#دستورالعمل_عرفانی
🌹آیت الله حق شناس(ره):
🍃در اول شب #تلاوت_قرآن داشته باشید و در آخر شب #استغفار کنید!
🍃وقتی که روز شد، #عمل_صالح بیاورید و مراقبت کنید که در مظان گناه واقع نشوید؛ چون #ملک_الموت هر روز صحیفه عمل شما را دقیقا نگاه میکند!
📚یک قدم تا خدا: مجموعه رهنمودهای آیت الله حق شناس، ص76
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
👌👌👌
دو تا گنجشک بودن..
یکی داخل اتاق ،
یکی بیرون پشت شیشه
گنجشک کوچولو از پشت شیشه گفت: من همیشه باهات میمونم.......قول میدم!
و گنجشک توی اتاق فقط نگاهش کرد........!!
گنجشک کوچولو گفت :من واقعأ "عاشقتم" !! اما گنجشک توی اتاق فقط نگاش کرد....!! امروز دیدم گنجشک کوچولو پشت شیشه اتاقم "یخ زده" اون هیچوقت نفهمید ......گنجشک توی اتاقم "چوبی" بود !
حکایت بعضی ماهاست .......... خودمونو نابود میکنیم، واسه "آدمای چوبی" کسانی که نه ما رو میبینن ، نه صدامونو میشنوند..
ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ :
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺍﺯ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻌﯿﺪ ﻧﯿﺴﺖ...
🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ:
ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺖ ﻧﺴﺎﺯﻡ
🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ:
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ،
ﺣﺘﻤﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺗﺮﻡ.
🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ:
ﺗﻼﻓﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ ﮐﺎﻫﺪ .
🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ:
ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻥ، ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺴﺖ.
🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ:
ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﯼ ﺁﺭﺍﻣﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ.
🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ:
ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻧﻬﺎ ﺩﯾﺮ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﻬﺎ ﺯﻭﺩ.
🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ:
ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ،
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ.
🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ:
ﺗﺎ ﺑﺎ ﮐﻔﺶ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﻩ ﻧﺮﻓﺘﻢ،
ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺭﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﻢ .
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از رفاقت با شهدا
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞کلیپی زیبا و دیدنی از صحن وسرای باصفا حرم مطهر بی بی رقیه(س) 🍁
قطعا با دیدن این کلیپ حال و هوای دلتان عوض میشود
🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
✨﷽✨
براي جذب مردم به نیکی بايد چه كار كنيم؟
✍حاج آقا رفیعی:يكي از راههاي اين است كه زبان شما نبايد زبان سرزنش باشد. زبان خيلي از پدرها و مادرها، زبان سرزنش است. خجالت بكش مردم نماز شب ميخوانند تو نماز صبح را هم نمي خواني. يا اينكه پسر خاله ات دائم در مسجد است و تو نماز نمي خواني. اين مقايسه است. هركس يك روحيه اي دارد. بايد از زبان سرزنش و مقايسه پرهيز بشود. ويژگي كه ائمه ما در بحث امر به معروف و نهي از منكر داشتند. فردي نمازش را اشتباه ميخواند و در نماز صحبت ميكرد. وقتي نمازش تمام شد، پيامبر به او گفت: نماز از سه چيز تشكيل ميشود: ذكر، دعا، قرآن. او خودش فهميد يعني در نماز حرف نزن. مستقيم نگفت: در نماز حرف ميزني. اين تذكر غير مستقيم است. برنامه سازان ميتوانند بگونه اي فرهنگ نماز را القا كنند كه نخواهند مستقيما روي آن دست بگذارند. گاهي ممكن است پسري بخاطر لجبازي با پدر و مادرش به حرفهاي آنها گوش نكند. بايد از اهرم دوست استفاده كرد. چون ممكن است از دوست تاثير بپذيرد.
📺 برنامه سمت خدا
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
#آخرین_عروس🌸
#قسمت_بیست_دو
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
مليكا روز به روز لاغرتر مى شود.
چشمانش به گودى نشسته است. هيچ كس نمى داند چه شده است.
مادر براى او گريه مى كند و غصّه مى خورد كه چگونه عروسى دخترش با زلزله اى به هم خورد.
بعد از آن بيمارىِ ناشناخته اى به سراغ مليكا آمده است.
امروز قيصر، پدربزرگ مليكا به عيادت او آمده است:
دخترم!
مليكا عزيزم! صداى مرا مى شنوى!
مليكا چشمان خود را باز مى كند. نگاهش به
چهره مهربان پدربزرگش مى خورد كه در كنارش نشسته است.
اشكِ چشم او بر صورت
مليكا مى چكد:
ــ دخترم! نمى دانم اين چه بلايى بود كه بر سر ما آمد؟ من آرزو داشتم كه تو ملكه روم شوى; امّا ديدى كه چه شد.
ــ گريه نكن پدربزرگ.
ــ چگونه گريه نكنم در حالى كه تو را اين گونه مى بينم؟
ــ چيزى نيست. من راضى به رضاى خدا هستم.
ــ دخترم! آيا خواسته اى از من ندارى؟
ــ پدربزرگ! مسلمانان زيادى در زندان هاى تو شكنجه مى شوند.
آنها اسير تو هستند. كاش همه آنها را آزاد مى ساختى و در حقّ آنها مهربانى مى كردى، شايد مسيح و مريم مقدّس مرا شفا بدهند!
قيصر اين سخن را مى شنود و به مليكا قول مى دهد كه هر چه زودتر اسيران مسلمان را آزاد كند.
بعد از مدّتى به مليكا خبر مى رسد كه گروهى از اسيران آزاد شده اند. او براى اين كه پدربزرگ خود را خوشحال كند، قدرى غذا مى خورد.
پدربزرگ خشنود مى شود و دستور مى دهد تا همه مسلمانانى كه در جنگ ها اسير شده اند آزاد شوند.
اكنون مليكا دست به دعا برمى دارد و مى گويد: "اى مريم مقدّس! من كارى كردم تا اسيران آزاد شوند، من دل آنها را شاد كردم.
از تو مى خواهم كه دل مرا هم شاد كنى".
مليكا منتظر است شايد بار ديگر در خواب محبوبش را ببيند.
شايد يار آسمانى اش، حسن(ع) به ديدارش بيايد.
#ادامه_دارد...
💟✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨💟
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨