بغلش کنی ... ❤️💋👑
انقدرمحکم به خودت
فشارش بدی که
باهاش یکی بشی
@Loveyoub
2_144151472546199575.mp3
9.24M
# خودمو دارم که
# بابک جهانبخش
@Loveyoub
┄┄┅┅✿❀♥️❀✿┅┅┄┄
قلم می رقصد و تو را می نشاند
به هوایت با آب و تاب می خواند
پروانه وار به دورت می چرخد
در صبحدم به مهرت می ماند
@Loveyoub
┄┄┅┅✿❀♥️❀✿┅┅┄┄
قهوه ی چشمانت, تلخ بود
به جانم چنگی از, زر نیخ بود
چنگی میزد, با تار و پود وجود
هر دم چشمانم, به تو میخ بود
@Loveyoub
┄┄┅┅✿❀♥️❀✿┅┅┄┄
﴿نادر از هِند نَبُرد ، آنچه تو بُردی زِ دلم»
«که تو مِهری و مهاری و مَهارت کردی﴾
@Loveyoub
┄┄┅┅✿❀♥️❀✿┅┅┄┄
:
شب بخیرهایم را ...
برایت بوسه بوسه گلستان میڪنم ...
تو فقط مرا عاشقانه تڪرار ڪن ...
تا عطر بهار نارنج
دوستت دارم هایم
را طورے برایت پیله پیله پروانه مے ڪنم
ڪه تا خودِ شب ...
من باشم و تو باشے و
فداے تو شدن ...
💫
@Loveyoub
🦋💋
تـــو بیــــکرانهی دریایی و مــن آن رودم
که درهوای ِ رسیدن به تــو ،نیاســودم
هـــــزار حـرفِ نـگفتــه، برای تــــو دارم
به توکه می رسم آخر، چنین غم آلودم!
تمامِ عمـــر به رسم سکوت سـرکردم
درامتحان صبوری، مگو که مـردودم
میانِ حجمِ وسیعِ نگاهِ تو، هیچــــم
چرا همیشه در این بیکرانه محدودم ؟
تمامِ بود و نبــــــودم ز یادِ تو پــر شد
درآسِـــــمانِ خیالِ تــــو چشم بگشــودم
اگرچه مُهرِ نمازم شکسته شد آن شب
فقط به قبلهء قلبِ تو روی بنـــمودم
تویی که شعر ِ مرا ناشناس می خوانی
بدان کسی که تو را می سرود، من بودم
ردیف و قافیــــه ، در بنــــدِ وزن جامانده
حروف نام ِ تو را من به شعـــــر افزودم
┅─═ঊঈ ♥️ ঊঈ═─┅
@Loveyoub
روبروی چشم خود، چشمی غزلخوان داشتم
حال اگرچه هیچ نذری عهدهدار وصل نیست
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
یکزمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر میشد، قریب پنج دیوان داشتم
بعدِ تو، بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟!
ساده از «من بی تو میمیرم» گذشتی خوب من!
من به این یک جملهی خود، سخت ایمان داشتم
لحظهی تشییع من، از دور بویت میرسید
تا دو ساعت بعد دَفنم همچنان جان داشتم!
@Loveyoub
آهوان در راهند....
که مرا در یابند...
چِک چِکان سُم بزان...
بر دلِ سنگ و کمر ..
پشت یک تخته ی سنگ ،
کاسه ای شیر به روی آتش....
رقص برگان ِخزان بر دلِ کوه.....
مرز پاییز و بهار در دل من..
آفتابِ خندان.
آهوانِ نیکو .
عاشقانِ بی بغض.
برقِ چشمانِ تو.
همه از عشقِ منو توست❤
جهان در عجب است!
@Loveyoub
┅─═ঊঈ ♥️ ঊঈ═─┅
دلم پیش توست
و امروز بیشتر از همیشه حاضرم
بهترین داشتههایم را بدهم
تا بتوانم تو را با تمام غمم ببوسم.
بیشتر از هر چیز دلم میخواست
میتوانستم تمام روحم را در چشمانم بگذارم
و تا ابد، هنگام مرگم،
به تو نگاه کنم.
@Loveyoub
یه جا خوندم :
اگه عشق، عشق واقعی باشه و رابطه،
رابطه سالمی؛
تو دوبار عاشق میشی!
یه بار عاشق اون
یه بار به کمک اون عاشق خودت :)
خواستم بگم خیلی قشنگ بود.
@Loveyoub
آنکه میگفت
تو را جان خودش میداند!
ولی انگار که "او" کرده رهایت!
چه خبر؟ :)))
@Loveyoub
ورق ها خسه اند انگار.
به دنبال چه میگردم؟
میان موج اشعارم
تو را پیدا نمی کردم
چو یک کودک که دستانش
رها گشته میان جمع.
امیدم بوی مادر بود
که پیدایش شد آن لحظه
درختش بودم پیش چشم
به دامانم تبر میداد
نمی دیدم که میمیرم
ولی قلبم خبر میداد
صلاح من به رفتن بود
ولی ماندم به اصرارت
من اکنون خسته ام آری
از این سردیه رفتارت
گرفتارم به احساست
خدایا پای رفتن کو؟
دو چشمت قلب من را برد
پس این سودای رفتن کو
@Loveyoub
┅─═ঊঈ ♥️ ঊঈ═─┅