرار بگیرد. این نطفه مبارک است و در این نطفه، تمام اعضا و جوارح و قوای انسان کامل نقش دارد. وقتی نطفه از انسانی دفع میشود، بر او غسل واجب میشود و از موی سر تا ناخن پایش را بایستی بشوید. چرا؟ زیرا تمام اعضا و جوارح او در این نطفه مشارکت دارند. یعنی این نطفه، عصارهی همهی اعضا و جوارح و قوت انسان است لذا پس از دفع نطفه، بدن او سست شده و قوتش کم میشود. خدا همهی قوای او را در این نطفه جمع کرده لذا نطفهی هر انسانی عبارت است از همهی استعدادها و کمالات او. کمااینکه دانه نیز اینگونه است. دانهی درخت را میبینی؟ همهی استعدادها و کمالات این درخت را خدا در این دانه قرار داده است اما به صورت اجمالی و متن و بسته شده. این اگر شرح یابد، درخت میشود لذا این درخت همین دانهی منشرح است. و این دانه همان درخت مجمل و بستهشده است. به همین وزان نطفه عبارت است از مقام جبروت عالم. نطفه، نقطه است. از نقطه تعبیر به جبروت می کنند. چون هرچه به بالا میرویم به وحدت میرسیم و هرچه پایین برویم کثیر میشود... التماس دعا 🤲
🌀 ادامه دارد
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت دوازدهم) 🌸 پیغمبر در معراج الهی اش حقیقت حضرت فاط
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت سیزدهم)
🔺 جناب آخوند صدرالمتالهین در اسفار میفرماید: نطفه بوی ملکوت می دهد، کانها مُرتفعةٌ عن المادّة یا کانّها مُرتفعةٌ الذات عن سنخ المادة نطفه، با اینکه نطفه مادی است اما از شدت قوت و قابلیت و نورانیت اش مثل اینکه مادی نیست و گویی از سنخ ملکوت است، كُنْتَ نُوراً فِي الاَْصْلاَبِ الشَّامِخَةِ، وَالاَْرْحَامِ الْمُطَهَّرَة، از جهت علو ذاتش برتر از سنخ ماده است. همهی استعدادها و قوای انسان در این نطفه قرار گرفته است.
🔺 علامه ذوالفنون حسن زاده آملی حفظه الله تعالی می فرماید: "نطفه انسانی نقطه ای است که بزرگترین مولف علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم می گردد و نقطه نطفه هم دانه ای است که بالقوه شجره طوبی و سدرة المنتهی می شود، یعنی این قوه جسمانی بالفعل، مفارق عقلی بالقوه است که به حرکت در جوهر و تبدل ذات و استکمال وجودیش در تحت تدبیر ملکوت، مفارق روحانی ابدی می گردد، پس جان در تحت تدبیر ملکوت از خاک روید و بالیدن گیرد تا روان شود که: وَ اللَّهُ أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا (نوح/۱۷). و نطفه آدمی لوح محفوظ عالم صغیر است که هر چه بدوا در وی نوشته شده است بر آن مجبول است، لذا کیفیت نفسانی و مزاجی، احوال ظاهر و باطن والدین در کیفیت مزاجی و حصول استعداد و نطفه انسانی سخت دخیل اند."
🔺 لذا نطفه پیامبر لوح محفوظ جامع است چون همهی قوای او کامل ترین قواست. باصرهی او قویترین بصر نظام وجودی است. سامعهی او قویترین سمع عالم وجود است. مزاج انسان کامل اعدل امزجه است. خیال او خیال کل است. عقل او عقل کل است. نفس او نفس کل است. همهی حقایق و کمالات پیغمبر را که خلاصه و عصاری کنید در این نطفه بصورت اجمالی منطوی است. لذا آن نطفه نوری و بحر مسجور هستی، زبده و عصاره فضائل حضرت ختمی مرتبت است که خدا در قرآن در سوره عصر به آن قسم خورده است. والعصر یعنی عصاره. قسم به عصارهی تو ای پیغمبر. عصارهی تو کیست؟ حضرت فاطمهی زهرا-سلامالله علیها- ماء معصر و فشرده شده است و این ماء، حیات محض است. و چون حضرت زهرا زن است، زن مظهر حیات و زندگی است و زندگی از او نشر مییابد و جاری میشود و نظام وجود مبتنی بر او شکل میگیرد. او محور است. هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها. محور حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
🔺 از این نطفهی حضرت ختمی تعبیر به بحر مسجور شده است. همین که در دعای عهد میخوانیم اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ. خداوند در قرآن میفرماید وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ، وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ، وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ. قسم به این دریای مملو یا دریای برافروخته. چرا از این نطفه تعبیر به بحر مسجور شده است؟ زیرا که دریا هم کثرت دارد هم وحدت دارد. در عین حالی که دریا واحد است کثیر است و در عین کثرتش واحد است. کثرتش به امواجش است، بلندی دارد، موج میگیرد و امواج دارد در عین حال یک آب بیشتر نیست. چند آب داریم؟ صدتا؟! خیر، یک آب بیشتر نداریم! نطفهی انسانی نیز در عین اینکه واحد است و یک نقطه بیشتر نیست، مملو از حقایق و کمالات و استعدادهای گوناگون است. لذا از نطفه به بحر تعبیر شده است. مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ، دو نطفه به هم رسیده اند. بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ، یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ. این یک معنای بحر است. چرا از این بحر تعبیر به بحر مسجور شده است؟ معنی مسجور مملو است. پر است، صمدی است و خدا هیچ نقصی در این قرار نداده است. كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ . إن الله خَلَقَ آدَم عَلى صُورَتِه، خدا آدم را ذاتاً و صفاتاً و فعلاً به ذات و صفات و فعل خودش خلق کرده و تمام کمالات لایتناهی وجود را در این نطفه پیغمبر قرار داده و این نطفه صمدی و پر است. و نقصی در این نطفه وجود ندارد. به تعبیر یکی از حکما، این نطفه، هیولای اولای عالم وجود است که خدا همهی صوَر، یعنی کمالات خود را، در این لوح محفوظ گذاشته است. لذا از نطفه تعبیر به #لوح_محفوظ و حتی جبروت عالم صغیر شده است:
شــــود یـــک نقـطه ی نطفه جهانی
جـداگــانه زمـــیــــن و آســــمـــانـے
نگر در حبه ی نطفه چه خفته است
در ایـن یکـدانه هر دانـہ نهفته است
چـــو تـــو یکدانـه ی هر دانه هستی
نــدارد مــثـل تــو یــکـدانـہ هـستـی.
🌀 ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت سیزدهم) 🔺 جناب آخوند صدرالمتالهین در اسفار میفرم
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت چهاردهم)
🔺 نطفه بحر مسجور و برافروخته است. به خاطر حرارتی که در او وجود دارد. به این دلیل که بر مبنای جسمانیة الحدوث بودن نفس، از این نطفه، هم نفس حادث میشود و هم بدن. لذا این نطفه، علت مُعِدّهی ایجاد نفس و بدن است و روح بخاری نیز در او تکون مییابد و روح بخاری حرارت دارد و شعلهور است. وَ إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ! یکی از اسامی قیامت بحر مسجور است. یکی از ویژگیهای قیامت است که دریاها شعلهور و برافروخته میشوند. یعنی چه؟ وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ. در قیامت مگر چه اتفاقی میافتد؟ قیامت رجوع از کثرت به وحدت است و نطفهی انسانی، محل قیامت و وحدت اوست. يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ. همهی سریرهها در این نطفه جمع شدهاند زیرا که قیامت مقام وحدت است، مقام کثرت که نیست. عالم طبیعت مقام کثرت است.
🔺 تأویل دیگر اینکه بحر مسجور ظاهرش آتش و باطناش آب است نطفه انسانی ظاهری آتشین دارد که مربوط به عالم کثرت و تزاحم و تقابل است و باطنی جبروتی که آب حیات است چه دنیا مَثَل آتش بعد و حرمان و... و آخرت مثال آب حیات و رحمت است، یعنی انسان دارای دو مرتبه بطون و ظهور می باشد.
🔺 حضرت ختمی مرتبت -سلامالله علیه- این بحر مسجور را در رحم حضرت خدیجه قرار داد و خدا به او وحی کرد که نتیجه و ثمره این نکاح را که بصورت فاطمی ظاهر شد، به تزویج علی وصی سلام الله علیه دربیاور. نطفه و نقطه باید باهم ازدواج کنند. خداوندا! این نقطه دیگر چیست؟ این نطفه کمون غیبی محض است. هرگز ظهور نمیکند. شما دیده اید که نطفه ظهور کند؟! نه! از صلب به کجا میرود؟ به رحم، اصلا دیده نمیشود. لذا شرع ما ایراد گرفته است که نطفه به بیرون رحم ریخته شود. درست است؟ نطفه غیبی است. نطفه باید در همان قرار مکین خودش باقی بماند. نقطه چیست؟! نقطه، همان نطفهی متعیّن در حروف است. او هم غیب است. اما اَللَیْلَهُ: فاطمه والقدر: اَللَّهُ. مظهر الله کیست؟ نقطه! امیراامؤمنین! جَمیع مَا فِي القُرآن فِي باءٍ و من نقطهی تحت باء بسمالله الرحمن الرحیم هستم. خیلی حرف است! خیلی لطافت دارد.
🔺 نقطه چیست؟ نقطه، نطفهی تعیّن یافته در حروف عالیات نظام هستی است. حروف چیستند؟ بسائط اند. حروف بسیط است دیگر! ب... ج... معنی دارد؟ حروف هستند که کلمه را میسازند و از کلمات، جملات و سطور ظاهر میشوند. ن بسیط است. از این نقطه چه چیز ظاهر میشود؟ حرف. یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ. الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و الحجة القائم المهدی، اینها حروف عالم وجود اند. لذا امیرالمؤمنین فرمودند: هرکس به من حرف یاد دهد یعنی مرا با ولایت آشنا کند من عبد او شده ام، صیرورت به عبودیت او پیدا کردهام. من عبد او هستم! اینجا حرف یعنی ولایت! حرف اهلبیت هستند. از این حرف کلمات ساخته میشوند. پیامبر عظیم الشأن اسلام صلوات الله علیه و آله فرمود: فرزندان پیغمبران در صلبشان بود و فرزندان من در صلب امیرالمؤمنین است. چرا؟ چون صلب یعنی پشت. پشت یعنی باطن. صلب یعنی باطن. باطن نبوت، ولایت است. لذا فرزندان پیغمبر که الحسن و الحسین تا بقیةاللهالاعظم اند، از باطن پیغمبر که ولایت است و مظهر اتمّ این ولایت امیرالمؤمنین، اسدالله الغالب، علیبن ابیطالب، یعسوب الدین، قائد الغر المحجلین است بایستی از این صلب فرزندان به دنیا بیایند. هرکس مرا با ولایت علی و اولاد علی آشنا کند، به تحقیق مرا صیرورت داده به این که من در این درگاه عبد بشوم. لذا به امیرالمؤمنین جز ذات حق متعال کسی که نمیتواند حرف یاد بدهد! لذا او عبد است. أنا عبد من عبید محمد... التماس دعا 🤲
🌀 ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر، (قسمت چهاردهم) 🔺 نطفه بحر مسجور و برافروخته است. به خاط
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر،(قسمت پانزدهم)
🔺 امام حسین علیه السلام ملقب به اباعبدالله است. مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقد صَیَّرَنی عَبداً، او حرف است در نظام وجود! اینها بسائط عالماند و هرکس بخواهد به عبودیت برسد رب او امام حسین علیه السلام است. لذا زبان حال ائمه اطهار علیهم السلام این است که ما صنعتهای مادرمان فاطمه زهرا و امیرالمؤمنین هستیم (نطفه و نقطه) و همه #کلمات_هستی و #سطور [ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ] از ما ظاهر شده است. و همهی این نظام هستی از ملائکه مهیمین و مقربین و ملکوت و جبروت و لاهوت و ناسوت و این همه مخلوقات، همه ترشحات قلم وجودی اهلبیت علیهم السلام هستند. اینها همه کلمات و سطورِ انسان کامل هستند. به همین خاطر، کفو حضرت فاطمه چه کسی شد؟! باید نقطه باشد. کفو حضرت فاطمه سلام الله علیها، حضرت علی علیه السلام است. سبحان الله! از این نطفه مبارک تر چیزی نبوده و نیست و نخواهد بود. از این نطفه نوریه که عصاره کمالات پیغمبر است.
🔺 حال میخواهی شب قدر را ببینی، خب قدر خودت را بدان! نطفهی وجودی تو نیز انسانهای الهی بار بیاورد، فاطمی مشرب و حسینی مشرب باشند. از ما آیت الله بهجت ها و امام خمینی ها بیاید، "و انبتها نباتا حسنا" . این میشود قدر دانستن شب قدر!!! قرآن به سر کن، اما مشروط به اینکه قرآن به دل کنی. این مرغ وحشی جبروت به دلت بنشیند. وحشی است چون دور از عالم کثرت است. حرارة فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَن تَبْرُدُ أَبَداً. تا این محبت و حرارت بحر مسجور تو را متکون کند. این حرارت نارالله است. (از بحر مسجور به نارالله هم تعبیر شده است.) نارالله! را درشب قدر طلب کن. *همانطور که آن صحابی برجسته از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درخواست کرد که اجعلنی من اصحاب النار و پیامبر فرمود جعلت، قرار دادم آنگاه فرمود او از اصحاب قیامت بود.* لذا بهترین دستور در شب قدر این است که به مردم بگویند مردم! خودتان را ضایع نکنید. نطفههای خود را ضایع نکنید. رحمهای خود را از بین نبرید. به همین خاطر پیغمبر در شب زفاف امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: یا علی! اینگونه باش، آنگونه باش. "دستورالعمل انعقاد نطفه داده است." آیا از این انعقاد نطفه در عالم مهمتر چیزی داریم که از او حسن و حسین علیهما السلام بیاید؟! از او جناب زینالعابدین، امام باقر، امام جعفر صادق، امام موسی کاظم و... و حضرت بقیةاللهالاعظم روحی فداه و صلوات الله علیهم اجمعین بیاید؟! چه شبهای قدری در عالم بوده. چهارده شب قدر! سبحانالله! آن شبی که نطفه پیغمبر منعقد شد. چه شب قدر مبارکی بوده است! آن شبی که نطفه امیرالمؤمنین منعقد شد. چه شب مبارکی بوده! خداوند إنشاءالله به ما و شماها توفیق بدهد که با حقیقت لیلةالقدر آشنا بشویم. تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ.
🔺 این ملائکه چه کسانی هستند؟ ملائکه قوای پیغمبرند. چون ملائکه قوای عالم هستند. و این قوا امروز پخش شده است و این بوی سیب است دیگر! این رایحه خوش سیب است که در این عالم پخش شده است. لذا هرچه دارند از آن رایحه دارند. از آن رایحه وجود دارند. *بولایتکم علم الله مَعالِمَ دِینِنا. به ولایت شما ما علم داریم لذا هرکس علم دارد متعلق به آن رایحه است.* و در این شب مبارک قدر که حقیقتاً شب قدر ما شد و همینطور ملائکه تنزل میکنند، الذین یملکون علم آل محمد فافهم!! این رایحه خوش وجود در حصن حصین ذات حق متعال و در مقام تنزیهی در کمون غیبی باقی مانده است. سَلَامٌ هِيَ تا کی؟ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ. در عین حالی که در آن غیب احدی است برای چه به مرتبه ظهوری هم آمده است؟ برای اینکه علت باید در مرتبهی معلول حضور داشته باشد. لذا حضرت زهرا هم آمد که بگوید من با فرزندانم هستم. اما اصلم در غیب است. لذا تجلی را تایید و مهر بطلان بر تجافی بزن. من با فرزندم #مهدی_موعود موجود علیه السلام هستم، آن هم تحت اسم سلام حق متعال. در تمام این مراحل ظهور سلام است و من سلام هستم. لذا فرمود يا نارُ! كُونِى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ. بَرد امیرالمؤمنین بود و سلام حضرت زهرا. اگر حضرت زهرا نبود، حضرت ابراهیم یخ میزد. برد باش، اما بردی که سلام است.*سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ...*التماس دعا🤲
🌀 ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر،(قسمت پانزدهم) 🔺 امام حسین علیه السلام ملقب به اباعبدالل
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر، ( قسمت شانزدهم)
🔺 جناب مولی عبدالصمد همدانی در بحر المعارف میگوید، بدایت ائمه نهایت مقام انبیاء است و حکما و عرفای عظام می فرمایند که جسم متروح اهل بیت اشرف از ارواح مومنین است. این نکتهی بسیار شریفی است. قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرً میخواهد بگوید که اسم دیگر پیغمبر بشر است هُوَ الَّذي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً یعنی این هیکل نوریه حضرت ختمی مرتبت را از این ماء الولاء و از این نطفهی نوریه و ازلی خلق کردم. قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ. در این مِثْلُکُمْ حرف بسیار است. یعنی بشریت من مرتبهی مثال شما است. یوحی إلَی أَنَّما إلهُکُمْ إِله واحِد. نه إلهُی إِله واحِد! اله من واحد نیست، اله من ذات غیبی است. اله من مقام احدیت است، اما اله شما واحد است. قصد ورود به این بحث را ندارم و بیشتر می خواهم موضوع این نطفهی نوریه را بیان کنم که این نطفه لیلةالقدر است و نور ازلی الهی است که هیاکل ماهیات به نور غالب او ظاهر شدهاند لذا یکی از اسماء الهی غالب است.
🔺 حضرت علامه در هزار و یک نکته پیرامون اسم غالب حق متعال میفرمایند: اسم غالب حق متعال دو کار انجام میدهد. "یک اینکه اعدام معدوم میکند." معدوم را اعدام میکند یعنی به هر چیز عدمی، وجود می دهد. خاصیت غالب این است که غلبه دارد. بر چه چیزی غلبه دارد؟ بر معدوم غلبه دارد. بر موجود که غلبه ندارد، غالب بوده است که این موجود شده است. اسم غلبهی حق متعال بر موجودات ساری و جاری نیست، آن اسماء دیگر است، او غلبه پیدا کرده است که این موجود شده است. هنر و کمال در این است که بر معدوم غلبه میکند. به معدوم، خلعت وجود میدهد زیرا اعدام معدوم، می شود موجود. فاقد کل مفقود میشود موجود. إن الله خَلَقَ الأشیاءَ مِن عَدَم یعنی معدوم را به اسم غالب خود اعدام کرد."," یکی دیگر هم که میفرماید اسم غالب از ماهیات و ممکنات سلب بطلان میکند. تا وجود بر ممکن ترجیح پیدا نکند که موجود نمیشود. در علم الهی است." ممکن است باشد و ممکن است نباشد. لذا نسبت عدم و وجود به او علی السویه است. باید یک ترجیح بر او غالب شود. وقتی که رجحان بر او غالب شد، آن ممکن موجود میشود. میشود واجب الوجود بالغیر. میفرماید اسم غالب از ماهیات و ممکنات سلب بطلان میکند. یعنی چه؟ یعنی خلعت وجود به آنها میبخشد. که جاءَ الْحَقُّ، به اسم غالبش وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا. زَهَقَ الْباطِلُ یعنی بَطَلَ الْباطِلُ. حق به اسم غالبش باطل را زهوق میکند. باطل را باطل میکند یعنی به او خلعت وجود میدهد.
🔺 این نطفهی نوری که كُنْتَ نُوراً فِي الاَْصْلاَبِ الشَّامِخَةِ وَالاَْرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ، این نور، نور ازلی است. به این نور، تمام هیاکل ماهیات و ممکنات به منصهی ظهور و وجود و بروز می رسد. یعنی این نطفه است که اصل و ریشهی هرچیزی است. أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة به این نطفهی نوری. این نطفهی نوری لیلةالقدر است.
🔺 نکتهی لطیف و شریف دیگر این است که میفرماید كُنْتَ نُوراً فِي الاَْصْلاَبِ الشَّامِخَةِ وَالاَْرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها. جاهلیت یعنی چه؟ یعنی صرفا در زمان ابوسفیان و ابوجهل؟! خیر بطور مطلق جهل نمیتواند هیچ اثری به این نطفه داشته باشد. چرا؟ چون این نطفه نور مطلق است و نور مطلق نیز علم است. علم مطلق است. جهل نمیتواند علم مطلق را مس کند. اگر به اندازهی ارزنی جهل، علم مطلق را مس کند، او را از اطلاق میاندازد و او دیگر علم مطلق نیست. علم او علم مقید میشود. جاهلیت او را نجس کرده است. لذا هر امر مقیدی نجس است. هر محدودی نجس است. اگر قرآن هم میفرماید وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ چون عقل رها و مرسل است، نجاست ندارد. نه رجس است و نه نجس است. رجس نجس است و ناپاکی است. إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً. اسم طاهر از اسماء الهیه است و اینها طهارت مطلقه هستند و هیچ رجائسی اینها را مس نکرده است و اینها عین پاکی و طهارت هستند. عقل نیز چون مقید نیست و مطلق است، طهر و طاهر و طهور و طیهور و طیهار است... التماس دعا
🌀 ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر، ( قسمت شانزدهم) 🔺 جناب مولی عبدالصمد همدانی در بحر الم
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر،(قسمت هفدهم)
🔺...عقلهای ما نیز از آن حیثی که مقید است یعنی گرفتار است و به اطلاق نرسیده، عقل جزئی است. عقل جزئی نمیتواند انسان را به آن کمالات برساند. اما همین عقل از حیث اتصالش به عقل کل طاهر و پاک است. از حیث قید و مقارن بودنش با عالم طبیعت گرفتار است و آلودگی دارد. لذا میگوییم این عقل مشوب به وهم و رجس است. چون وهم و خیال که پاک نیستند. وهم و خیال ناپاکاند. آن که پاک است عقل است. عقل طهارت دارد. اینها به شرطی پاک هستند که به آن عقل اتصال یابند. اگر خود را در جوار عقل قرار دادند، پاک اند و در غیر اینصورت ناپاکاند. چرا ما از انسان کامل و امام زمان دور هستیم؟ چرا نمیتوانیم به انسان کامل برسیم؟ به این دلیل که مقیدیم و او مطلق است. مطلق پاک است و ما که مقیدیم نجسیم. تا این نجاسات را رفع نکنیم، [منظور نجس فقهی نیست بلکه نجس عرفانی و حقیقی است.] نمیتوانیم به وصال برسیم. مقید نجس است، مقید با مطلق چه نسبتی دارد؟ چه نسبت خاک را با عالَمِ پاک؟ أینَ التُّراب وَ رَبّ الأرباب؟! لذا به محض اینکه انسان از این نجس بودن و ناپاکی خارج شود، امام زمانش را میبیند. همینجا نشسته است و میبیند و صدای او را میشنود. ما چون در این قیود گرفتار هستیم، این قید دست و پای ما را بسته است و نمیتوانیم ببینیم.
🔺 این نطفهی نوریه، علم مطلق است. این نطفه، هم علم مطلق است و هم نور مطلق است. خداوند همهی کمالات و فضائل خود را به نحو اجمالی در این نطفه قرار داده است. این بحر مسجور نظام وجود است. بحر مسجور، علم مطلق خدا است. لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمّاتِ ثِيابِها. این جامهی وجودی او را، هیچ ناپاکی مس نکرده و نخواهد کرد و طهارت او طهارت علی الاطلاق است. لذا این نطفهی نوری علم مطلق است و خلقت ظاهر پیغمبر نیز از همین نطفهی نوری بوده است. هُوَ الَّذي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً یعنی آن جنبهی بشری پیغمبر نیز از این بوده است فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً. و حقیقت این نطفهی نوری، کون جامع است. یعنی چه⁉️یعنی نخست تمام حقایق در او مندرج است و دوم اینکه تمام عوالم در او مندرج است. چه عوالم ظاهر و چه عوالم باطن. چون این حقیقت و این نطفهی پاک و سفید ازلی است، ابدی نیز هست. هر شیء ازلی، ابدی است. نمیشود که چیزی ازلی باشد اما ابدی نباشد. ازل و ابد یک حقیقتاند. اول و آخر یک حقیقتاند. چون عالم طبیعت عالم حدود است، اول ما غیر از آخر ما است اما در امر لایتناهی، ازل و ابد یکی است، مبدأ و منتها یکی است. هُوَ الْأَوَّلُ وَ الاَخِرُ، یعنی همین هُوَ که اول است، همین هُوَ آخر است. لذا این هم ازلی و هم ابدی است.
🔺 بنابراین پیغمبر به حیث اینکه حقیقت این نطفهی نوری را مشاهده کرد که ازلی و ابدی است، فرمود؛ کُلُّ حَسَبٍ و نَسَبٍ مَقطوعٌ إلّا حَسَبی و نَسَبی. همهی حسب ها و نسب ها فانی و ابتر است (إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ) مگر حسب و نسب من که کوثر است و مقطوع نیست بلکه ابدی است...التماس دعا 🤲
🌀 ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆
♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄ 💠 شرح #لیلةالقدر،(قسمت هفدهم) 🔺...عقلهای ما نیز از آن حیثی که مقید است ی
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
💠 شرح #لیلةالقدر،(قسمت هجدهم)
🔺 این حدیث شریف پیغمبر که می فرماید: کُلُّ حَسَبٍ و نَسَبٍ مَقطوعٌ إلّا حَسَبی و نَسَبی، در آیه نیز اشاره می کند، فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا (فرقان/۵۴)، که صهر نیز حسب است و معنی دیگر آن نیز سبب است یعنی خویشاوندی و دامادی. در معنای صهر این را نیز دیدم که کسی را که قرابت دامادی با کسی پیدا می کند و از طریق ازدواج قرابت مییابد. نسب حضرت فاطمهی زهرا سلام الله علیها و صهر حضرت امیرالمؤمنین است. در روایات نیز چنان فرمودهاند که این آیه درباره امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
🔺 این که پیغمبر میفرماید کُلُّ حَسَبٍ و نَسَبٍ مَقطوعٌ إلّا حَسَبی و نَسَبی دو تفسیر دارد: یک تفسیر آن این است که حسب و نسب پیغمبر که به حضرت بقیة الله الاعظم میرسد، از عالم برداشته شدنی نیست و همیشگی است. جالب است بدانید که من از کسی شنیده ام و ما نیز میگوییم و مقداری نیز از گفتنش می ترسیم که امام زمان برداشته شدنی نیست. امام زمان هست. تا چه زمانی؟ تا... نیز ندارد. این دوره و آن دوره ندارد. امام زمان همیشگی است. ازلی است و منقطع نخواهد شد. این آقا آیینه تمام نمای حق متعال است. مظهر اتم الله است. اصله قائم و نسله دائم. اصالتاً در عالمِ وجود، قائم است و قیام دارد و قیوم است و خود نیز به ذاته قائم است. و قیوم است و به ذات حق متعال قیوم است و هر شیء را قوام می دهد یعنی قوام هر مخلوقی به اوست. دوم اینکه ایشان در نشئهی عنصری هم هست. تا چه زمانی؟ تا... ندارد. همیشگی است. این یک بحث از روایتی که مطرح شد بود. بحث دیگر که موضوعی بسیار عرشی است و به همین موضوع اول باز میگردد این است که هر حسب و نسبی مقید به قید خاصی است. [چون مقید به قید خاصی است، ذهن شما فقط به حسب و نسب انسانها نرود. حسب یعنی اندازه. نسب نیز یعنی نسبت. تمام مخلوقات اندازه دارند. إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ. (قمر/۴۹) رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ. (طه/۵۰) همه خلق اند و كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ. همهی مخلوقات هم به قَدَر و اندازه خلق شدهاند.] لذا حسب و نسب هر مخلوقی مقید به قید خاصی است و محدود است. و گفتیم که چون قیود محدود هستند، فانیاند. نجساند. نجس نیز باید پاک شود. لذا پاک میشود.
🔺 این پاک شدن نامش قیامت کبری است. به تعبیر حضرت علامه حسن زاده آملی روحی فداه، "توییِ" تو را نیز از تو می گیرند. این خیلی لطافت دارد... این تویی تو هم مال تو نیست. آن من که تو میگویی من، آن من را هم از تو میگیرند. چون آن هم مال تو نیست. تو فکر میکردی که مال تو است اما مال تو نیست. مال چه کسی است؟ مال مطلق است. آن مطلق در لباس مقیدات ظهور کرده بود و این قید تو را فریب داد. تو فکر کردی تویی! قیامت چیست؟ قیامت ظهور مطلق است. لِمَنِ الْمُلْکُ الْيَوْمَ؟؟؟ کسی باقی نمیماند! یعنی تویی باقی نمیماند که تو بگویی من حسنم، من حسینم، همه را از تو می گیرند. کُلُّ حَسَبٍ و نَسَبٍ مَقطوعٌ!
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ. (مؤمنون/۱۰۱) وقتی که در آن صورت دمیده شود، همهی نسبتها از بین میرود و هیچ نسبتی باقی نمیماند. آن قیامت ظهور کند یعنی آن مطلق قیام کند، آن نفّاخ حقیقی که همین اهل بیت علیهم السلام هستند در صور بدمند، همهی مقید ها سر به جیب عدم درمی کشند.
چو سلـطان عـزت علم بر کشد
جهان سر به جیب عدم درکشد
🌀 ادامه دارد...
✍ صادقزاده
JOiN👇
🍃🌸 @Kolbezendegi
کُـلبـہ زِندِگــے👆