eitaa logo
آرامش دلم تنها خداست
1.9هزار دنبال‌کننده
853 عکس
599 ویدیو
8 فایل
خدایا تنها امیدم تویی که مهربانترین هستی یا ارحم الراحمین #کپی برداری از مطالب کانال با ذکر صلوات بلا مانع می باشد . #تأسیس 15 آذر ماه 99
مشاهده در ایتا
دانلود
عجیب از امام رضا علیه السلام در حرم مطهر حضرت رضا (ع) بودم، در پهلوی خود جوانی را دیدم که به زحمت نشسته بود و من گفت: هر چه می‌‎خواهی از امام رضا (ع) بخواه، زیرا از این بزرگوار معجزۀ بزرگی دیده ‎ام، بعد شروع کرد به شرح آن معجزه. گفت: من اهل کاشمر هستم و پدرم در آنجا به من کم مرحمتی می ‎کرد؛ لذا بی‎ اجازۀ او پیاده به قصد زیارت این بزرگوار به مشهد مقدس آمدم و چون نمی‎ دانستم کجا بروم و کسی را هم نمی‎ شناختم، یکسره به حرم مطهر مشرف شدم و زیارت کردم ؛ ناگهان در بین زیارت، چشمم به دختری افتاد که با مادر خود به زیارت آمده بود، عاشق و فریفته او شدم و سپس کنار ضریح آمدم و از حضرت آن ازدواج با دختر را طلب کردم. مدتی با حضرتش درد و دل کردم و ناگهان صدا بلند شد که: «أیّها المسلمون فی أمان اللّه» می‎ خواستند درِ حرم را ببندند. من هم از حرم بیرون شدم و جلو کفشداری دیدم فقط کفشهای من باقی مانده و یک نفر هم جلو کفشداری ایستاده است. مرا که دید، صدایم زد و گفت: نصراللّه کاشمری تو هستی؟ گفتم: بله. گفت: شما را خواسته‎ اند؛ با من بیا، من گمان کردم از طرف پدرم به دنبالم آمده‎‌اند، اما وقتی وارد خانه شخص شدیم، صاحب‌خانه با برادر همسرش صحبت می ‎کرد و می‎ گفت: امروز خواهر و خواهرزاده ‎ات به حرم رفته بودند و من خوابیدم، خواب دیدم کسی به سراغم آمد و گفت: حضرت رضا (ع) شما را می‎ طلبد، رفتم و دیدم حضرت در ایوان روی قالیچه‎ ای نشسته است و فرمود: این میرزا نصراللّه دختر تو را دیده و او را از من می‎ خواهد، حال تو دخترت را به او تزویج کن؛ من چون از خواب بیدار شدم، فرستادم جلو کفشداری او را پیدا کنند و اکنون او را به نزد من آورده ‎اند. نظر شما در مورد این قضیه چیست؟ برادر همسرش گفت: وقتی حضرت رضا (ع) امر فرموده‎اند، من چه بگویم؟! چنین شد که آن مرد دخترش را به من تزویج کرد و شکر خدا من به وصالم رسیدم. این است که می ‎گویم هر چه می‎ خواهی از این بزرگوار بخواه. کرامات رضویه، ج1، ص110؛ علی ‌اکبر مروّج) تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده‎ ‎پروری داند 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda