لَـیْــلَـةی" 🇮🇷
حدودِ ساعتِ سه " جانِ من میرفت آهسته برای غرق در دریا شدن میرفت آهسته...
بخوان! آهسته از اینجا به بعد ماجرا با من...
خیالت جمع ای دریای غیرت! خیمهها با من.. (:
لَـیْــلَـةی" 🇮🇷
بخوان! آهسته از اینجا به بعد ماجرا با من... خیالت جمع ای دریای غیرت! خیمهها با من.. (:
تمامِ راه، برپا داشتم بزم عزا در خود
ولی از پا نیفتادم، شکستم بیصدا در خود...
لَـیْــلَـةی" 🇮🇷
تمامِ راه، برپا داشتم بزم عزا در خود ولی از پا نیفتادم، شکستم بیصدا در خود...
شکستم بیصدا در خود که باید بیتو برگردم...
قدم خم شد، ولیکن خم به ابرویم نیاوردم :)
لَـیْــلَـةی" 🇮🇷
شکستم بیصدا در خود که باید بیتو برگردم... قدم خم شد، ولیکن خم به ابرویم نیاوردم :)
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو میآید
نفسهایم گواهی میدهد بوی تو میآید...
لَـیْــلَـةی" 🇮🇷
حاج آقا حسینی همدانی میگفت تنها کسی که مصیبت اعظم قتلگاه حسین رو دیده، صاحبالزمانه... میگفت خدا در
لَـیْــلَـةی" 🇮🇷
«دامنکشانِ» حاجمحمود کریمی،
یه نسخهی دیگههم داره که کمتر شنیده
شده...
از زبان حضرت زینب، خطاب به امام
حسین :)💔