هیئت لواءالزینب (س)
#معرفی_کتاب 📚کتاب علی (ع) از زبان علی (ع) 🔹کتاب علی (ع) از زبان علی (ع) اثری است به همت محمد محمدی
#یک_لقمه_کتاب
📚بخشی از کتاب #علی_از_زبان_علی (علیه السلام)
🌱ده سند افتخار از رسول خدا (ص) به یادگار دارم که هر یک از آن ها نزد من محبوب تر است از هر آنچه خورشید بر آن می تابد.
💫رسول خدا (ص) به من فرمودند:
1️⃣ ای علی، تو در دنیا و آخرت برادر من هستی.
2️⃣ روز قیامت در پیشگاه خداوند جبار، تو نزدیکترین خلایق به من هستی.
3️⃣ منزل تو در بهشت مقابل منزل من است؛ چونان که منزل دوستان خدا روبه روی هم است.
4️⃣ تو وارث من هستی.
5️⃣ پس از من، تو وصیّ من در ادای وعده ها و انجام کارهایم خواهی بود.
6️⃣ در غیاب من، تو حافظ و سرپرست خانوادهٔ من هستی.
7️⃣ تو امام و پیشوای امت من هستی.
8️⃣ تو برپادارندهٔ عدالت در میان امت من هستی.
9️⃣ تو دوست من هستی و دوست من دوست خداست.
🔟 دشمن تو دشمن من و دشمن من دشمن خداست.
| معرفی کتاب علی از زبان علی (ع) |
#عید_غدیر
#غدیری_ام
🆔️ @levaozeynab1
#یک_لقمه_کتاب
📚 بخشی از کتاب #علی_از_زبان_علی (علیه السلام)
📖 همه فرار کردند...
🌱 هنگامی که در جنگ احد، مسلمانان از میدان نـبـرد فـرار کردند و از اطراف رسول خدا (ص) پراکنده شدند، حالتی به من دست داد که تا آن روز چنین حالی را تجربه نکرده بودم.
🔹️چنـان بـرای آن حضرت بی تاب شدم که گویی خود را فراموش کرده بودم. با تمام توان، پیشاپیش پیامبر شمشیر میزدم که لحظه ای برگشتم و پشت سر خود را نگاه کردم؛ ولی حضرت را ندیدم! با خود فکر کردم پیامبر کسی نیست که از جنگ فرار کند. در میان کشته ها هم نبود؛ پس شاید خداوند او را از میان ما برده و در آسمان ها جای داده است!
در این هنگام غلاف شمشیر خود را شکستم و با خود گفتم: در ادامه راه رسول خدا (ص) با این شمشیر آن قدر می جنگم تا به شهادت برسم.
🔸️با تمام توان به دشمن حمله کردم، آنها از مقابـل مـن گریختند و راه باز شد که ناگاه دیدم رسول خدا (ص) بر روی زمین افتاده و بر اثر زخم های فراوان از حال رفتهاند. خود را به بالای سر آن حضرت رساندم. ایشان چشمانشان را باز کردند و از من پرسیدند : مردم چه کردند؟
🔹️عرض کردم: آنان به دشمن پشت کردند و شما را در میان دشمن رها ساختند و فرار را بر قرار ترجیح دادند.
در این هنگام، گروهی از افراد دشمن حمله جدیدی کردند و قصد جان رسول خدا (ص) را داشتند. پیامبر (ص) به آن ها اشاره کردند و به من فرمودند: یا علی، حمله آن ها را پاسخ بده. من نیز حمله کردم و از چپ و راست شمشیر زدم تا جمع آنها از هم پاشید و پا به فرار گذاشتند. [لحظاتی آرامش در میدان جنگ پدید آمد. ]
🔸️رسول خدا (ص) به من فرمودند: یا علی، آیا صدای فرشتگان را می شنوی که زبان به مدح و ثنای تو گشوده اند؟ و فرشته ای که نام او رضوان است، ندا سر داده است:
🌱«لا سيف الا ذوالفقار، لا فتى الا علی!»
(شمشیری همچون ذوالفقار و جوانمردی همانند علی نیست! )
با شنیدن این بشارت، اشک شوق از چشمانم جاری شد و خداوند را بر این نعمت و لطفی که به من ارزانی کرده بود، شکر گزاردم.
| معرفی کتاب علی از زبان علی (ع) |
#عید_غدیر
#غدیری_ام
🆔️ @levaozeynab1
#یک_لقمه_کتاب
📚بخشی از کتاب #علی_از_زبان_علی (علیه السلام)
📖 پرچم در دست محبوب خدا و رسول...
[در جنگ خیبر ، پس از آنکه قلعه های یهود به محاصره مسلمانان درآمد]
💫 رسول خدا (ص) ابوبکر را فراخواندند و پرچم لشکر را به دست او دادند و دستور حمله رسول به قلعه ها و جنگ با یهودیان را صادر کردند ؛ اما وی کاری از پیش نبرد و با دست خالی به همراه یارانش بازگشت.
روز بعد ، رسول خدا (ص) پرچم را به دست عمر دادند و او را با گروهی روانه میدان کردند. او نیز به نتیجه ای نرسید و با تحمل شکست بازگشت.
🌱 رسول خدا (ص) بعد از این دو شکست فرمودند : «قسم به خداوندی که جانم در دست اوست ، فردا پرچم را به مردی خواهم سپرد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند. وی هرگز از میدان جنگ فرار نمی کند و خداوند به دست او پیروزی را نصیب ما خواهد کرد.»
[همه در انتظار بودند که ببینند در روز سوم ، پرچم جنگ به دست چه کسی سپرده خواهد شد و آن مردی که خدا و رسولش را دوست می دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند ، کیست.]
🌿 آن روز من به چشم درد سختی گرفتار بودم و از درد به خود می پیچیدم. رسول خدا (ص) کسی را در پی من فرستاد. من با همان حال نزد ایشان رفتم.
وقتی آن حضرت مشاهده کردند که به شدت از درد چشم رنج می برم ، دست خویش بر چشمان مـن نهادند و فرمودند : «خداوندا، علی را از گزند سرما و گرما محافظت فرما!»
[با این دعای رسول خدا (ص) درد چشم من برطرف شد و از آن روز به بعد، من از سرما و گرما هرگز اذیت نشدم.]
| معرفی کتاب علی از زبان علی (ع) |
#غدیر
#غدیری_ام
🆔️ @levaozeynab1
#یک_لقمه_کتاب
📚 بخشی از کتاب #علی_از_زبان_علی (علیه السلام)
📖 میهمانی ازدواج...
🌱رسول خدا (ص) به من فرمودند: ای علی ، در پی تدارک غذای فراوانی برای مراسم عروسی ات باش، گوشت و نان را ما تهیه می کنیم و خرما و روغن را نیز تو فراهم کن.
💫 من خرما و روغن را تهیه کردم و نزد رسول خدا (ص) آوردم. حضرت آستین های لباسشان را بالا زدند و خرمای خریداری شده را تمیز کردند و در روغن ریختند و غذایی آماده کردند که "حیس" نامیده می شد.
🌿پس از آن، گوسفند بزرگی برای ما فرستادند که ذبح کرده و برای میهمانی آماده کردیم. سپس دستور دادند نان فراوانی برای مراسم عروسی بپزند.
🌸پس از آماده شدن این مقدمات به من فرمودند : هر کس را که دوست داری برای میهمانی عروسی ات دعوت کن.
☘من وارد مسجد شدم ، مسجد مملو از صحابه بود. خجالت کشیدم که از میان آن جمعیت، عده خاصی را دعوت کنم و بقیه را دعوت نکنم، در مکان بلندی ایستادم و خطاب به همه گفتم: همه شما را به میهمانی عروسی دختر رسول خدا (ص) دعوت میکنم.
🌱مردم گروه گروه به سمت میهمانی حرکت کردند.
من از تعداد زیاد جمعیت و کافی نبودن غذا برای آن همه نگران بودم و از اینکه مبادا بـه عـده ای غـذا نرسد. احساس شرم می کردم.
🌿رسول خدا (ص) متوجه نگرانی من شدند و فرمودند : ای علی نگران نباش. من از خداوند می خواهـم کـه بـه ایـن غذا برکت دهد.
🌼همه میهمانان از غذایی که فراهم شده بود، خوردند و از نوشیدنی هایی که بر سر سفره بود، آشامیدند و برای من دعا کرده و مجلس را ترک کردند؛ حال آنکه هنوز از غذا مقداری باقی بود!
رسول خدا دستور دادند ظرف هایی آوردند و برای خانم ها نیز غذا فرستادند و ظرفی را نیز پر کردند و فرمودند : این نیز برای علی و فاطمه است.
| معرفی کتاب علی از زبان علی (ع) |
#غدیر
#غدیری_ام
#ذی_الحجه
#سالروز_ازدواج_حضرت_علی_و_فاطمه
🆔️ @levaozeynab1
#یک_لقمه_کتاب
📚بخشی از کتاب #علی_از_زبان_علی (علیه السلام)
📖آخرین حج با پیامبر (ص)
🌱رسول خدا (ص) در بازگشت از آخرین سفر حج خود، به منطقه غدیر خم رسیدند. آنجا دستور دادند منبری آماده کنند. سپس حضرت بالای منبر رفتند و دست مـرا گرفتند و بلند کردند. بدان سان که زیر بغلشان نمودار شد.
💫سپس با صدای بلند و رسا درمیان انبوه جمعیت فرمودند:
«هرکس که من مولای او هستم، علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هرکه او را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد.»
🟢 با این کلام صریح رسول خدا (ص) پذیرش ولايـت مـن عـيـن ولایت الهی شد و دشمنی بـا مـن عـيـن دشمنی با خـدا دانسته شد.
در همان روز غدیر بود که خداوند این آیه (سوره مائده، آیه ۳) را نازل کرد:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتی وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»
( امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم. )
✅بدین ترتیب، با ولایت من دین خدا کامل شد و رضای خداوند به دست آمد.
| معرفی کتاب علی از زبان علی (ع) |
#غدیر
#غدیری_ام
🆔️ @levaozeynab1
#یک_لقمه_کتاب
📚 بخشی از کتاب #علی_از_زبان_علی (علیه السلام)
📖 هر من مولای اویم، این علی مولای اوست...
🌱رسول خدا (ص) در #غدیر خم مرا به مقام ولایت و زمامداری مردم منصوب کردند و در ضمن خطبه ای که آن روز ایراد فرمودند، به مردم چنین گفتند: ای مردم، خداوند مأموریتی را بر عهده من گذاشته است که به خاطر آن سینه ام تنگ شده است و نگرانم؛ زیرا از نپذیرفتـن مـردم هراسناکم و احتمال می دهم که جمعی زیر بار آن نروند و به مقابله با من برخیزند. اما خداوند متعال مرا تهدید کرده است درصورتی که دستور او را اجرا نکنم، بازخواستم کند.
💫به دستور رسول خدا (ص)، به عنوان «الصلاة جامعه» ندا دادند. مردم گرد آمدند و پیامبر خطبه ای ایراد کردند و فرمودند:
ای مردم، آیا می دانید و باور دارید که خداوند متعال مولای من است و من مولای مؤمنان هستم و بیش از خود مؤمنان، اختیار آنان را دارم؟
همه حاضران در آن جمع پاسخ دادند: آری ای رسول خدا.
آنگاه پیامبر (ص) فرمودند: برخیز علی جان!
من اطاعت کردم و برخاستم.
🌿پیامبر (ص) فرمودند:
هرکس که من مولای اویم، این علی مولای اوست. خدایا، دوست بدار کسی که علی را دوست دارد و دشمن بدار کسی که علی را دشمن دارد.
⚘در این هنگام، سلمان از جا برخاست و از رسول خدا (ص) پرسید: ای رسول خدا، آیا ولایت علی همانند ولایت شماست؟
رسول خدا (ص) پاسخ دادند:
آری، ولایت او همانند ولایت من است. هرکس که من صاحب اختیارتر و اُولى به او از خودش هستم، علی نیز صاحب اختیارتر و اُولى به او از خود اوست.
🌸 بعد از این سخنان بود که خداوند متعال آیه ۳ سوره مائده را نازل کرد:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتی وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»
با نزول این آیه، رسول خدا (ص) تکبیر گفتند و فرمودند:
«الله اکبر، پیامبری من با ولایت علی بعد از من تکمیل شد و بدین ترتیب دین خدا کامل شد.»
☘ابوبکر و عمر از جای برخاستند و از رسول خدا (ص) پرسیدند: یا رسول الله، آیا این آیات اختصاص به علی دارد و کس دیگری را شامل نمی شود؟
رسول خدا (ص) در جواب فرمودند: آری، فقط درباره علی و جانشینان مـن تا روز قیامت است.
‼️پرسیدند: یا رسول الله، جانشینان خود را برای ما معرفی کنید.
رسول خدا (ص) فرمودند:
🔸️اولین وصى من علی است که برادر، یاور، وارث، وصى من و جانشین من در میان امت من است و بعد از من ولی هر مؤمنی خواهد بود.
🔹️بعد از او فرزندم حسن و سپس حسین جانشینان من هستند.
🔸️بعد از حسین نُه تن از فرزندان او، یکی پس از دیگری جانشینی مرا بر عهده خواهند داشت.
🔹️قرآن با آنان و آنان با قرآن خواهند بود و هیچگاه بین آنان و قرآن جدایی و فاصله نخواهد افتاد تا اینکه در کنار حوض نزد من آیند.
| معرفی کتاب علی از زبان علی (ع) |
#عید_غدیر
#غدیری_ام
🆔️ @levaozeynab1
#یک_لقمه_کتاب
📚 بخشی از کتاب #علی_از_زبان_علی (علیه السلام)
📖 دعای رسول خدا (ص)
💫در روز غدیر، رسول خدا (ص) دست مرا گرفت و این چنین دعا کرد:
بار پروردگارا!
بپذیر ولایت کسانی را که ولایت علی را پذیرفته باشند،
دشمن بدار کسانی را که به دشمنی او برخیزند،
دوست بدار کسانی را که علی را دوست می دارند،
خشم گیر بر کسانی که بغض علی را داشته باشند،
یاری کن کسانی را که او را یاری رسانند
و خوار کن کسانی را که دست از یاری او میکشند.
| معرفی کتاب علی از زبان علی (ع) |
🆔️ @levaozeynab1