eitaa logo
کـودکـان آمـر 💫بچـه هـای مهـربان💫
2.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
528 فایل
👼 کودکان آمر 🇮🇷 🧕🤵واحد کودک و نوجوان موسسه موعود مرکز تخصصی امر به معروف و نهی از منکر تحت اشراف علمی #استاد_علی_تقوی 💎 ایدی ثبت نام کودکان و ارتباطات👇 @vajeb_koodakan 💎 ایدی چالش و مسابقات 👇 @vajeb_mosabeghe
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥🔴شروع پخش زنده هم اکنون در کانال مرکز تخصصی امربه معروف 📣 📣 📣 ╔═💎💫═══╗ @aamerin_ir ╚═══💫💎═╝ 🔸نشر دهید
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 👼🏻 🌼زینب علی اکبری ۶ ساله🌼 ═❁๑🌺๑✨๑🌺๑❁═ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🎥🔴شروع پخش زنده هم اکنون در کانال مرکز تخصصی امربه معروف 📣 📣 📣 ╔═💎💫═══╗ @aamerin_ir ╚═══💫💎═╝ 🔸نشر دهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(عج) ۱۳ روز دیگر مانده به نیمه شعبان ═❁๑🌺๑✨๑🌺๑❁═ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ذکر جهانی این ذکر جهانی شده الحمدلله😍🌱 میلاد امام حسین مبارک همتون باشه😉 ═❁๑🌺๑✨๑🌺๑❁═ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گهواره عشق.aac
2.45M
📚 0⃣4⃣ 🧕قصه گو :خانم مقدم 🧔نویسنده:آقای ناصر نادری 🔺مناسب سن ۴ تا ۱۲ ساله 📌هدف قصه : ولادت امام حسین علیه‌السلام خلاصه قصه....... ❤️گهواره ی عشق❤️ آسمان مدينه گل باران بود. زمين نزديك بود از شادي بشكافد. درختهاي ميوه در باغها به شكوفه نشسته بودند و شاپرك‌ها لابلاي آنها بازي مي‌كردند. پيامبر، امام علي و فاطمه از تولد نوزاد خوشحال بودند. پيامبر با نگاهي شيفته به چهره‌ي لطيف نوزاد خيره شد. و سپس از امام علي پرسيد: «اسم فرزندت را چه مي‌گذاري؟» امام علي آهسته گفت:«در انتخاب اسم از شما پيشی نمی گیرم(جلو نمی افتم)». پيامبر در حالي كه به چشم‌هاي زيباي نوه‌اش نگاه مي‌كرد، به فكر فرو رفت. ناگهان........ ادامه قصه...✅ ┏━━ 👼🏻🌙 ━━━┓ @Koodakan_Amer ┗━━ 👼🏻🌙 ━━ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲
📚متن قصه ❤️گهواره ی عشق❤️ آسمان مدينه گل باران بود. زمين نزديك بود از شادي بشكافد. درختهاي ميوه در باغها به شكوفه نشسته بودند و شاپرك‌ها لابلاي آنها بازي مي‌كردند. 🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋 پيامبر، امام علي و فاطمه از تولد نوزاد خوشحال بودند. پيامبر با نگاهي شيفته به چهره‌ي لطيف نوزاد خيره شد. و سپس از امام علي پرسيد: «اسم فرزندت را چه مي‌گذاري؟» امام علي آهسته گفت:«در انتخاب اسم از شما پيشی نمی گیرم(جلو نمی افتم)». پيامبر در حالي كه به چشم‌هاي زيباي نوه‌اش نگاه مي‌كرد، به فكر فرو رفت. ناگهان صداي فرشته‌ي خدا جبرئيل در گوش‌هايش نشست كه مي‌پرسيد: «نام اين كودك چيست؟» پيامبر گفت: «در انتخاب نام، از خداوند پيشي نمي‌گيرم.» جبرئيل بال‌هاي سفيدش را به صورت مهتابي نوزاد كشيد و گفت: – خداوند سلام رساند و گفت نام اين كودك را حسين بگذاريد. پيامبر به امام علي و فاطمه نگاه كرد. آنها با چشم‌هاي آكنده از محبت و شادي اشك مي‌ريختند. صداي بال فرشته‌ها در خانه‌ي كوچك امام علي به گوش مي‌رسيد و ستوني از نور تا آسمان كشيده شده بود. فاطمه، حسين را در گهواره‌اش گذاشت. ناگهان در مقابل چشم‌هاي متعجب او، گهواره خود به خود تكان خورد. فاطمه با تعجب از پدر پرسيد: «گهواره‌ي حسين بدون آنكه كسي به آن دست بزند، تكان مي‌خورد!» پيامبر با تبسم گفت: «گهواره‌ي حسين را فرشته خدا جبرئيل تكان مي‌دهد!» گرماي ملايمي وجود فاطمه را آكند و از ته دل خدا را شُكر كرد. ✍🏻ناصر نادری ═❁๑🍂๑🌼๑🍂๑❁═ ┏━━━👼🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🌙━━━┛ 👈در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲