9.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴براندازان انگلیسی چالش جدید دیکتاتور انگلیس
🎥 شبکه 4 انگلیس: نیم میلیون کارمند در سراسر کشور از جمله کارمندان خدمات عمومی، استادان دانشگاه، رانندگان قطار و آموزگاران به خیابان ها آمدند/آنها میگویند شرایط دشوار است، از پس گرم کردن خانه برنمیآیند و حقوقشان با هزینه های زندگی قابلپردازش نیست..
🔴 #نیمه_پنهان_غرب
✳️آیا وضعیت تورم در ایران مدیریت میشود؟
در یک سال اخیر درباره بانکهای متخلف تصمیماتی، مانند افزایش نرخ سپرده قانونی از ۱۰ به ۱۵ درصد و محدودیت رشد ترازنامه به یک و نیم درصد اتخاذ شد.
سرعت تورم در دولت سیزدهم کاهش معناداری پیدا کرده است و از حدود ۵۹ درصد در زمان تحویل گرفتن دولت به حدود ۳۹ درصد رسیده است که ۲۰ درصد کاهش را نشان میدهد.
این در حالی است که حداقل ۱۰ درصد از این تورم محصول جراحی اقتصادی دولت سیزدهم است و باید یارانه جبرانی آن را نیز لحاظ کرد. با این حساب، دولت سیزدهم سرعت تورم را به نصف کاهش داده است.
کاهش سرعت تورم در دولت سیزدهم بیعلت نبوده است. دولت از ابتدای شروع به کار خود، عوامل محرک پایه پولی و نقدینگی همچون استقراض دولت از بانک مرکزی را خط قرمز خود اعلام کرد که هم اکنون آثار این تصمیمات در ارقام پولی منعکس شده است. میزان رشد نقدینگی در ۱۲ ماه منتهی به مهرماه امسال ۳۴.۳ درصد بوده که از خرداد ۱۳۹۹ تاکنون کمترین رقم بوده است و موفقیت دولت سیزدهم و بانک مرکزی در کنترل نقدینگی را نشان میدهد.
گفتنی است، از نظر کارشناسی، میزان رشد نقدینگی مهم است، نه مقدار مطلق آن. ادعاهای برخی رسانهها و فعالان اصلاحطلب مبنی بر بیشترین میزان افزایش نقدینگی در دولت سیزدهم هم به همین شیوه صورت گرفته است.
دولت برای کنترل نقدینگی در گام اول رابطه دولت و بانک مرکزی را اصلاح کرد. در این راستا، ضمن عدم استقراض از بانک مرکزی با تشکیل کارگروهی متشکل از بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه با استفاده از روشهایی، مانند استفاده از منابع دولتی نزد بانک مرکزی، فروش اموال منجمد و... منابع خود را تأمین کرد تا از ناحیه استقراض دولت از بانک مرکزی فشاری به پایه پولی وارد نشود.
این در حالی بود که دولت بازپرداخت بدهیهای دولت قبل را نیز انجام داده است. یکی دیگر از دلایل مهم افزایش پایه پولی و بروز تورم از ناحیه خلق پول، ناترازی و اضافه برداشتهای بیحساب و کتاب بانکها از بانک مرکزی بوده است که در ساختار معیوب بانکداری کشور ریشه داشت. دولت سیزدهم با ارتقای انضباط بانکی گامی مهم در این راستا برداشته است.
برای نمونه، در یک سال اخیر درباره بانکهای متخلف تصمیماتی، مانند افزایش نرخ سپرده قانونی از ۱۰ به ۱۵ درصد و محدودیت رشد ترازنامه به یک و نیم درصد اتخاذ شد. همچنین، اضافه برداشت منوط به تودیع وثیقه نزد بانک مرکزی شد تا از این طریق بار اقدامات مخرب نظام بانکی به دوش بانک مرکزی نیفتد و خلق پول در بانکها نیز کنترل شود.
همه این موارد کمک کرد تا آمار پایه پولی و نقدینگی کنترل شود و میتوان گفت، با ادامه این روند امیدواری زیادی وجود دارد که در آینده آثار مثبت کنترل تورم در سفره مردم نمایان شود.
پرسمان سیاسی
نباید یادمون بره الان ک ما داریم نبایدای کانال رو میخونیم خیلی ها لب مرزا تو دمای زیر صفر درجه در حال نگهبانی از مرزهای کشورمون هستن
#کوروش_کبیر
💢فرزندان کوروش اکنون در کدام سرزمین زندگی میکنند؟!
#شهید_مطهری
✅حقیقت این است که #ادعای جدا بودن خونها و نژادها خرافهای بیش نیست. نژاد سامی و آریایی و غیره به صورت جدا و #مستقل از یکدیگر فقط در گذشته بوده است، اما حالا آنقدر اختلاط و امتزاج و نقل و انتقال صورت گرفته است که اثری از نژادهای مستقل باقی نمانده است.
✅بسیاری از مردم امروز ایران که ایرانی و فارسی زباناند و داعیه ایرانیگری دارند، یا عرباند یا ترک یا مغول، همچنانکه بسیاری از اعراب که با حماسه زیادی دم از #عربیت میزنند از نژاد ایرانی یا ترک یا مغول میباشند. شما اگر همین حالا سفری به مکه و مدینه بروید، اکثر مردم ساکن آنجا را میبینید که در اصل اهل هند یا ایران یا بلخ یا بخارا یا جای دیگری هستند.
✅شاید بسیاری از کسانی که نژادشان از #کوروش و داریوش است، الان در کشورهای عربی تعصب شدید عربیت دارند و بالعکس شاید بسیاری از اولاد ابوسفیانها امروز سنگ تعصب ایرانیت به سینه میزنند.
📚خدمات متقابل اسلام و ایران، ص56
🌷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ🌹
کانال جبهه ی انقلاب در ایتا👇☫👇
╭┅──────┅┅╮
¦ @Jebheye_Enghelab 👈
╰┅──────┅┅╯
⚫️ سیاه چاله مجازی
مشکل از جایی شروع شد که به جای کار فرهنگی در مهد و مدرسه و مسجد و محله، رفتیم چسبیدیم به توییتر.
داخل یک اتاق دربسته مجازی نشستیم و طوفان و هیاهو کردیم به خیال اینکه گوش فلک را کر و قلههای مجازی را فتح میکنیم.
غافل از اینکه صدایی از آن اتاق کوچک و البته جذاب، بیرون نمیرود و مردم ایران خارج از اتاق توییتر و حتی خانه مجازی، و در کوچه و بازار حقیقی زیست میکنند.
وقتی مرور میکنم که چه شد که عرصه حقیقی را رها کردیم و شاخه خاصی از مجازی (توییتر) را چسبیدیم و در آن هم تمام توان و تلاش را صرف عبثترین اقدام (ترند هشتگ) کردیم، به این نتیجه میرسم که سال ۸۸ یک اقلیت محض، وقتی در صندوقها و علی الارض از جبهه انقلاب و اکثریت مردم شکست خوردند، تنها راه تنفس و ابراز وجودشان مجرای مجازی بود که در آن ترند کردن هشتگ برایشان تقلایی مضحک برای اکثریت نمایی شد.
اینجا بود که خیلی از دوستان انقلابی ما تصمیم گرفتند برای خارج کردن آن عرصه از دست ضدانقلاب، سنگر مجازی را هم فتح کنند، اما نتیجه عملا شد رها کردن عرصههای واقعی میدان و رفتن به کنج توییتر.
به تعبیر دیگر شبکهسازی اجتماعی را به شبکههای اجتماعی فروختیم.
#احمد_قدیری
کانال خبر و تحلیل
✅داستان دبیرستان حضور و سخنرانی دیروزم در دبیرستان دخترانهای را بهانهای قرار میدهم برای تجربهنگ
✉️ پیام مخاطب
سلام آقای قدیری
بنده مدرسه [...] شاگرد شما بودم سال دهم. لازم دونستم حالا که بحث مدارس و معلمها شده، خاطرات تلخی که بیاد آوردم رو بیان کنم.
بنده سال یازدهم از مدرسه [...] رفتم و دو سال مدرسه دیگهای تحصیل کردم که دولتی بود ولی توی اون منطقه معروف بود. سال یازدهم به طبع چون نسبتا مذهبی بودم و توی مسائل مختلف سیاسی اجتماعی هم فعال و پیگیر بودم، با بچهها چه زنگ تفریح چه هر فرصتی که پیش میومد وارد مباحث مختلف میشدیم و سعی میکردم منطقی باهاشون صحبت کنم و درباره مسائل مختلف روشنگری کنم. تا حد خیلی زیادی هم موفق بودم و خیلی وقتا بچهها خودشون میومدن از من سوالای مختلفی میپرسیدن و اکثرا قبولم داشتن.
اما امان از سال آخر!
سال آخر که سال منتهی به کنکور بود چنان معلمامون روی مغز بچهها کار کردن که من کاملا مطمئن بودم که این حجم از ایجاد شبهههای مختلف سیاسی و دینی اونم توی یک سال و از طرف تمام معلما اتفاقی نیست. به عنوان مثال عرض میکنم، معلم دینیمون! اولین جلسه سال آخر که اولین دیدارمون با ایشون بود، به محض اینکه وارد کلاس شد گفت: «ببینید من از این معلم دینیای پخمه نیستم بیام براتون احکام بگم یا مثل این آخوندا [...]، من فقط معلم تست دینیام»! و خلاصه بگم ایشون تا آخر سال جوری تمام وجههای دین، کشور و انقلاب رو مسخره و زیرورو کرد که هرچی سال قبل رشته کرده بودم پنبه شد! و این فقط یک مثال بود!
دقیقا به خاطر دارم که اون سال، مصادف بود با ماجرای دراویش گنابادی و معلم گسستهمون -که از قضا از نظر ظاهری شباهت زیادی به دراویش داشت- کاملا علنی از دراویش حمایت میکرد.
یا یک جلسه معلم عربیمون غایب بود، به جاش یه شخص دیگهای اومد و تمام شبهاتی که فرقه وهابیت مطرح میکنن رو به جای درس عربی به خوردمون داد!
مثالهای مختلف زیاده از اون سال عجیب! ولی در کل فضای عجیبی در مدارس حاکمه.
کانال خبر و تحلیل
✅داستان دبیرستان حضور و سخنرانی دیروزم در دبیرستان دخترانهای را بهانهای قرار میدهم برای تجربهنگ
✉️ پیام مخاطب
سلام آقای قدیری
من یک دبیر بازنشسته هستم از نسل همانهایی که برای خدمت و کار فرهنگی، و نه حقوق و مزایا وارد آموزش و پرورش شدم.
فاتحه آموزش و پرورش از زمان آقای خاتمی که تربیت معلم را منحل کرد خوانده شد اما گوش شنوایی نبود.
در مراکز تربیت معلم علاوه بر گزینش سخت، دو سال بر روی دانشجویان کار اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی شدید میشد و این بعد تربیتی، از بعد علمی هم قویتر عمل میکرد.
تنها برای کادر دبیرستان از ما دانشگاه رفتهها جذب میکردن. البته ما هم با سهمیه دبیری و با همان گزینش وارد دانشگاههای بزرگ کشور میشدیم و در نهایت بعد فارغالتحصیلی، تعهد خدمت میدادیم.
به هر حال غرض از گرفتن وقت جنابعالی یک پیشنهاد بود:
خیلی از ما که از کار آموزش کنار رفته و بازنشست شدهایم، توانایی این را داریم در جلسات مختلف وارد مدارس شده و با دانش آموزان صحبت کنیم...
فقط کافیست از گروه بازنشستگان، افراد زبده و با صلاحیت که علاقهمند به کار فرهنگی هستند و تعدادشان هم کم نیست و شناخته شده هم هستند انتخاب شوند و برای آنها جلسات روشنگری گذاشته شود و با هماهنگی مسؤلین ادارات آموزش و پرورش، با ابلاغ رسمی به مدارس فرستاده شوند و در کلاسهای درس بدون معلم یا جلسات توجیهی در کلاسها بروند.
البته منظورم از ابلاغ رسمی به خاطر حقالزحمه نیست؛ فقط به خاطر رسمیت داشتن آن است که ورود آنها به مدارس با مخالفت مدیر و... مواجه نشود.
امروز دانش آموزان محجبه و با اعتقاد در مدارس غریبانه مورد ظلم و ستم همکلاسی و دبیران و کادر مخالف خودشان قرار گرفتهاند و کسی هم پشتیبان آنها نیست. به خاطر آنها هم که شده آموزش و پرورش باید کاری انجام بدهد.
حتما شما هم موافقید که امروز کار فرهنگی اگر از آموزش علمی اهمیت بیشتری نداشته باشد، کمتر هم نیست.
سالها ما را با دغدغه معیشت مشغول کردهاند تا از دغدغه فرهنگ غافل بمانیم. اما بودهاند کسانی که با فرهنگ غنی، گرسنگی و نداری را تحمل کردهاند اما نگذاشتن ما با همان فرهنگ غنی سختیها را تحمل کنیم.