فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
امشب به سبک کرب و بلا گریه میکنیم
همراه سیِّد الشُّهداء گریه میکنیم
صاحب زمان گرفته عزا گریه میکنیم
از داغ روح صبر و وفا گریه میکنیم
😭😭😭
🏴 #امام_زمان (عج)
#وفات_حضرت_زینب (س)🥀
ID: @aamerin_ir
بچه هایی که رفتن
اعتکاف قبول باشه
🙏🙏🙏😍👏👏👏
سالها بعد احتمالا بفهمند
برکات این سه روز چطور
کل زندگی شون رو ساخته
التماس دعا
•••┈✾☃️❄️☃️✾┈•••
#کودکان_آمر
#کودک_آمر_تربیت_کنیم
┏━━━👼🏻🌙━━━┓
@koodakan_Amer
┗━━━👼🏻🌙━━━┛
👈🏻در تبلیغ کانال ما
رسانه باشید📲
حضور دهه هشتادیها در فریضه معنوی اعتکاف مساجد
•••┈✾☃️❄️☃️✾┈•••
#کودکان_آمر
#کودک_آمر_تربیت_کنیم
┏━━━👼🏻🌙━━━┓
@koodakan_Amer
┗━━━👼🏻🌙━━━┛
👈🏻در تبلیغ کانال ما
رسانه باشید📲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ارسالی
حیفم اومد این فیلم رو براتون نفرستم این دخترکوچلو داشت تاب بازی میکرد تو پارک از پله ها پرت میشه مجبور به عمل دماغ شدن هروقت صدای نماز رو میشنوه چادر میگیره نماز میخونه الان از ترس نمیتونه سجده کنه نشسته داره نماز میخونه
اخه نیکاکوچولو از کجا یاد گرفتی توی این حال نماز نشسته بخونی 🤗
🛑 بچه ها می بینند!
🛑 بچه ها تکرار میکنند !
•••┈✾☃️❄️☃️✾┈•••
#کودکان_آمر
#کودک_آمر_تربیت_کنیم
┏━━━👼🏻🌙━━━┓
@koodakan_Amer
┗━━━👼🏻🌙━━━┛
👈🏻در تبلیغ کانال ما
رسانه باشید📲
💠 احترام به پدر
🔻مسجدالحرام شلوغ بود. روبروی کعبه نشسته بود و چشم از علی علیهالسلام برنمیداشت. مردی جلو اومد و دست روی دوش ابوذر گذاشت و گفت: زمان زیادیه حواسم بهت هست، چرا به جای نگاه به کعبه، از علی چشم برنمیداری؟ پاشو قرآنی بخون و ذکری بگو ...
🔰 ابوذر عبا دورش پیچید و گفت: مگه نشنیدی پیامبر میگفت که نگاه کردن به روی مبارک علی عبادت است؛ همچنین نگاه کردن به پدر و مادر از روی محبّت، عبادته: اَلنَّظَرُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عِبَادَةٌ ... النَّظَرُ إلَى الوالِدَينِ بِرأفَةٍ و رَحمَةٍ عِبادَةٌ.
📚تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج۴۲، ص۳۵۶.
📚بحار الأنوار: ۷۴ / ۷۳ / ۵۹.
✅ فرشتههای مهربون اگه یه وقتی باباتون ازتون ناراحت شد سکوت کنید. یه بچه خوب و با ادب وقتی باباش ناراحت میشه اخم نمیکنه؛ آخه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) میفرماید: یکی از حقهای پدر بر فرزندش اينه كه تو موقع عصبانیتِ بابا، در مقابلش سکوت کنه و احترام کنه: مِن حَقِّ الوالِدِ على وَلَدِهِ أن يَخشَعَ لَهُ عِندَ الغَضَبِ.
📚 كنز العمّال: ۴۵۵۱۲
•••┈✾☃️❄️☃️✾┈•••
#کودکان_آمر
#کودک_آمر_تربیت_کنیم
┏━━━👼🏻🌙━━━┓
@koodakan_Amer
┗━━━👼🏻🌙━━━┛
👈🏻در تبلیغ کانال ما
رسانه باشید📲
✨ای فرزندم امر به معروف کن!
📚سوره مبارکه لقمان
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
•••┈✾☃️❄️☃️✾┈•••
#کودکان_آمر
#کودک_آمر_تربیت_کنیم
┏━━━👼🏻🌙━━━┓
@koodakan_Amer
┗━━━👼🏻🌙━━━┛
👈🏻در تبلیغ کانال ما
رسانه باشید📲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 آموزش عملی
تذکرلسانی
در مدارس👏👏
•••┈✾☃️❄️☃️✾┈•••
#کودکان_آمر
#کودک_آمر_تربیت_کنیم
┏━━━👼🏻🌙━━━┓
@koodakan_Amer
┗━━━👼🏻🌙━━━┛
👈🏻در تبلیغ کانال ما
رسانه باشید📲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_عالی
حواسمون باشه
🔥گناه علنی مثل اختلاس از بیت المال❗️
@aamerin_ir
#پویش_پدرانه
#دستبوسی_پدر
پریا سادات
از خوزستان
•••┈✾☃️❄️☃️✾┈•••
#کودکان_آمر
#کودک_آمر_تربیت_کنیم
┏━━━👼🏻🌙━━━┓
@koodakan_Amer
┗━━━👼🏻🌙━━━┛
👈🏻در تبلیغ کانال ما
رسانه باشید📲
#داستان_کودکانه
🌼طاووس مغرور
طاووس زيبا در جنگل سبز زندگي مي كرد. او بال و پر و دم بسيار زيبايي داشت. روي پرهايش نقطه هاي بزرگي مثل چشمهاي درشت به نظر مي رسيد. رنگ سبز و آبي پرها، چشم همه ي حيوانات را خيره مي كرد. براي همين وقتي طاووس مي ديد كه حيوانات جنگل با تعجب و تحسين نگاهش مي كنند، دمش را باز مي كرد و با آن چتر زيبايي درست مي كرد و با ناز و غرور جلوي چشم آنها راه مي رفت و فخر مي فروخت.
حيوانات جنگل هم كه دم زيباي او را دوست داشتند، به او نمي گفتند كه پاهاي زشتي دارد و صدايش هم اصلاً خوب نيست. طاووس چون خودش را از همه بهتر مي دانست، با هيچ كس دوست نمي شد و هميشه تك و تنها بود.
در كنار جنگل سبز ، رودخانه اي بود كه تمام حيوانات براي نوشيدن آب به آنجا مي رفتند. يك روز طاووس به سوي رودخانه رفت تا هم آب بنوشد و هم دم زيبايش را به حيوانات نشان بدهد. او سرش را بالا گرفته بود و به هيچكس نگاه نمي كرد.
دوتا خرگوش كه يكي از آنها رنگش سياه بود و مشكي نام داشت و ديگري سفيد بود و به او برفي مي گفتند، داشتند با هم بازي مي كردند كه طاووس را ديدند و به او گفتند:
سلام به طاووس قشنگ
پرنده ي خوش آب و رنگ
چتر دُمت چه نازه!
وقتي كه بازِ بازه
گاهي نگاه كن به زمين
دوستاي خوبت را ببين
اما طاووس به آنها كه سعي مي كردند توجهش را جلب كنند ، اصلاً اعتنا نكرد و همان طور كه سرش را بالا گرفته بود، با غرور به راهش ادامه داد. او بوته ي بزرگ خارداري را كه سر راهش بود نديد و دم بلندش به آن گير كرد. طاووس خواست دمش را آزاد كند، اما كار آساني نبود و تعدادي از پرهايش كنده شدند.
طاووس به قدري از اين پيشامد ناراحت شد كه فرياد كشيد و با صداي بلند گريه كرد. برفي و مشكي كه كمي از او دور شده بودند، صدايش را شنيدند و پشت سرشان را نگاه كردند و او را ديدند. فوراً برگشتند و كمكش كردند تا از بوته دور شود. برفي پرهاي كنده شده ي طاووس را جمع كرد و به عنكبوت درشتي كه داشت از آنجا رد مي شد گفت:« خاله عنكبوت ، دم قشنگ طاووس كنده شده، بيا به او كمك كن .»
عنكبوت ايستاد و پرسيد:« چه كار بايد بكنم؟» مشكي گفت:« من و برفي پرها را سرجايشان قرار مي دهيم و تو با آب دهانت تار درست كن و آنها را بچسبان.» خاله عنكبوت گفت: «باشه، اينكار را مي كنم.» بعد از آن برفي و مشكي پرها را يكي يكي و با دقت سرجايشان گذاشتند و عنكبوت آنها را با آب دهانش چسباند. دم طاووس به شكل اولش درآمد. طاووس خيلي خوشحال شد و از خاله عنكبوت و برفي و مشكي تشكر كرد و با آنها دوست شد.
آن روز براي طاووس روزي فراموش نشدني بود؛ چون براي اولين بار دوستاني پيدا كرد و فهميد كه نبايد به خاطر زيبايي ظاهري مغرور باشد. حالا براي او مهم بود كه دوستاني داشته باشد و به آنها محبت كند؛ دوستاني كه در هنگام سختي ها به ياريش بشتابند و هنگام خوشي ها در كنارش باشند.
فرداي آن روز طاووس از مشكي و برفي و خاله عنكبوت و دوستان آنها دعوت كرد كه به خانه اش بيايند و مهمانش باشند. آنها آمدند و چند ساعتي را در كنار هم با شادماني سپري كردند. پس از آن نيز حيوانات جنگل نديدند كه طاووس سرش را با غرور بالا بگيرد و به آنها فخر بفروشد.
•••┈✾☃️❄️☃️✾┈•••
#کودکان_آمر
#کودک_آمر_تربیت_کنیم
┏━━━👼🏻🌙━━━┓
@koodakan_Amer
┗━━━👼🏻🌙━━━┛
👈🏻در تبلیغ کانال ما
رسانه باشید📲