eitaa logo
لبخند قلم
43.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
36 فایل
✅️ تاملات،روزنوشت ها و طپش‌های قلم یک بیش فعال فرهنگی و سیاسی 💝آفرینش‌های ادبی 😅طنزیمات روزانه ☠️ سیاهه‌‌های سیاسی 🌻داستان‌کوتاه، نقد و معرفی کتاب ✍لبخند بزنꔷ͜ꔷ 💌 ارتباط ؛ @Hani10100200
مشاهده در ایتا
دانلود
بر بخار پنجره یک شب نوشتی عاشقم خون شد انگشتم به آجر حک کنم ما بیشتر 🆔@Nabzghalam
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم 🆔@Nabzghalam
إخفاء الاشتياق اختناق... کتمانِ دلتنگی،بند آمدن نفس است! 🆔@Nabzghalam
علامه طباطبائی اواخر عمر این بیت را می خواند وگریه می کرد: کاروان رفت وتو درخواب وبیابان در پیش کی روی؟ ره زکه پرسی؟چه کنی؟چون باشی؟! 🆔@Nabzghalam
موکب آنلاین و مجازی، ایستگاه صلواتی و منبرهای دیجیتال با ولایت تا ظهور منجی عج ❣سخنرانی های کوتاه، مداحی های زیبا نکات بصیرتی و معنوی http://eitaa.com/joinchat/2770010123C6ba91ee2b5
گوهر یکدانه.... لیلا صدقی 🆔@Nabzghalam
آرامش آغوش تو از چشم من انداخت امنیتی که بیمه‌های معتبر دارند امید صباغ‌نو 🆔@Nabzghalam
برایِ کیان_ .mp3
3.73M
باشد که منفجر شود این بغضِ بی‌حساب... 🆔@Nabzghalam
✅کانال ویژه بورس ایران ⚪️ کی بازار برمیگرده ؟! ⚪️ خرید انجام بدیم ؟! ⚪️ بفروشیم ؟ چی بخریم؟ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2014052366Cbcb92ce799
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"يشقى المرء برقة قلبه" [ هرکی به اندازه‌ی لطافت قلبش رنج میکشه ] رنجش از دیگران بسته به اندازه‌ی دلبستگیست، نه به اندازه‌ی خطا '! گفتم زِ سوزِ دل فکنم طرحِ مصرعی مضمون به‌ داغ غوطه‌ زد و استعاره سوخت 🆔@Nabzghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از نوای ضرب زیبای مرشد 👌🏻👏🏻💛 میکس بی نظیر♥️🌸 🆔@Nabzghalam
. نسبت عشق به من، نسبت جان است به تن تو بگو من به تو مشتاق تَرَم؟ یا تو به من؟! زنده ام بی تو همین قدر که دارم نفسی از جدایی نتوان گفت به جز آهِ سخن بعد از این در دل من شوق رهایی هم نیست این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن وای بر من که در این بازی بی سود و زیان پیش پیمان شکنی چون تو شدم عهدشکن باز با گریه به آغوش تو بر می گردم چون غریبی که خودش را برساند به وطن تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن فاضل_نظری 🆔@Nabzghalam
- من از دیوانگی خالی نخواهم‌بود تا هستم که رویت می‌کند هوشیار و بویت می‌کند مستم ... اوحدی مراغه ای 🆔@Nabzghalam
من از خود نیمه‌ای را دیده بودم عاقل امّا تو مرا با نیمه‌ی دیوانه‌ی من آشنا کردی ... 🆔@Nabzghalam
در دلم یک حرف سنگین مانده اما بیخیال حرف سنگینم نمی ارزد به دل آزردنت 🆔@Nabzghalam
صبح یعنی آغاز آغاز یک عبور و دریچه یک سلام 🆔@Nabzghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر که راه گفتگو در پردهٔ اسرار یافت چون کلیم از «لَن تَرانی» لذت دیدار یافت از بلند و پست عالم شکوه «کافر نعمتی» است تیغ، این همواری از سوهان ناهموار یافت گر سَبُک سازی چو شبنم از علایق خویش را می‌توان در پیشگاه خاطر گل، بار یافت گاه در آغوش گل، گه در کنار آفتاب شبنمی بنگر چه‌ها از دیدهٔ بیدار یافت! صیقل آیینهٔ گردون صفای خاطر است می‌شود تاریک عالم، سینه چون زنگار یافت هر چه از عمر گرامی صرف در غفلت شود می‌توان یک صبحدم در مُلک «استغفار» یافت شبنم از شب‌زنده‌داری بر سر بالین یافت «صائب» از خورشید، شمع دولت بیدار یافت 🆔@Nabzghalam
خسته ز عشق میشوم و دم نمیزنم ایوب هم شود متعجب بعید نیست... 🆔@Nabzghalam
✍️آیا جهاد تبیین واجب شرعی است؟ 🆔@Nabzghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا بزرگترین سلاح ماماناست حتی یک میل خطا نرفت😂😂 🆔@Nabzghalam
با ما چه کرده بغض؛که دور از تو سال‌هاست لب باز می‌کنیم، سخن گریه می کند! 🆔@Nabzghalam
الحُبّ هُو أن تَجِد ألف سببًا للرّحيل.. فَتبقى! عِشق آن است که،هزار دلیل برای رفتن پیدا می‌کنی...امّا می‌مانی... 🆔@Nabzghalam
ضرب المثل چه کشکی چه پشمی 😁 چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌کنی؟ آن‌ها را خودم نگهداری می‌کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی کمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بی‌مزد نمی‌شود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.»😁 🆔@Nabzghalam
خودم را می رسانم در مسیر قعر تنهایی دلم پرخون و آه و زخمهایی که نمی دانی رها کردم تمام دلخوشی ها و شدم شاعر ندانستم که تو مستانه هایم را نمی خوانی بریدم از همه شاید که دریابی مرا یکدم تو بخشیدی مرا تنهایی و چشمان بارانی 🆔@Nabzghalam