🔘 #داستان_کوتاه
❤️ #عشق و #نفرت 🔥
💑 زن و شوهر جوانی که تازه ازدواج کرده بودند برای تبرک و گرفتن نصیحتی از پیر دانا نزد او رفتند. پیرمرد دانا به حرمت زوج جوان از جا برخاست و آنها را کنار خود نشاند او از مرد پرسید: تو چقدر همسرت را دوست داری ؟
🌷مرد جوان لبخندی زد و گفت: تا سرحد مرگ اورا می پرستم! و تا ابد هم چنین خواهم بود!
و از همسرش نیز پرسید: تو چطور! به همسرت تا چه اندازه علاقه داری ؟
زن شرمناک تبسمی کرد و گفت: من هم مانند او تا سرحد مرگ دوستش دارم و تا زمان مرگ از او جدا نخواهم شد و هرگز از این احساسم نسبت به او کاسته نخواهد شد.
🌹پیر عاقل تبسمی کرد و گفت: بدانید که در طول زندگی زناشویی شما لحظاتی رخ می دهند که از یکدیگر تا سرحد مرگ متنفر خواهید شد و اصلا هیچ نشانه ای از علاقه الآنتان در دل خود پیدا نخواهید کرد در آن لحظات حتی حاضر نخواهید بود که یک لحظه چهره همدیگر را ببینید.
اما در آن لحظات عجله نکنید و بگذارید ابرهای ناپایدار نفرت از آسمان عشق شما پراکنده شوند و دوباره خورشید محبت بر کانون گرمتان پرتوافکنی کند در این ایام اصلا به فکر جدایی نیافتید و بدانید که“تاسرحد مرگ متنفر بودن” تاوانی است که برای “تا سرحد مرگ دوست داشتن” می پردازید.
❤️ عشق و نفرت دو انتهای آونگ زندگی هستند که اگر زیاد به کرانه ها بچسبید این هر دو احساس را در زندگی تجربه خواهید کرد، سعی کنید همیشه حالت تعادل را حفظ کنید و تا لحظه مرگ لحظه ای از هم جدا نشوید.
❣«انتخاب عاقلانه؛ زندگی عاشقانه»👇
💟 @life_club
📝 قوانین نانوشته
🔹 یکی از دوستان کاناداییام، یه قانون جالب واسه خودش داشت!
🔸قانونش این بود:
«با وجود داشتن همسر، دو بچه و زندگی مستقل و کار پرمسئولیت، ماهی یک شب باید خونه پدرومادرش باشه!»
🔹میگفت که کارهای بچهها رو انجام میدم و میرم خودم تنهایی، مثل دوران بچگی و نوجوانی. چندینساله این قانون رو دارم، هم خودم و هم همسرم!
🔸خیلی وقتها هم کار خاصی نمیکنیم! پدرم تلویزیون نگاه میکنه و من کتاب میخونم. مادرم تعریف میکنه و من گوش میدم. من حرف میزنم و مـادرم یا پدرم چرت میزنن و شب میخوابیم. صبح صبحانهای میخوریم، بعد برمیگردم به زندگی!
🔹دیروز روی فیسبوکش دیدم یه عکس گذاشته بود و یه نوشته که متوجه شدم مادرش چند ماه پیش فوت شده.
🔸براش پیام دادم که بابت درگذشت مادرت متاسفم و همیشه ماهی یک شبی رو که گفته بودی به یاد دارم.
🔹جواب داده:
«مادرم توی خاطرات محدودش از اون شبها بهعنوان بهترین ساعتهای سالها و ماههای گذشتهاش یاد کرده.
🔸اگه راستش رو بخوای بیشتر از مادرم، برای خودم خوشحالم که از این فرصت و شانس نهایت استفاده رو بردم.»
🔹برای خودتون، دلتون، حالتون و خانوادهتون قانونهای قشنگ بذارید تا بعدا حسرت قانونهای گذاشتهنشده رو نداشته باشید.
#داستان_کوتاه #مادر #مادرانه
💟 @Life_club