فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احسنت به تمرکزت😂
😂 @Loveyoub😂
چشم هایم بسته بود و بوسه ای دزدید و رفت
بذر عشق و نیستی در سینه ام پاشید و رفت
دل پریشــان کرد و آرام و قرارم را گرفت
با لب شیرین خود بر روی من خندید و رفت
بر سرش اسپند چرخاندم که ماند پیش دل
باز ترفندی زد و از پیش من چرخید و رفت
خواستم از دل بپرسم چیست این بازی دل
با زرنگی یک غزل از مولوی پرسید و رفت
گفتمش دیوانه ام کردی بمان نزد دلم
چشم گریان مرا در انتظارش دید و رفت
@Loveyoub
مثل بعضي ترانهها
که می توان بارها
و بارها گوش داد
بعضي انسانها را
ميتوان بارها و بارها
دوست داشت ...
@Loveyoub
می پرستم گل چسبیده به موگیرت را
گیسوان به کمرگاه سرازیرت را
دکمه ی وا شده ی آخر تنپوش تو و
عطر بر خاسته از پیرهن زیرت را
سیب هایی که تمنای رسیدن دارند
طپش منتشر از عنبه و انجیرت را
تو همان مریم پاکی که به یک چرخش چشم
می نشانی وسط قلب خدا تیرت را
شعله دادی تو به خون مردگی لب هایم
کیست انکار کند قدرت شمشیرت را؟
بست با تو چمدان سفرش را این شهر
تا که اثبات کند عشق فراگیرت را
بعد از آن نیز که من باشم و یک شهر سکوت
می فشارم به بغل جای تو تصویرت را
@Loveyoub
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود
@Loveyoub
تاب در زلف دلستان چه دهی
دل من بی تو جای تاب بس است
چه قرارم بری که خواب از من
برد آن چشم نیم خواب بس است
@Loveyoub
لب میڪَذارم
به نسترنِ چشمهایت
تادرشهرِ پُرهیاهوےِ طنازےهاے تو
آواره ےعشـ.ـق باشم...
مثل نسیم"
میوزم به ریشهےِ
" جـ.ـانِ تو "
و
ڪَـلبرڪَِ.
سینههایم را
تن پوش جانت میڪنم......!!
@Loveyoub