May 11
May 11
❌دقت کردید هنوز هیچی نشده با روسیه شکرآب درست کردن و با افغانستان کل کل؟ این رو گفتم که بدونید که چرا شانگهای و بریکس و امثالهم توی دولت شهید پیش رفت ولی توی دولتهای اینها پیش نمیره. دیپلماسی منطقهای، اولویت شهید رئیسی بود. تا جایی که حتی برای اصلاح آذربایجان، به مرز این کشور سفر کرد!
👤 دکتر حمیدرضا مقصودی
......
......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ برنامه؛ معیار انتخاب کابینه دولت
🎥 دکتر سعید جلیلی در جریان بازدید از نمایشگاه ایران پلاست:
🔹طبیعتاً کسی که در موضع ریاست جمهوری قرار میگیرد، باید بر اساس رویکرد و برنامهای که دارد، افرادی را به کار بگیرد که بتوانند آن برنامه را محقق کنند.
.....
.....
دور زدن قوانین بکارگیری مدیران دستگاههای اجرایی و به ویژه قواعد مربوط به استعلامات امنیتی از طریق صدور حکم سرپرستی به جای مدیریت، قانونگریزی جدیدی بود که در این دولت قفلش در حال باز شدن است!
جناب پزشکیان!
لطفاً با قانون هم وفاق کنید!
💬 سیدپویان حسینپور
.....
.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂😂
......
......
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 داستان کریدور زنگزور به زبان بسیار ساده
🔺 یک سؤال:
🔻تحولات فی مابین ارمنستان و آذربایجان چه ربطی به ما داره؟
.....
.....
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سازمان مافیایی گ ت ت (گداهای تهران و توابع)*
*این گزارش رو ببینید تا هوش از سرتان بپره ......مراقب باشید از احساساتتان سو استفاده نکنند*
......
.....
بهرام ناصری فرد ، میلیاردر ایرانی
بزرگ ترین نخلستان خصوصی جهان در دشتستان برازجان را با بیش از ۲۰۰ هزار نخل، وقف خیریه نموده است. خرماهای این نخلستان در هند زمان افطار ماه رمضان، در سفره های بوشهری ها به وفور یافت میشود.
♦️ او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است، بازگو میکند.
🔸 میگويد: " من در خانوادهای بسیار فقیر در روستای «شول برازجان» زندگی میکردم به حدی که، هنگامی که از بچههای مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال بیاورند، خانوادهام به رغم گریههای شدید من، از پرداخت آن عاجز ماندند. یک روز قبل از اردو، در کلاس به یک سؤال درست جواب دادم و معلم من که برازجانی بود، به عنوان جایزه، به من یک ریال داد و از بچهها خواست برایم کف بزنند. غم وغصه من، تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام نمودم. دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار، ثروت زیادی به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم. در این زمان به یاد آن «معلم برازجانی» افتادم و با خود فکر میکردم که آیا آن یک ریالی که به من داد، صدقه بود یا جایزه؟
به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم: نیتش هرچه بود، من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال، چه بود. تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد، او را یافتم در حالی که در زندگی سختی به سر میبرد و قصد داشت که از آن مکان کوچ کند. بعد از سلام و احوال پرسی به او گفتم: "استاد عزیز، تو حق بزرگی به گردن من داری". او گفت : " اصلاً به گردن کسی حقی ندارم." من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت : " لابد آمدهای که آن یک ریال را پس بدهی". من گفتم : " آری" و با اصرار زیاد، او را سوار بر ماشین خود نموده و به سمت یکی از ویلاهایم حرکت کردم. هنگامی که به ویلا رسیدم، به استادم گفتم : " استاد، این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال، از من قبول کنی و مادام العمر حقوق ماهیانه ای نزد من داری. " استاد خیلی شگفت زده شد و گفت: "اما این خیلی زیاد است."
من گفتم: "به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی، نیست". من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خود احساس میکنم.
مرد شدن، شاید تصادفی باشد، اما مرد ماندن و مردانگی کردن، کار هر کسی نیست.
ﻫﻤﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ...
ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ" ﺷﻮﻧﺪ
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است.
ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ یک فضیلت.
.....
.....