✅ اندیشه سیاسی ایران باستان در آیینه شاهی "مسکویه رازی"
🖇ایرانیان دارای سبک خاصی از اندیشه سیاسی هستند که از روزگار باستان تاکنون تداوم داشته است. اندیشه سیاسی در ایران نخبه گرا، محافظه کار است و در آن شاخص های دادگری، همزادی دین و دولت و آداب حکمرانیِ واقعگرا قابل ردیابی است. در این نوشتار قصد داریم آداب سیاست ایرانی را از منظر مسکویه رازی بررسی کنیم. مسکویه رازی 320 تا 420 هجری قمری در اوج قدرت حکمرانان محلی ایران همچون آل بویه در زمان خلافت عباسی زندگی میکرد. او به منابع ایرانی دسترسی داشته است و روایتگری است که سعی بسیار انجام داده است تا سیاست از منظر ایرانیان را تداوم بخشد.
🖇ابن مسکویه همچون ابن مقفع، ثعالبی، طبری، ابن سینا مبانی، شاخصها و فنون حکمرانی ایرانیان را در تفسیرهای تاریخی و فلسفی خویش جای میدهد تا نام ایران به رغم شکستهای نظامی و اقتصادی باقی ماند. آل بویه بهعنوان حکمرانان شیعی قدرتمند در غرب ایران قدرتی فراتر از خلافت عباسی داشتند و تقریبا در صد سال باشکوه تمدن اسلامی از اندیشمندان و صاحبان خرد حمایت میکردند. در همین زمان ابن سینا، بیرونی، خوارزمی و اخوان الصفا در حال تولید نظامهای اندیشهگانی بودند.
🖇مسکویه با توجه به ریاست کتابخانه، تدریس و مشاوره و هفت سال وزارت ابن عمید منابع زیادی در اختیار داشت و مخازن دانش به روی او باز بود. او زبان فارسی باستان را میدانست و راه ابن مقفع را ادامه داد به نحوی که توانست تربیت سیاسی ایرانیان را با ترجمه و تفسیر اندرزنامههای ایران باستان به جهان اسلام منتقل کند. مسکویه در کتاب تجارب الامم سعی کرده است حافظه تاریخی ایرانیان را زنده گرداند و در جاویدان خرد به این ظاهر تاریخی، پوشش و محتوای ایرانی بخشیده است. آداب فرس در این رساله آمده است که عبارت است از اندرزهای آذرباد، پندهای بزرگمهر به کسری، سخنان انوشیروان، حکمت هایی از بهمن پسر اسفندیار، عادت سیاسی حکمرانان ایرانشهر، وصیت ملوک پارس همچون جمشید و هرمز.
🖇مسکویه همانند همه اندرزنامه های ایرانی اعتقاد دارد که سیاست ظاهر است و بر جان انسانها سلطه امکان پذیر نیست. دو مقصود از این عبارت حاصل است اول اینکه حکومت آگاه باشد علت اطاعت مردم ترس است و دوم اینکه بر نیت ها و ذهن مردم حکمرانی کردن ناممکن است. در وصیت بزرگمهر به کسری آمده است: « و بدان به درستی که حکومت و سلطنت ملوک دنیا نیست به جز بر بدن.ها و ظاهر امور کسانیکه آن ملوک بر ایشان حکومت و مالکیت دارند و اما بر باطن و نیت های رعیت و آنچه غایب است از نظر ایشان از امور رعیت، هیچ راهی نیست ملوک را برآنچه غایب است از نظر ایشان زیرا که آن در غیب است و پنهان و پوشیده است از ملوک و غیر ملوک. بنابراین سزاوار نیست مر ملوک را گرفت کنند بر رعیت جز بر آنچه ظاهر و آشکار است برایشان از حال رعیت، میباید گمان و ظن را درباره ایشان ترک کنند و به مجرد ظن و گمان بر ایشان گرفت نکنند زیرا که ظن و تخمین به تهمت کشد و تهمت به بلاها دعوت میکند.
🖇مسکویه در تداوم اندرزنامه.نویسیهای ایرانی اعتقاد دارد که حکومت و مردم بر یکدیگر حقی دارند. جمشید میگوید «شهریار را بر مردم حقی است و مردم را بر وی حقی. حق شهریار بر مردم آن است که از او فرمان برند و با او یکرنگ باشند و با دشمنانش بجنگند. حق مردم بر شهریار آنکه روزی شان به هنگام دهد چه مردم را پشتوانهای و سودایی جز او نباشد. حق مردم بر شهریار آن است که در کارشان نیک بنگرد، با ایشان مهر ورزد، بیش از توان بارشان نکند.
#اندیشه_سیاسی
#ایران_باستان
╭┅───────────┅╮
🇮🇷 @KssiChannel 🇮🇷
╰┅───────────┅╯