به من بگو
در این برهوت بی خواب و طی
مگر من چه کرده ام
که شاعرتر از اندوهِ آدمی ام آفریده اند؟
خسته از این روزهای تلخ و تکراری و پوچ،
پیکر بی جان خود را تا محرم میکشم ...
میفرماید ک:
باحیا بودم،
ولی با دیدنش فهمیده ام
آب گاهی مومنین راهم شناگر میکند.