فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دکتر_انوشه
#نکات_طلایی
دیشبﺩﺍﺷﺘﻢ ﺭﻭ ﻣﻨﻘﻞ ﮐﺒﺎﺏ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﺯُﻝ ﺯﺩﻩ ﺑﻤﻦ
ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻼﺍﺍﺍﺍﺍليه ﺑﻼﺍﺍﺍﻝ😌
ﻗﺎﻧﻊ ﺷﺪ ﺭﻓﺖ😂
#خنده
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
شیخ بهایی
زندگی بهشت است
برای آنهایی که؛ عاشقانه عشق میورزند!
بی پروا محبت میکنند وکمتر ازدیگران انتظار دارند
11.mp3
2.79M
🍁بر نیمکتی چوبی نشسته ام
و به رفت و آمد آدم ها نگاه می کنم؛
مثل زنی که برای ادامه راه خستگی در می کند.
مثل پیرمردی که دوران کهنسالی اش را سپری می کند.
مثل کسی که می خواهد زمان را تلف کند.
مثل ...
هزارتا مثل ...
اما هیچکس نمی داند
در سطر اول این شعر
من چقدر منتظر آمدنت بوده ام...🍁
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرات فردا شدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ زهرهٔ دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار
حتی علف اجازهٔ زیبا شدن نداشت
گم بود درعمیق زمین شانهٔ بهار
بی تو ولی زمینهٔ پیدا شدن نداشت
دلها اگر چه صاف ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سر وا شدن نداشت
#سلمان_هراتی --
روحش شاد شاعر جوان آیینی
ساعت انشا بود
و چنین گفت معلم با ما:
بچهها گوش کنید
نظر من این است
شهدا خورشیداند
مرتضی گفت: شهید
چون شقایق سرخ است
دانشآموزی گفت:
چون چراغیست که در خانهی ما میسوزد
و کسی دیگر گفت:
آن درختیست که در باغچهها میروید
دیگری گفت: شهید
داستانیست پر از حادثه و زیبایی
مصطفی گفت: شهید
مثل یک نمرهی بیست
داخل دفتر قلب من و تو میماند
#سلمان_هراتی --
رحمه الله علیه روح بلندش شاد
در این شب متبرک