eitaa logo
فاطمه حسینی|بانوی منظم
42.9هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
601 ویدیو
47 فایل
فاطمه حسینی تسهیلگر نظم و خانواده نظم در تمام ابعاد زندگی مدرک QCB از ایتالیا دانشجوی ارشد روانشناسی عمومـی انتشار تمام مطالب فقط با ذکر لینک کانال🙏🏻 . ⚠️استفاده تجاری وغیرتجاری از دوره ها ممنوع⚠️ . ادمین👇 @admin_monazam
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🖤«او را به اسارت بردند، برای پوشاندن چهره ساتری جز دست و ساعد نداشت. 🖤آرزو داشت مدفون شود، جسمش زیر خاکها. تا نبینند او را، دشمنان عنود شماتت گر». این شعر را برای عقیله بنی هاشم سروده بود. علامه شیخ هادی کاشف الغطا. 🖤مدتی گذشت. سراغ کاغذ سروده هایش رفت. با حیرت دید بیتی به انتهای شعر اضافه شده: «و آن بانو، در پوشش هایی از نور بود. که محجوبش می داشت، از چشمهای نظاره گران». 🖤چه کسی آن را سروده بود؟! شاید آقایی در غیبت کبری، برای عمه اش زینب کبری. 📚علی الاکبر (تالیف مرحوم مقرم)، ص21. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 @Lady_monazam
‍ 🦋سوالی ذهنش را مشغول کرده بود؛ با همان سوال آمد دیدن امام؛ پرسید: منظور خدا از این آیه چیست؟! وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها.. قسم به خورشید و روشنی آن؛ شنید: منظور از خورشید، رسول خداست که دین را برای مردم روشن کرد؛ دوباره پرسید: منظور از این آیه چیست؟ وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها؛ قسم به ماه هنگامی که در پی خورشید میاید. امام صادق علیه‌السلام فرمود: منظور از ماه، امیرالمومنین علیه السلام است که در پی رسول خدا صلی الله علیه وآله آمد و پا جای پای ایشان نهاد‌. پرسید: منظور از روز چیست آنجا که میگوید: وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها؛ قسم به روز، هنگامی که خورشید را هویدا میکند؛ شنید: منظور، قیام کننده آل محمد علیهم السلام است. پرسید: وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها؛ قسم به شب هنگامی که تاریکی اش خورشید را می پوشاند. صادق آل محمد علیهم السلام فرمود: مراد از شب، همان پیشوایان ظالم است... همانها که بر جایگاهی تکیه زدند که سزاوار آل محمد علیهم السلام بود؛ همانها که دین خدا را با تاریکی ظلمشان پوشاندند. 📚 تاویل الآیات الظاهره ص۷۷۸. صلی الله علیه و آله 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 @Lady_monazam
‍ 💐 به مناسبت ایام ولادت امام حسن عسکری علیه السلام؛ ▫️آمده بود دیدن امام، امام از فرموده های رسول خدا صلی الله علیه وآله برایش میگفت؛ ...از اینکه هرکس یتیمی را نگهداری کند خدا حافظش خواهد بود؛ از اینکه هرکس یتیمی را نوازش کند، به تعداد موهای سر آن یتیم، قصرهای بهشتی نصیبش خواهد شد... 🦋سپس امام عسکری علیه السلام فرمود: اما یتیم تر از کودک پدر مرده، کسی است که از امامش دور افتاده باشد؛ نه راهی به محضر امامش دارد، نه احکام دینش را میداند... هدایت چنین کسی، ثوابش مثل بر دامن نشاندن یتیم است... کسی که او را هدایت کند، در بهشت همنشین ما خواهد بود. 🦋تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص338. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @Lady_monazam
‍ ▫️از آفریقا آمده بود برای دیدن امامش؛ امام حال رفیقش را پرسید؛ گفت: حالش خوب است؛ سلامتان را رساند! شنید: خدا رحمتش کند! از دنیا رفت، دو روز بعد از اینکه تو راهی سفر شدی! مرد آفریقایی غرق حیرت شد؛ گفت: بخدا او سالم بود! امام فرمود: مگر هرکس میمیرد بخاطر بیماری میمیرد؟! مرد آفریقایی که رفت ابابصیر پرسید: این مرد که بود؟ امام باقر علیه‌السلام فرمود: او از دوستان ماست؛ خیال میکنید شما از چشم و گوش ما دور هستید؟! چه بد خیالی! " والله هیچ چیز از اعمال شما بر ما مخفی نیست! " ما را همیشه حاضر بدانید؛ و عادت کنید به کارهای خیر... 📚بحارالانوار ج۴۶ ص۲۴۳. @Lady_monazam
‍ ▫️آمدند پیش برادر، با او حرف زدند، از او گندم خریدند ولی او را نشناختند. دوباره و سه باره هم آمدند، ولی تا یوسف علیه السلام خودش را به آنها معرفی نکرد، او را نشناختند. خدا اگر بخواهد حجت خودش را مخفی می کند، حتی از برادران و پدرش؛ او هم به اذن خدا بین مردم راه می رود، در بازارها قدم می زند، روی فرش ها پا می گذارد، ولی او را نمیشناسند؛ شباهت یوسفِ یعقوب و یوسف فاطمه همین مخفی ماندن است. امام صادق علیه السلام اینگونه فرموده است. 📚غیبت نعمانی، ص163. ❣❣❣❣❣❣❣❣❣ @Lady_monazam
‍ ▪️ به مناسبت شهادت امام هادی علیه السلام؛ » شیعه شده بود، شیعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی امام هادی علیه السلام. دلیلش را پرسیدند. گفت: از اصفهان آمده بودم بغداد؛ همشهری ها می دانستند آدم زبان‌داری هستم؛ مرا فرستاده بودند پیش متوکل برای عرض شکایت. پشت دربار منتظر بودم. همان وقت متوکل دستور داد امام هادی علیه السلام را بیاورند. از یکی پرسیدم کسی که احضار شده کیست؟ گفت: «امام شیعه هاست. به نظرم متوکل او را احضار کرده تا بکُشد!» لحظه ای بعد آمد. با همان نگاه اول، محبّتش به دلم افتاد. در دلم شروع کردم به دعا کردن برایش. از خدا می خواستم شرّ متوکل را از سرش کوتاه کند. به من که رسید توقف کرد؛ نگاهش را دوخت به صورتم؛ همین قدر شنیدم که فرمود: خدا دعایت را مستجاب، عمرت را طولانی و مال و بچه هایت را زیاد کند. از هیبت نگاه و کلامش به لرزه افتادم و زمین خوردم. به هوش که آمدم، مردم قصه را پرسیدند. چیزی نگفتم. به اصفهان که برگشتم زندگی ام از این رو به آن رو شد. حالا همه چیز دارم: ثروت، ده تا فرزند، هفتاد و چند سال عمر. همه‌ی اینها از برکت دعای امام زمانم است. 📚الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص 392. 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 @Lady_monazam
‍ تب نوزادش خیلی بالا بود؛ فکر نمی‌کرد تا صبح دوام بیاورد؛ با ناامیدی کنیزش را فرستاد خانه امام عسکری علیه السلام. در را حکیمه خاتون، عمه امام برایش باز کرد. قصه را که شنید گفت: سرمه‌ای را که دیشب به چشمان مهدی‌ام کشیدم بیاورید. کنیز سرمه را برد و پای چشم نوزاد کشید. صبح نشده، تبش قطع شد! 📚کمال الدین، ج2، ص518. 🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏 @Lady_monazam
‍ ▫️به مناسبت روز (24 ذی الحجه) آرام و قرار نداشتند. پیامبر صلی الله علیه وآله برایشان نامه فرستاده بود. دعوتشان کرده بود مسلمان شوند. مسیحی بودند و اهل نجران. گفتند: اگر واقعا پیامبر خداست باید اسمش در کتاب‌های آسمانی قبل آمده باشد. رفتند سراغ صحیفه‌ی حضرت آدم. بخشی از صحیفه، قصّه‌ی روزهای اوّل خلقت بود. همانجا که خدا همه‌ی فرزندان آدم را به او نشان داد. در میان همه آنها چهارده نور چشم آدم را خیره کرد.🌟 پرسید: خدایا این‌ها کیستند؟ شنید: "اینها بهترین فرزندان تو هستند، محمّد و اهلبیتش علیهم السلام" در میان آن چهارده نور، مردی بود که وجودش مثل ستاره‌ی صبح می‌درخشید. خدا به آدم فرمود: "روزی به دست این فرزندت بندگانم را نجات خواهم داد آن روز زمین را از عدالت و مهربانی لبریز خواهم کرد، همانطور که از ظلم و بی‌رحمی پر شده" 📚 برگرفته از اقبال الاعمال، جلد2 ص336. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @Lady_monazam
‍ ▫️از آفریقا آمده بود برای دیدن امامش؛ امام حال رفیقش را پرسید؛ گفت: حالش خوب است؛ سلامتان را رساند! شنید: خدا رحمتش کند! از دنیا رفت، دو روز بعد از اینکه تو راهی سفر شدی! مرد آفریقایی غرق حیرت شد؛ گفت: بخدا او سالم بود! امام فرمود: مگر هرکس میمیرد بخاطر بیماری میمیرد؟! مرد آفریقایی که رفت ابابصیر پرسید: این مرد که بود؟ امام باقر علیه‌السلام فرمود: او از دوستان ماست؛ خیال میکنید شما از چشم و گوش ما دور هستید؟! چه بد خیالی! " والله هیچ چیز از اعمال شما بر ما مخفی نیست! " ما را همیشه حاضر بدانید؛ و عادت کنید به کارهای خیر... 📚بحارالانوار ج۴۶ ص۲۴۳. ⛱⛱⛱⛱⛱⛱⛱⛱⛱⛱ @Lady_monazam
‍ ‍ ▫️فرمود: «هیچ عیدی نیست مگر اینکه داغ ما در آن تازه میشود؛ حتی فطر و قربان!» با تعجب پرسید: آخر چرا؟ فرمود: چون می بینیم که دستمان از حقّمان کوتاه است (و انتقام عزیزانمان بر زمین مانده است.) امام باقر علیه السلام می فرمود و عبدالله بن دینار می شنید. 📚 کافی، جلد4، ص170. ⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈ @Lady_monazam
» شیعه شده بود، شیعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی امام هادی علیه السلام. دلیلش را پرسیدند. گفت: از اصفهان آمده بودم بغداد؛ همشهری ها می دانستند آدم زبان‌داری هستم؛ مرا فرستاده بودند پیش متوکل برای عرض شکایت. پشت دربار منتظر بودم. همان وقت متوکل دستور داد امام هادی علیه السلام را بیاورند. از یکی پرسیدم کسی که احضار شده کیست؟ گفت: «امام شیعه هاست. به نظرم متوکل او را احضار کرده تا بکُشد!» لحظه ای بعد آمد. با همان نگاه اول، محبّتش به دلم افتاد. در دلم شروع کردم به دعا کردن برایش. از خدا می خواستم شرّ متوکل را از سرش کوتاه کند. به من که رسید توقف کرد؛ نگاهش را دوخت به صورتم؛ همین قدر شنیدم که فرمود: خدا دعایت را مستجاب، عمرت را طولانی و مال و بچه هایت را زیاد کند. از هیبت نگاه و کلامش به لرزه افتادم و زمین خوردم. به هوش که آمدم، مردم قصه را پرسیدند. چیزی نگفتم. به اصفهان که برگشتم زندگی ام از این رو به آن رو شد. حالا همه چیز دارم: ثروت، ده تا فرزند، هفتاد و چند سال عمر. همه‌ی اینها از برکت دعای امام زمانم است. 📚الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص 392. ولادت امام هادی علیه السلام مبارک باد🌺 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 @Lady_monazam
‍ ▫️شب، شب معراج بود شب معراج آخرین فرستاده، در اوج آسمانها سیزده نور پاک را دیده بود که اهل بیت خودش بودند. نور آخر، شبیه اختری درخشان و ستاره ای به پا خاسته، خدا به حبیبش فرمود: این قیام کننده است! همان که حلال مرا حلال می کند حرام مرا حرام. با او انتقام خواهم گرفت از تمام دشمنان خودم، او برای اولیائم بانی راحتی خواهد بود. اوست که شفا می بخشد دل شیعیان و پیروانت را از زخم ستمگران و از رنج کافران. 📚 کمال الدین، جلد1، ص 253. ❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨 @Lady_monazam