eitaa logo
تولی و تبری
68 دنبال‌کننده
59.5هزار عکس
15هزار ویدیو
284 فایل
فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی
مشاهده در ایتا
دانلود
تولی و تبری
قاسمی در نشست هفتگی: دولت کره در برابر ترامپ هوشیار باشد/ تا نابودی تروریسم در سوریه به صورت مستشا
(مقدمه ۲) □○در ابتدا به نكته ای اشاره كنم: بين خطبه و خطابه فرق است معمولاَ در طليعه‌ي خطابه‌ها يك خطبه است؛ منبري‌ها در ابتدای منبر ابتدا یک خطبه مي‌خوانند، بعد سخنرانی را شروع میکنند.  □○در خطبه اينكه مخاطب متوجّه معني شود مراد نيست لذا، منبري‌ها خطبه را به عربي مي‌خوانند و خيلي از مستمعين متوجّه نمي‌شوند. □○در خطبه هدف فهميدن مستمع نيست، هدف بيان يك سري حقايق است كه در عالم وجود جايگاه دارد ولي وقتي به خطابه مي‌پردازد آن وقت مستمع بايد متوجّه معنا شود لذا در طليعه‌ي خطابه‌ي حضرت زهرا (سلام الله علیها) خطبه‌ای خوانده شد □○كما اينكه خطبه‌هاي نهج‌البلاغه را نگاه كنيد اين‌گونه هستند، در ابتداي سخنراني كه حضرت براي اصحاب دارند، ابتدای آن چند جمله‌ي توحيدي بلند است كه عقل مستمعين درك نمي‌كند كه حضرت چه مي‌فرمايند، آنها حقايقي است كه بين گوينده و خدا گفته مي‌شود، بعد از آن صحبت‌هايي است كه خطاب به مستمع و او بايد متوجّه شود. □○لذا در طليعه‌ي فرمايشات حضرت زهرا (سلام الله علیها) اوّل خطبه است بعد وارد خطابه مي‌شود. ... □○استاد مهدی طیب - جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
تولی و تبری
در جریان راهپیمایی روز قدس؛ خشم رسانه صهیونیستی از اهتزاز پرچم‌های حزب‌الله در قلب انگلیس http:/
(قسمت اول) □○الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ: حمد آن خدای واحد را، ذات مقدس احدیت را، بر آنچه كه انعام فرمود، □○وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ: و شكر شايسته‌ي خداست؛متعلق به خداست؛ همه‌ی . همان‌ طور كه همه‌ی حمد از آن خداست همه ی شکر هم سزاوار خداست در آنچه كه او به بنده‌اش الهام نمود. □○حال اين الحمدلله يعني چه؟ در آن هست؛ اگر خدا را تنها فاعل بدانيم هر فعلي كه از هر موجودي سر مي‌زند فاعل حقيقي آن خداست و اگر پي به ارزشمندي اين فعل ببريم آن‌وقت فاعل را ستايش مي‌كنيم و ستايش هر فاعلي در حقیقت ستايش خداست؛ لذا اشاره کردم انسان وقتي از يك تابلوي نقّاشي تعريف مي‌كند، در واقع از نقّاشي كه آن تابلو را كشيده تعريف مي‌كند؛ لذا وقتي از مخلوق و فعلش تمجید مي‌كنيم، در حقیقت از آن خالقي كه چنين مخلوقي را آفريده تمجيد مي‌كنيم؛ بنابراين از هرچه تمجيد مي‌كنيم، در حقیقت از خدا تمجيد كرديم. گفت: □○زیبايی هر نقشی زاستادی نقّاش است پس مدح ز هر نقشی مدّاحی نقّاش است □○پس از هر انساني به‌خاطر كار خوبي كه انجام داد تعریف کردید، اين حمد به كسي برمي‌گردد كه اين فرد را آفريده است؛ چون خود اين فرد و فعلی که به دستش جاری شد، همه مخلوق خدا هستند. بنابراین انسان از هرچه در این عالم تمجید کرد، در حقیقت دارد از خدا تمجید می کند. □○الحمد يعني همه‌ي حمد متعلّق به خداست، اين يك معنای الحمدلله است؛ الحمدلله معناي بلندتري هم دارد يعني فقط حمدي كه خدا از خودش می کند شايسته‌ي خداست. اين حمدهاي ما ارزشي ندارد. الحمدُ؛ اين «ال» مي‌شود «ال» تعريف؛ آن اولی «ال» جنس مي‌شود: يعني همه‌ي حمدها حمد خداست؛ امّا در شكل دومش «ال» تعريف مي‌شود مثل the در زبان انگليسي يعني يك حمد معيّن، فقط آن حمدي كه خدا از خودش مي‌كند سزاوار خداست. ... □○استاد مهدی طیب- جلسه ی ١٢ آذر ٨٣○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ (قسمت چهارم)○□ □○وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِي مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ: و من فاطمه شهادت مي‌دهم كه پدرم عبد و رسول الهي (فرستاده‌ الهی) بود. كه اين "عَبْدُهُ" است نه عبد الرحمن است؛ نه عبد الرحيم؛ نه عبد الغفور؛ نه عبد الودود؛ نه حتّي عبدالله؛ " عَبْدُهُ" است؛ اين محض است. فرمودند گواهی می دهم که پدرم بنده و فرستاده ی خداست. □○اخْتَارَهُ وَ انتَجَبَهُ قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُ وَ سَمَّاهُ قَبْلَ أَنِ اجْتَبَلَهُ: خداي متعال اكرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اينكه بفرستد، او را از بين همه‌ي خلايق برگزيد. برترین خلایق بود؛ گزیده ترین خلایق بود. و پيش از آنكه او را بفرستد و در بين خلق آشكار كند، نامي بر او نهاد. □○وَ اصْطَفَاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَهُ: و خداي متعال پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اينكه مبعوث كند او را از بين همه ی مخلوقات برگزيد: اصْطَفَاهُ. □○إِذِ الْخَلائِقُ بِالْغَيْبِ مَكْنُونَةٌ: و اين در شرايطي بود كه هنوز مخلوقات در حجاب غيب مكنون بودند.گفت: بودم آن روز من از طايفه‌ي دُردكشان كه نه از تاك نشان بود و نه از تاك نشان □○«كُنْتُ نَبِيّاً وَ آدَمَ بَيْنَ الْمَاءِ وَ الطِّين»؛ آن موقع خداوند پیغمبراسلام (صلی الله علیه وآله) را برگزید. □○وَ بِسَتْرِ الْأَهَاوِيلِ مَصُونَةٌ: و در هنگامي ‌كه مردمان در ترس و وحشت تاريكي‌هاي عالم غيب بسر مي‌بردند، در آن روز خداوند متعال پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را به برگزيد. □○وَ بِنِهَايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ: و همه‌ي مخلوقات در نهايت درجه‌ي عدم، مقرون بودند؛ يعني هنوز چيزي به وجود نيامده بود. «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللهُ نورُ نَبِیِّکَ یا جابِرُ». اي جابر! اوّلين چيزي‌ كه خدا خلق فرمود نور پيغمبر بود. □○عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِمَآيِلِ الْأُمُورِ،وَ إِحَاطَةً بِحَوَادِثِ الدُّهُورِ،وَ مَعْرِفَةً بِمَوَاقِعِ الْمَقْدُورِ: و اين از آنجا سرچشمه گرفت كه خداي متعال به پايان امور آگاه بود؛ عالم بود؛ و به همه‌ي حوادثي كه در آينده در تاريخ خلقت پيش مي‌آيد، احاطه داشت و وقوع همه‌ي مقدرّات الهي را خداي متعال از پيش مي‌شناخت و در واقع براساس اين پيش‌آگاهي كه خدا داشت، پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در آغاز خلقت مقدّر كرد. □○ابْتَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِتْمَاماً لِأَمْرِهِ، وَ عَزِيمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُكْمِهِ،وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِيرِ حَتْمِهِ: خداي متعال پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله را برانگيخت تا امر خودش را به اتمام برساند: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً» در حقیقت خدای متعال پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) را مبعوث کرد، تا کاری را که می خواست به پایان برساند □○وَ عَزِيمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُكْمِهِ: و آن حكمي را كه خداي متعال مقدّر كرده بود، به صورت قطعي امضا كند؛ یعنی جاری کند. □○وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِيرِ حَتْمِهِ: و خداي متعال از اين رهگذر مي‌خواست مقدّراتش را تنفیذ کرده باشد؛ یعنی آنچه خدا در آغاز خلقت مقدر کرد، در بعثت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در این عالم محقق کرد. ادامه دارد... □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ (قسمت پنجم)○□ □○فَرَأَى الأُمَمَ فِرَقاً فِي أَدْيَانِهَا: پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم كه مبعوث شدند، ديدند كه امت ها فرقه‌ فرقه‌اند. هر كسي دنبال يك مذهبی، یک مسلكي و یک آئینی است. □○عُكَّفاً عَلَى نِيرَانِهَا آتش‌هايي (حال آتش غضب است یا آتش آتش پرستان است؛ یا آتش جنگ‌ها حقدها، كينه‌ها، فسادها ، گمراهي‌ها و آلودگی ها) را در جلوي خودشان روشن كرده بودند. □○عَابِدَةً ِلأَوْثَانِهَا: و خلق مشغول پرستش بت‌هايشان بودند؛ پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله دیدند خلق مشغول پرستش بت هایی هستند که با دست خودشان تراشیدند. □○مُنْكِرَةً لِلَّهِ مَعَ عِرْفانِهَا: و در شرايطي كه خلق در فطرت خودشان خدا را مي‌شناختند، اما در عین حال خدای واحد را انكار مي‌كردند؛ در این شرایط رسول‌الله صلی الله علیه و اله و سلم مبعوث شد. □○فَأَنَارَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ظُلَمَهَا: خداي متعال در این شرایط ظلمت‌ها و تاريكي‌ها را با نور وجود مقدّس پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم زائل کرد و از بين برد. □○وَ كَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَهَا: و تمام ابهام‌ها را با نور وجود مقدّس پيغمبر اكرم (ص) روشن، مكشوف و آشکار كرد. □○وَ جَلَى عَنِ الأَبْصَارِ غُمَمَهَا: و با وجود مقدّس پيغمبر اكرم(صلی الله علیه وآله) از جلوي چشم‌ها همه‌ي آن پرده‌ها و حجاب‌ها و مانع های بصیرت و بینش را برطرف كرد. □○وَ قَامَ فِي النَّاسِ بِالْهِدَايَةِ: و پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) در میان مردم قيام كرد برای هدایت و راهنمایی مردم. □○وَ أَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغَوَايَةِ: و آنها را از گمراهي نجات داد؛ رهاند □○وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعَمَايَةِ: و مردمي را که در كوردلي بسر مي‌بردند از كوري نجات داد و بینا کرد □○وَ هَدَاهُمْ إِلَى الدِّينِ الْقَوِيمِ: و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مردم را به دين استوار و مستحكم اسلام هدايت كرد. □○وَ دَعَاهُمْ إِلَى الطَّرِيقِ الْمُسْتَقِيمِ: و مردم را به راه راست و صراط مستقیم دعوت كرد. ادامه دارد... □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ (قسمت ششم)○□ □○ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ: تا اينكه خداي متعال رسول الله(صلی الله علیه وآله) را قبض روح كرد؛ او را از این عالم گرفت؛ منتها نه گرفتن تؤام با خشونت؛ بلکه قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ ؛ یعنی قبض کرد؛ او را گرفت با نهایت مهربانی و اختیار؛ یعنی به خود پیغمبر صلی الله علیه و اله و سلم واگذار کرد؛ و خود پیغمبر صلی الله علیه و آله گفت من دلم می خواهد پیش خدای متعال بروم؛ « إِلَى الرَّفِيقِ الْأَعْلَى» می خواهم پیش آن رفیق برتر خودم بروم. □○ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ وَ رَغْبَةٍ وَ إِيْثَارٍ: و آن گرفتن، گرفتن رغبت بود؛ یعنی خداي متعال به ديدار رسول الله (صلی الله علیه وآله) راغب بود؛ یا از آن طرف رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هم به وصال الهي راغب بودند وَ إِيْثَارٍ و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله در راه اين وصال همه‌ي هستي خودشان را ايثار كردند؛ اینگونه قبض روح رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق افتاد. □○فَمُحَمَّدٌ مِنْ تَعَبِ هَذِهِ الدَّارِ فِي رَاحَةٍ: در نتيجه‌ي اين قبض روح پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله)، از تمام سختي‌ها اين دار دنيا راحت شدند؛ از دست شما مردم ناسپاس و پیمان شکن نجات پیدا کردند. □○قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِكَةِ الأَبْرَارِ:و الان رسول خدا محفوف است؛ ملائكه‌ی ابرار گرداگرد پيغمبر (صلی الله علیه وآله) را گرفته‌اند، □○وَ مُجَاوَرَةِ الْمَلِكِ الْجَبَّارِ: و در جوار ملك جبّار، خداي متعال قرار دارد و آرميده‌ است. □○صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَبِي نَبِيِّهِ وَ أَمِينِهِ عَلَى الْوَحْيِ وَ صَفِيِّهِ وَ خِيَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِيِّه: و صلوات خدا بر پدرم باد كه پيامبر الهي بود؛ امانتدار وحي الهي بود؛ بنده‌ي برگزيده‌ي خدا از بین همه ی خلایق بود؛ انتخاب شده ی خدا از خلق بود؛ و مورد رضايت پروردگار بود. □○وَ السَّلامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ: و سلام بر پدرم رسول الله باد و رحمت و بركات الهي بر او باد. □○این در حقیقت خطبه ی اول است که اشاره کردم حقایق بسیار بلندی در آن است و باز کردن آن (خصوصاً آن بحث های توحیدی) زمان می برد. ادامه دارد... □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ (قسمت هفتم: قرآن )○□ □○ثُمَّ الْتَفَتَتْ إِلَى أَهْلِ الْمَجْلِسِ: بعد حضرت زهرا سلام الله علیها به اهل مجلس، یعنی کسانی که در مسجد بودند، توجه کردند وَ قَالَتْ (حضرت از خطبه عبور کردند و وارد خطابه شدند) □○أَنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ: شما اي بندگان خدا! پرچمداران امر و نهي الهي بوديد؛ شما بوديد كه اسلام را حمايت كرديد و اسلام توانست پايدار بماند؛ پايگاه‌هاي زيادي را فتح كند. شما مردم مدينه بوديد كه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و مهاجرين را در هجرت پناه داديد. □○وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ: و شما حاملان دين خدا و وحي الهی بوديد. □○وَ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى أَنْفُسِكُمْ: و شما امانتداران الهي بوديد كه خدا نفس شما را، وجودتان را به امانت دست شما سپرد. □○وَ بُلَغَاؤُهُ إِلَى الأُمَمِ: و شما مبلّغين خدا و دين خدا در بين ساير امّت‌ها بوديد. □○زَعِيمُ حَقٍّ لَهُ فِيكُمْ: آن زعیم و و زمامدار حق در بین خود شماست. البتّه اين عبارت «زَعِيمُ حَقٍّ لَهُ فِيكُمْ که زمامدار حق در بین شماست» به دو صورت دیگر هم نقل شده است: زَعَمْتُمْ حَقٌ لَكُمْ لِلَّهِ فِيكُم: آيا شما پنداشتيد كه حقّي براي خدا در مورد شما وجود دارد؟ یا أ ضعتم حقّاً له فيكم: یا اینکه حقّ الهي را كه در بين شما بود با این کاری که مرتکب شدید (غصب ولایت) ضايع كرديد. در کتابهای دیگر با این دو عبارت هم دیدم نقل شده بود که یادداشت کردم. □○وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ إِلَيْكُمْ: و پيماني كه خدای متعال از پيش با شما داشت (یا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) پیمانی از شما گرفت؛ شاید اشاره به پیمان غدیر باشد؛ بیعتی که در غدیر خم برای ولایت امیرالمومنین علیه السلام گرفتند). □○وَ بَقِيَّةٌ اسْتَخْلَفَهَا عَلَيْكُمْ: وآنچه كه پيغمبر صلی الله علیه و آله وسلم از سوي خودش براي شما باقي گذاشت که فرمود قرآن و عترت را باقی می گذارم. حال آن بقیه چه هست؟ یکی از آنها این است: □○كِتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ: كتاب گوياي خدا، وَ الْقُرْآنُ الصَّادِقُ: و قرآني كه صادق و راستگو است، □○وَ النُّورُ السَّاطِعُ: و نور فروزان الهي است، □○وَ الضِّيَاءُ اللاّمِعُ: و شعاع درخشان پروردگار است. □○بَيِّنَةٌ بَصَائِرُهُ مُنْكَشِفَةٌ سَرَائِرُهُ: بصيرت های قرآن بيّن و آشكار است؛ آنجایی که می خواهد بصیرت بخشی کند کاملا شفاف و روشن است؛ و اسرار خفيّه‌ي قرآن هم مكشوف است. □○مُتَجَلِّيةٌ (مُنْجَلِيَةٌ) ظَوَاهِرُهُ: ظواهر قرآن آشکارا در تجلی است. □○مُغْتَبِطَةٌ بِهِ أَشْيَاعُهُ: كساني كه شیعه و پيرو قرآنند مورد غبطه هستند. همه حسرت آنها را می برند. □○قَائِداً [قَائِدٌ] إِلَى الرِّضْوَانِ أَتْبَاعُهُ: و پيروي قرآن انسان را به سوي رضوان الهي راهبري مي‌كند. □○مُؤَدٍّ إِلَى النَّجَاةِ اسْتِمَاعُهُ: گوش سپردن به قرآن انسان را به نجات مي‌رساند، □○بِهِ تُنَالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَةُ: به وسيله‌ي قرآن است كه مي ‌شود به حجّت‌هاي نوراني خدا دسترسي پيدا كرد. □○وَ عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ: و به کمک بیان قرآن است که می‌شود به فرائض الهي دست پيدا كرد □○وَ مَحَارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ: و به آن حرام‌هايي كه خدا تحذير كرده است به وسیله ی قرآن مي‌توان رسيد. □○وَ بَيِّنَاتُهُ الْجَالِيَةُ: و به آن بینات قرآن، استدلالات قرآن، حجت های الهی كه در تجليّ‌اند به وسيله‌ي قرآن مي‌توان راه پيدا كرد. □○وَ بَرَاهِينُهُ الْكَافِيَةُ: و به برهان‌هاي كافي الهی (که با وجود آن به هیچ برهان دیگری نیاز نیست ) از رهگذر قرآن می‌شود دسترسی پیدا کرد. □○وَ فَضَائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ: و به فضائل پسنديده و مستحسنش یا مستحبّش (مندوب هم به معنای پسندیده است هم به معنای مستحب) به کمک قرآن می توان راه پیدا کرد □○وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ: و به جاهايي كه قرآن رخصت داده؛ یعنی یک امری را اجازه داده است؛ جاهایی که در مقام رخصت، انجام کاری را هبه کرده؛ اجازه داده، آنجاها را هم به کمک قرآن می شود راه پیدا کرد □○وَ شَرَائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ: و به قوانين مسلّم و واجب الهي هم به کمک قرآن مي‌توان راه پیدا کرد. ادامه دارد... □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
تولی و تبری
#تلاوت_سی_جز_قرآن در سی روز ماه مبارک رمضان 🔹 ترتیل جزء بیست و هشتم - استاد منشاوی 👇👇👇 🆔 @Tebyan
□○ (قسمت هشتم: فلسفه احكام)○□ □○فَجَعَلَ اللَّهُ الإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ: خداي متعال را براي تطهير و پاك كردن شما از شرك مقرر کرد. □○وَ الصَّلاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ: و خدای متعال را واجب کرد تا وجود شما را از مبرا و منزه کند. □○وَ الزَّكَاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نَمَاءً فِي الرِّزْقِ: و خدای متعال پرداختن را براي پاك كردن روح و جان انسان از دلبستگی به مال و دنيا و همین طور سببی برای افزون شدن دارايي‌ها و رزق قرار داد. خاصیت زکات هم دو چیز است: یکی نفس انسان را تزکیه می کند؛ وقتی در راه خدا داد دلبستگی به دنیا را از بین می برد؛ دوم هم اینکه سبب برکت رزق می شود. □○وَ الصِّيَامَ تَثْبِيتاً لِلإِخْلاصِ: خداي متعال را مقرر کرد برای اینکه روح را در جان انسان تثبیت کند. □○وَ الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ: و خداي متعال را براي استحكام بخشيدن به بناي دين مقرر کرد؛ که حج بنای دین را محکم می کند. □○وَ الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوبِ: و عمومي را براي اینکه دل ‌ها منظم شود و دیگر هوس ظلم و كارهاي خلاف نكند، مقرر کرد. □○وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ: و خداي متعال از ما اهل بيت را براي نظم يافتن دين و امّت و ملّت اسلامي مقرر کرد. □○وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَةِ: و ‌ما اهل بیت را براي در امان ماندن امّت اسلامي از تفرقه و فرقه فرقه شدن مقرر کرد. □○وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلإِسْلامِ: و خداي متعال را مايه‌ي عزّت اسلام قرار داد. □○وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتِيجَابِ الأَجْرِ: و را مدد و کمکی قرار داد براي اینکه انسان استحقاق و آمادگي دريافت اجر الهي را پیدا کند. □○وَ الأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَامَّةِ: و خداي متعال را براي این مقرر کرد که مصالح عمومي در پرتو آن تامین می شود. □○وَ بِرَّ الْوَالِدَيْنِ وِقَايَةً مِنَ السُّخْطِ: و را سپری قرار داد که انسان را از خشم الهی محفوظ می دارد. □○وَ صِلَةَ الأَرْحَامِ مَنْسَأَةً فِي الْعُمُرِ وَ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ: و و ارتباط با خویشاوندان را مایه ی افزوني جمعيّت مسلمان ها قرار داد. □○وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ: و را وسيله‌‌ي حفظ خون‌ها و جلوگيري از خون‌ريزي قرار داد. □○وَ الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِيضاً لِلْمَغْفِرَةِ: و را وسیله‌ای قرار داد براي اینکه انسان خودش را در معرض مغفرت الهي قرار دهد. □○وَ تَوْفِيَةَ الْمَكَايِيلِ وَ الْمَوَازِينِ تَغْيِيراً لِلْبَخْسِ: و خداي متعال امر كرد به اينكه کیل و وزنه‌ها را کامل بگیرید؛ وزنه‌هايتان دقيق باشد و پيمانه‌ها را وقتی می خواهید جنسی بخرید؛ بفروشید؛ پیمانه را کامل پر کنید. خدای متعال این را مقرر کرد برای اینکه خوی را در شما از بین ببرد. □○وَ النَّهْيَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِيهاً عَنِ الرِّجْسِ: و خدا نهي کرد از براي اینکه انسان را از آلوده شدن به پليدي‌ها حفظ کند. □○وَ اجْتِنَابَ الْقَذْفِ حِجَاباً عَنِ اللَّعْنَةِ: و خداي متعال امر کرد به اجتناب از ( قذف: تهمت به یک به زن پاکدامن یا تهمت به یک مرد پاكدامن؛ تهمت اعمال شنیع زدن است) براي اینکه انسان ها از لعنت الهی محفوظ بمانند. اگر کسی چنین تهمتی بزند ملعون پروردگار واقع می شود. □○وَ تَرْكَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ: و خداي متعال امر کرد به ترك و سرقت برای اینکه انسان ها در زندگي شان ملتزم به پاكي و شوند. □○وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْكَ إِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ: و خداي متعال را حرام کرد براي اينكه عبوديّت و فقط براي پروردگار صورت گيرد. □○این قسمت هم بود که چرا خدای متعال اوامری کرد. ☑️حال فکر کنید حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از آن آسیب ها آمده اند ببینید چه می گویند! یعنی هر کس دیگری بود چنین خطبه ی بلندی آن هم با این معارف عمیق می توانست ایراد کند! اشاره کردم که تفسیر خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها نه در حد من است و نه در حد جلسه ی ما؛ نه اندک دانستنی های من اجازه ی این کار را می دهد؛ ولی می خواهم در نظر بگیرید حضرت با این حال آمده اند و چه می گویند! یعنی این روح بزرگ الهی چقدر عظیم است که قبل از اینکه برود به دفاع از حق خودشان بپردازند، چه معارف عمیقی را در دسترس بشریت قرار می دهند! □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
تولی و تبری
«مقتدی الصدر» و «هادی العامری» رؤسای ائتلاف‌های انتخاباتی «سائرون» و «الفتح» عراق در نشست خبری مشترک
□○ (قسمت نهم)○□ ☑️بعد از اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها فلسفه ی احکام را بیان کردند، فرمودند: □○فَاتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ: این سخن قرآن را بیان کردند فرمودند : پس آن‌گونه كه شايسته‌ي تقوا گزيدن در پيشگاه خداي متعال است داشته باشيد و نميريد مگر اینکه مسلم باشيد؛ محض خداي متعال باشید. □○وَ أَطِيعُوا اللَّهَ فِيمَا أَمَرَكُمْ بِهِ وَ نَهَاكُمْ عَنْهُ: و در آنچه خداي متعال از آن امر و نهي كرده فرمانبر خدا باشيد. □○فَإِنَّهُ إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ: چرا كه تنها عالمان و آگاهان هستند كه از خداي متعال دارند و مي‌ترسند. ☑️بعد از این معارف بلند حضرت زهرا سلام الله علیها خودشان را معرفی می کنند: □○ثُمَّ قَالَتْ أَيُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنِّي فَاطِمَةُ وَ أَبِي مُحَمَّدٌ: سپس فرمودند: اي مردم! بدانيد كه من فاطمه هستم؛ یعنی فردا کسی نگوید نشناختیم! من تنها یادگار رسول الله هستم؛ من فاطمه ام و پدرم رسول خدا (صلی الله علیه وآله) است. □○أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْواً: آنچه که در آغاز می گویم تا پایان هم بر سر آن سخن باقی خواهم ماند؛ من مثل شما دورو نيستم كه هر لحظه یک قیافه و یک ادّعايي داشته باشم. حرف اول و آخر من یکی است. □○وَ لا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً وَ لا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً: آنچه كه من مي‌گويم سخن خطا و غلطي نيست؛ و آنچه كه انجام مي‌دهم كار ظالمانه و نادرستي نيست. □○لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ: حضرت این آیه ی قرآن را تلاوت کردند؛ فرمودند: رسولي از خود شما مردم براي شما آمد كه آنچه شما را به سختي مي‌افكند تحملّش براي او دردآور بود و در خوبي كردن به شما حرص داشت و نسبت به مؤمنان مهربان، رئوف و رحيم بود. □○فَإِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِي دُونَ نِسَائِكُمْ: پس اگر پدر من را بشناسيد مي‌دانيد كه رسول خدا همان رسولی که قرآن فرمود چنین پیامبری برای شما آمد، او پدر منِ فاطمه است؛ پدر هيچ‌يك از زنان شما نيست. □○وَ أَخَا ابْنِ عَمِّي دُونَ رِجَالِكُمْ: و رسول الله (صلی الله علیه وآله) برادر پسرعمّ من علی‌بن‌ابیطالب است؛ برادر هيچیك از مردان شما نيست. □○وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِيُّ إِلَيْهِ: و نسبت پیدا کردن با پيغمبراکرم (صلی الله علیه وآله) چه نعمت بزرگي است! □○فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِالنِّذَارَةِ: و پیغمبر (صلی الله علیه وآله) رسالت خود را به تمامه انجام داد و ابلاغ كرد و كار خودش را با انذار امت شروع كرد. □○مَائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكِينَ: پيامبراکرم (صلی الله علیه و آله) مسير خودش را از مسير مشركين منحرف كرد؛ یعنی راهی که مشرکان می رفتند او طی نکرد؛ از مشرکان راه جدا کرد. □○ضَارِباً ثَبَجَهُمْ: پيغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) در ميدان جهاد شمشير بر فرق مشركان كوبيد. □○آخِذاً بِأَكْظَامِهِمْ: و گلوگاه آنان را گرفت و فشرد. □○دَاعِياً إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ: و با زبان استدلال، حکمت، دانش و آگاهي و با موعظه‌هاي نيكو و دلنشين مردم را به سوي خدا دعوت كرد. □○يَكْسِرُ الْأَصْنَامَ، وَ يَنْكُثُ الْهَام: پیغمبر (صلی الله علیه وآله) بت‌ها را در هم مي‌شكست و سر افراد مغرور و سران شرک بت‌پرست را بر زمين مي‌كوبيد؛ یا بر سر آنها می کوبید. □○حَتَّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ: تا اينكه توانست جمعيّت مشركين را شكست دهد و آنها از ميدان می گريختند. □○حَتَّى تَفَرَّى اللَّيْلُ عَنْ صُبْحِهِ: تا اينكه صبح صادق از زیر پرده‌ي شب بيرون آمد. □○وَ أَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ: و چهره‌ي حق نقاب برافكند و حقّ خالص جلوه‌گر شد. □○وَ نَطَقَ زَعِيمُ الدِّينِ: و زمامدار دين به سخن درآمد. □○وَ خَرِسَتْ شَقَاشِقُ الشَّيَاطِينِ: و شقشقه ها و عربده‌هاي شيطان ها خاموش شد و زبانشان لال شد. □○وَ طَاحَ وَشِيظُ النِّفَاقِ: و پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) خارهاي را از سر راه دروید و جمع کرد و برداشت. □○وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْكُفْرِ وَ الشِّقَاقِ: و پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) گره‌هاي و شقاق را گشود. ادامه دارد... □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ (قسمت دهم)○□ □○و فُهْتُمْ بِكَلِمَةِ الإِخْلاصِ: و شما زبان به كلمه ی لا اله الاّ الله باز كرديد. □○في نَفَرٍ مِنَ الْبِيضِ الْخِمَاصِ: درميان گروهی كه سفيدرو بودند؛ امّا گرسنگي به آنها فشار مي‌آورد و شکم هایشان از شدت گرسنگی به پشت چسبیده بود. در نسخه ی دیگری دیدم که اینجا می گوید: «الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً» آن گروه سپید روی گرسنه شکم همان كساني هستند كه خداي متعال پليدي را از آنها دور كرده و آنها را به طور كامل پاک و معصوم قرار داده است؛ یعنی اهل بيت ع . پس شما در بین اهل بیت زبان به گشودید. □○و كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ: و این در شرایطی بود که شما لب پرتگاه آتش بوديد. □○مذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ: مثل جرعه‌اي آب بوديد كه اگر كسي مي‌خواست شما را بنوشد به راحتي مي‌توانست شما را فرو دهد؛ یعنی اين‌قدر قبل از اسلام ضعيف بوديد؛ و هر کس به چیزی طمع می کرد اولین چیزی که سهل الوصول می دید، شما بودید. به راحتی می توانست بیاید شما را اسیر کند؛ تصرف کند. □○و قَبْسَةَ الْعَجْلانِ: و مثل قبسی، جرقّه‌اي بوديد؛ مثل اندكي آتشی بودید كه به سرعت خاموش مي‌شد؛ یعنی این قدر قبل از اسلام ضعیف بودید. □○و مَوْطِئَ الأَقْدَامِ: قبل از اسلام به وسیله ی قدرت‌ها لگدكوب شده بوديد. □○تشْرَبُونَ الطَّرْقَ: آب‌هاي گل‌آلود كنار جادّه‌ها را مي‌خوريد. □○و تَقْتَاتُونَ الْقِدَّ و الْوَرَق: و از پوست حيوانات و برگ درختان غذا تهيّه مي‌كرديد؛ این چیزها را می خوردید؛ علف می خوردید؛ پوست حیوانات را می خوردید. □○أذِلَّةً خَاسِئِينَ: قبل از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ذليل شده بوديد و در كارهاي خودتان مانده بوديد. □○تخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِكُمْ: مي‌ترسيديد كه مردم بيايند و چيزي را از دست شما بربايند؛ قدرت دفاع از خودتان و دارايي‌هايتان را نداشتيد. □○فأَنْقَذَكُمُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ: تا اینکه خدای متعال شما مردم ضعیف و ذلیل و بی چیز را با دست پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله پدر بزرگوار من نجات داد. □○بعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتِي: حالا بعد از اين همه خدمت ها که رسول الله به شما کرد؛ بعد از اين همه دشواری ها كه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم برای نجات شما متحمل شد. □○و بَعْدَ أَنْ مُنِيَ بِبُهَمِ الرِّجَالِ: بعد از اینکه شما آن همه بلاها متحمل شدید از دست مردمان و رسول الله صلی الله علیه و آله شما را نجات داد. □○و ذُؤْبَانِ الْعَرَبِ: و از گرگ‌هاي عرب شما دريده مي‌شديد؛ و بلاها متحمل می شدید. □○و مَرَدَةِ أَهْلِ الْكِتَابِ: و از سركشان اهل كتاب، یهود و نصاری، شما آسيب مي‌ديديد؛ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد شما را نجات داد. □○كلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ: هر وقت كه آتش جنگ عليه شما بر افروخته شد، خداي متعال آمد و آن آتش را از شما مسلمان ها خاموش کرد و جلوي برافروخته شدن آن را گرفت. □○أَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّيْطَانِ: يا هر وقت كه شيطان سر بر مي‌آورد؛ □○أَوْ فَغَرَتْ فَاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ: یا اينكه یک اژدهايي از مشركين دهان مي‌گشود كه شما را ببلعد. □○قَذَفَ أَخَاهُ فِي لَهَوَاتِهَا: در این شرايط پيغمبر اكرم برای اینکه از شما مسلمان های ضعیف در آغاز اسلام حمایت کند چه کار کرد؟ برادر خودش علی‌بن ابی‌طالب را برای دفاع از شما، برای حفظ شما به كام آن اژدها می فرستاد. □○فَلا يَنْكَفِئُ حَتَّى يَطَأَ جَنَاحَهَا بِأَخْمَصِهِ: و علي بن ابيطالب هم باز نمي‌گشت تا اينكه گوشمالي سختي با مشت دلاورانه‌ي خودش بر آن اژدهاي شرك دهد □○وَ يُخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَيْفِهِ: و علی‌بن ابی‌طالب تا آتش آن اژدها را با شمشيرش خاموش نمي‌كرد بر نمي‌گشت. □○مَكْدُوداً فِي ذَاتِ اللَّهِ: علی‌بن ابی‌طالب در راه خدا سختي‌هاي فراوان متحمّل شد. □○مُجْتَهِداً فِي أَمْرِ اللَّهِ: در مسير اجراي امر الهي و دفاع از دين خدا تلاش‌هاي فراواني كرد. □○قَرِيباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ: امیرالمومنین علیه السلام بسيار به رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم نزديك بود. □○سَيِّداً فِي أَوْلِيَاءِ اللَّهِ: علی‌بن ابی‌طالب سرور اولياي خدا بود. □○مُشَمِّراً نَاصِحاً مُجِدّاً كَادِحاً: علی‌بن ابی‌طالب علیه السلام دامن همّت به كمر بسته بود. نصيحت‌ گر بود؛ تلاش‌گر و كوشنده بود. ادامه دارد... □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ سلام الله علیها @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ (قسمت یازدهم)○□ □○وَ أَنْتُمْ فِي رَفَاهِيَةٍ مِنَ الْعَيْشِ: و هنگامی که علی علیه السلام در دل سختی ها فرو می رفت، شما در خوشي‌ها زندگی می کردید؛ مشغول رفاه‌تان بودید؛ این علی بود که خطر می کرد؛ و برای دفاع از دین سختی می پذیرفت. □○وَادِعُونَ فَاكِهُونَ آمِنُونَ: شما در گهواره‌ي امن خودتان متنعّم بوديد؛ در حالي كه علي علیه السلام در دل سختی ها قرار داشت. □○تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ: آن روزها چشم به اين دوخته بوديد كه کی ورق بر می گردد و روزگار عليه ما موضع مي‌گيرد ؛ آن روزها چشم به این دوخته بودید؛ در زمان رسول الله(صلی الله علیه وآله) طرح نابودی ما اهل بیت را ریخته بودید. □○وَ تَتَوَكَّفُونَ الأَخْبَارَ: و گوش به زنگ بودید كه چه زماني خبر فوت رسول الله (صلی الله علیه وآله) مي‌رسد كه توطئه‌هاي خودتان را عملي كنيد. □○وَ تَنْكِصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ: و موقع جنگ ها عقب‌گرد مي‌كرديد. □○وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ: و از ميدانهای جنگ و قتال فرار مي‌كرديد. □○فَلَمَّا اخْتَارَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ دَارَ أَنْبِيَائِهِ: تا اينكه كه خداي متعال آن خانه‌ي اقامت اخروي پيامبران را براي پيامبر (صلی الله علیه وآله) خودش برگزيد. □○وَ مَأْوَى أَصْفِيَائِهِ: و او را در آرامگاه برگزيدگان الهي جاي داد. □○ظَهَرَ فِيكُمْ حَسَكَةُ النِّفَاقِ: خار و خاشاك نفاق در ميان شما ظاهر شد. آنچه را که در زمان رسول الله مخفی می کردید و مترصد بودید که فرصت پیدا کنید تا پیغمبر (صلی الله علیه وآله) از دنیا رفت؛ باطنتان را آشکار کردید. □○وَ سَمَلَ جِلْبَابُ الدِّينِ: تا پیغمبر (صلی الله علیه وآله) از دنیا رفت گويا جامه‌ي دين كهنه شد؛ دین یک چیز بی ارزش شد و طراوت دين در بین شما از بين شما رفت. □○وَ نَطَقَ كَاظِمُ الْغَاوِينَ: و سر دسته ی گمراهان به سخن درآمد؛ یا گمراهاني كه در زمان رسول الله (صلی الله علیه وآله) خشم خودشان را فرو برده بودند و كينه‌ي خودشان را نسبت به علی و اهل بیت آشکار نمی کردند؛ این گمراهان بعد از مرگ رسول الله (صلی الله علیه وآله) خشم خودشان را آشکار کردند. □○وَ نَبَغَ خَامِلُ الأَقَلِّينَ: و افراد فرومايه‌ي گمنام سر بر آوردند و افراد برجسته شدند! کسانی که در زمان رسول الله (صلی الله علیه وآله) پست، مطرود و بی ارزش بودند، حالا سر برآوردند. □○وَ هَدَرَ فَنِيقُ الْمُبْطِلِينَ: و افراد بی عرضه ی نازپرورده‌، کبکشان شروع کرد به خواندن؛ دوره جولان دادشان رسيد □○فَخَطَر فِي عَرَصَاتِكُمْ: و در عرصه‌هاي زندگي یا خانه های شما آغاز به قدم زدن كردند. □○وَ أَطْلَعَ الشَّيْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ: و بعد از رسول الله (صلی الله علیه وآله) شيطان از مخفي‌گاه خودش سر بيرون آورد. □○هَاتِفاً بِكُمْ: و شروع به ندا دادن به شما كرد. □○فَأَلْفَاكُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِيبِينَ: و دید چقدر قشنگ شما دعوتش را استجابت مي‌كنيد. □○وَ لِلْعِزَّةِ فِيهِ مُلاحِظِينَ: و چقدر براي مغرور شدن آماده‌ايد؛ و فریب های او را در زندگی لحاظ می کنید. □○ثُمَّ اسْتَنْهَضَكُمْ فَوَجَدَكُمْ خِفَافاً: بعد از شما خواست كه قيام كنيد ديد كه چقدر زود و سبکبال راه افتاديد در مسیری که شیطان امر کرد. □○وَ أَحْمَشَكُمْ فَأَلْفَاكُمْ غِضَاباً: و شما را گرم كرد و ديد چه زود عليه ما اهل بيت به خشم آمديد و غضبناک شدید، □○فَوَسَمْتُمْ غَيْرَ إِبِلِكُمْ: و در نتيجه تحريكات شيطان غير از شتر خودتان یعنی شتر دیگری را داغ زديد؛ چون عرب معمولاً شتران خود را براي اينكه عوض نشود داغ مي زد؛ حال اين اشاره به اين است كه خلافت را كه متعلّق به شما نبود تصاحب كرديد. □○وَ وَرَدْتُمْ غَيْرَ مَشْرَبِكُمْ: و به آبي كه متعلّق به شما نبود؛ سهم شما نبود؛ وارد شديد.‌ □○هَذَا وَ الْعَهْدُ قَرِيبٌ: در حالي كه هنوز چيزي از زمان رسول الله صلي الله عليه و آله نگذشته بود؛ چند روز بیشتر نگذشته بود! □○وَ الْكَلْمُ رَحِيبٌ: و دهان آن زخمي كه شكافته بود هنوز باز بود؛ هنوز این زخم سر بهم نیاورده بود. □○وَ الْجُرْحُ لَمَّا يَنْدَمِلْ: و دهانه‌ي زخم هنوز به هم نيامده بود. □○وَ الرَّسُولُ لَمَّا يُقْبَرْ: و پيغمبرصلي الله عليه و آله هنوز به خاك سپرده نشده بود؛ رسول الله (صلی الله علیه وآله) دفن نشده بود که این کار را شروع کردید □○ابْتِدَاراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ: و بعد هم بهانه آورديد كه ترسيديم فتنه‌اي در جامعه‌ي اسلامي برخيزد؛ لذا زودتر رفتید که کار خلافت را شکل دهید که ای ایجاد نشود؛ یک همچین توجیهی هم برای غصب خلافت درست کردید. □○أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ: حضرت این آیه را خواندند فرمودند: به درستي كه با همين كار در فتنه افتادند و سقوط كردند و جهنّم بر كافران احاطه دارد. □○فَهَيْهَاتَ مِنْكُ
تولی و تبری
🌸 کتری آب @mrranjbar3
□○ (قسمت دوازدهم)○□ □○وَ كَيْفَ بِكُمْ؟ چگونه اين كار را كرديد؟ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ: به كجا مي‌رويد ای مسلمانها !؟ □○وَ كِتَابُ اللَّهِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ: كتاب خدا در برابر شماست. □○أُمُورُهُ ظَاهِرَةٌ: مطالب قرآن ظاهر است □○وَ أَحْكَامُهُ زَاهِرَةٌ: احكامش روشن است □○وَ أَعْلامُهُ بَاهِرَةٌ: پرچم‌هاي قرآن درخشان است □○وَ زَوَاجِرُهُ لائِحَةٌ: نهي‌هاي قرآن كاملاً شفاف، □○وَأَوَامِرُهُ وَاضِحَةٌ: و اوامرش واضح است؛ یعنی نکته ی مبهمی نبود که شما دست به این کار زدید. قرآن همه چیز را شفاف کرده بود □○وَ قَدْخَلَّفْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ: شما قرآن را به پشت‌ سر انداختيد. □○أَ رَغْبَةً عَنْهُ تُرِيدُونَ: آيا طالب بي‌رغبتي نسبت به قرآنيد؟ یعنی دل از قرآن بریده اید ؛ کاری به قرآن ندارید. □○أَمْ بِغَيْرِهِ تَحْكُمُونَ: آيا حكمیت غير قرآن را ترجيح داديد؟ و می خواهید غیر قرآن را بین خودتان حاکم کنید. □○بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلاً: چه جايگزين بدی که کسی چیزی را به جای قرآن قرار دهد. برای ظالمان چه بد جایگزینی است آن چیزی که به جای قرآن بر می گزنند. □○وَ مَنْ يَتَّبِعْ غَيْرَ الإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ: و هر كس غير از اسلام ديني اختیار کند و بجويد و طلب کند هرگز از او پذيرفته نيست و در آخرت از زيان‌كاران خواهد بود. □○ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا إِلاّ رَيْثَ أَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتُهَا: آن‌قدر درنگ نکردید؛ آن قدر صبر نكرديد كه اين داغ سنگين رحلت رسول الله كمي سبک شود، بعد دست به چنین جنایت هایی بزنید يا اين شتر چموش خلافت آرام بگيرد؛ نگذاشتید مدتی بگذرد. □○وَ يُسْلَسَ قِيَادُهَا: و نگذاشتيد كشيدن افسار اين شتر آسان شود، سهل شود؛ در همان شرایط فوراً آمدید آن را تصاحب کنید. □○ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَهَا وَ تُهَيِّجُونَ جَمْرَتَهَا: بعد آتشگيره‌ي خلافت را افروختيد و دامن خودتان را به آتش مي‌زديد تا این آتش را هرچه زودتر شعله‌‌ورکنید؛ این آتشی که بعد از رحلت رسول الله (صلی الله علیه وآله) برپا کرده بودید. □○وَ تَسْتَجِيبُونَ لِهُتَافِ الشَّيْطَانِ الْغَوِيِّ: و نداي شيطان گمراه را اجابت مي‌كرديد. □○وَ إِطْفَاءِ أَنْوَارِ الدِّينِ الْجَلِيِّ: و براي خاموش كردن نورهاي دين روشن خدا تلاش مي‌كرديد. □○وَ إِهْمَاد سُنَنِ النَّبِيِّ الصَّفِي: و براي خاموش كردن و خمود کردن سنّت‌هاي پيغمبر برگزيده‌ي خدا تقلاّ مي‌كرديد. □○تُسِرُّون حَسْواً فِي ارْتِغَاءٍ: وقتي كسي بخواهد چيزي را پنهانی بخورد دستش را جلوي دهانش مي‌گيرد؛ در حقیقت به بهانه ی دست گرفتن جلوی دهنتان، شیر را پنهانی می خوردید؛ يعني حق اهل بيت ع را مي‌خورديد. □○وَ تَمْشُونَ ِلأَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِي الْخَمْرَةِ وَ الضَّرَاءِ: و براي خانواده و فرزندان پيغمبر در پشت تپّه‌ها و درختان كمين گرفته بوديد و منتظر بوديد كه چگونه به اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه وآله) حمله كنيد. □○وَ نَصْبِر مِنْكُمْ عَلَى مِثْلِ حَزِّ الْمُدَى: و ما صبر مي‌كنيم؛ شکیبایی می کنیم؛ باید راه شکیبایی را بر این صدمه هایی که مثل خنجر بران دارید به ما می زنید در پیش بگیریم. □○وَ وَخْزِ السِّنَانِ فِي الْحَشَا: و از فرو رفتن نوك نيزه‌هايتان در شكم‌هايمان باز هم صبوری می کنیم؛ از این همه ضربه ایی که دارید به ما اهل بیت می زنید. □○وَ أَنْتُمُ الآنَ تَزْعُمُونَ أَنْ لا إِرْثَ لَنَا: و حالا شما گمان مي‌كنيد كه ارث بر ما جايز نيست؟ ما از رسول الله ارث نمی بریم؟! ☑️حضرت دیگر می خواهند وارد بحث شوند. □○أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ: آيا ابوبكر و ياران ابوبکر حكم دوران جاهليت را مي‌طلبند؟ □○وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ و چه حكمي بالاتر و بهتر از حكم الهي براي گروهي كه اهل يقينند؟ □○أَ فَلا تَعْلَمُونَ؟ آيا نمي‌دانيد؟ بَلَى تَجَلَّى لَكُمْ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ أَنِّي ابْنَتُهُ: آیا نمی دانید من چه کسی ام؟ بلي، آن حقيقت مثل آفتاب درخشان برای شما واضح است من دختر رسول الله هستم. □○أَيُّهَا الْمُسْلِمُونَ أَ أُغْلَبُ عَلَى إِرْثِيَه: ای مسلما‌‌‌ن‌ها آيا من در مورد ارثم مغلوب واقع شوم؛ اين‌گونه به من تهاجم كنند و ارث مرا از کفم بيرون بیاورند؟! ادامه دارد... □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ (قسمت پانزدهم)○□ □○بعد حضرت رویشان را کردند به جمعيّت که در مسجد نشسته بودند.و خطاب به آنها فرمودند: □○ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ الأَنْصَارِ فَقَالَتْ يَا مَعْشَرَ النَّقِيبَةِ وَ أَعْضَادَ الْمِلَّةِ وَ حَضَنَةَ الإِسْلامِ: اي گروه نقبا؛ اي بازوان ملت و دين‌؛ ای حافظان اسلام، شما بودید که رسول الله را یاری دادید زمانیکه به مدینه هجرت کرد. □○مَا هَذِهِ الْغَمِيزَةُ فِي حَقِّي: اين غمض عین کردن و چشم بستن؛ خود را به غفلت زدن در برابر حقّ من كه دارد غصب مي‌شود چيست؟ □○وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتِي: و اينكه در برابر این دادخواهی که من می نمایم خودتان را به خواب زدید؛ به چرت زدید؛ هيچ‌عكس‌العملي از خود نشان نمي‌دهيد این چیست؟! □○أَ مَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ أَبِي يَقُولُ الْمَرْءُ يُحْفَظُ فِي وُلْدِهِ: آيا پدر من، رسول خدا نمي‌فرمود كه بايد حرمت هر كسي در رابطه با فرزندانش مراعات شود و حفظ شود؟ □○سَرْعَانَ مَا أَحْدَثْتُمْ: چه به سرعت شما مرتكب اين اعمال زشت و شنیع شديد؛ این سکوت و بی تفاوتی در برابر ظلمی که به من دختر رسول الله می شود؛ چه زود به اين كشيده شديد (كه در برابر حقّي كه از من غصب مي‌شود سكوت كنيد). □○وَ عَجْلانَ ذَا إِهَالَةٍ : و چه سريع اين بزي كه لاغر شده است، آب از دهن و بيني‌اش شروع به ريزش كرد؛ يعني خودتان را از دست داديد و چه زود خودتان را خراب كرديد! □○وَ لَكُمْ طَاقَةٌ بِمَا أُحَاوِلُ: در حالي كه شما توانايي و طاقت داريد برای اینکه در رابطه با این حقی که من دارم مطالبه می کنم، مرا کمک کنید. □○وَ قُوَّةٌ عَلَى مَا أَطْلُبُ وَ أُزَاوِلُ: و شما براي حمايت از من در اين مطالبه و امري كه قصد كردم توانايي و قوت داريد. □○أَ تَقُولُونَ مَاتَ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و اله فَخَطْبٌ جَلِيلٌ اسْتَوْسَعَ وَهْنُهُ: یا اينكه مي‌گویيد پيغمبر اسلام مرد؛ كه مرگ رسول الله مصيبت بزرگي است؛ مصيبتي كه در نهايت وسعت و گستردگی است. □○وَ اسْتَنْهَرَ فَتْقُهُ: و این زخمی که با این شکاف بوجود آمد سرش باز است؛ دهان اين شكاف و زخم باز است. □○وَ انْفَتَقَ رَتْقُهُ: مثل درزی که بدوزند و بعد پاره شود؛ این درز دوخته شده، شکافته شد. □○وَ أَظْلَمَتِ الأَرْضُ لِغَيْبَتِهِ: و همه‌ي زمين بر اثر غيبت رسول خدا تاريك شد. □○وَ كُسِفَتِ النُّجُومُ لِمُصِيبَتِه: و همه‌ی ستارگان آسمان در مصيبت رحلت رسول الله بي‌فروغ و تاريك شدند. □○وَ أَكْدَتِ الآمَالُ وَ خَشَعَتِ الْجِبَالُ: و آرزوها به نوميدي گراييد و كوه‌ها در جاي خود فرو ريختند. □○وَ أُضِيعَ الْحَرِيمُ: و حرمت حريم پايمال شد. □○وَ أُزِيلَتِ الْحُرْمَةُ عِنْدَ مَمَاتِهِ: احترامي براي كسي بعد از وفات پیغمبر باقي نماند. □○فَتِلْكَ وَ اللَّهِ النَّازِلَةُ الْكُبْرَى وَ الْمُصِيبَةُ الْعُظْمَى: به خدا اين مصيبت، مصيبت بسيار بزرگ و عظيمي بود. □○لا مِثْلُهَا نَازِلَةٌ: كه هيچ مصيبت و بلایی همانند آن نيست؛ و به پای آن نمی‌رسد. □○وَ لا بَائِقَةٌ عَاجِلَةٌ: و اين يك بلاي جان‌گدازي است كه در اين دنيا هيچ بلايي مانند آن نيست. □○أَعْلَنَ بِهَا كِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فِي أَفْنِيَتِكُمْ: كه كتاب خدا اين حقيقت را آشكار كرد؛ همین کتابی که در خانه هایتان است. □○وَ فِي مُمْسَاكُمْ وَ مُصْبَحِكُمْ: كه در مجالس شبانه و روزانه‌تان اين قرآن را مي‌خوانيد. □○يَهْتِفُ فِي أَفْنِيَتِكُمْ هُتَافاً وَ صُرَاخاً: چه با صداي آرام و چه با صداي بلند این قرآن را می خوانید. □○وَ تِلاوَةً وَ إِلْحَاناً: چه با تلاوت و چه با لحن و آهنگ این قرآن را می خوانید. □○وَ لَقَبْلَهُ مَا حَلَّ بِأَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ: و اين بلایي است كه بيش از اين به انبياء قبلي وارد شده بود. □○حُكْمٌ فَصْلٌ وَ قَضَاءٌ حَتْمٌ: و مرگ يك حكم و قضا قطعی است. □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei