🔴 در اسرائیل چه میگذرد؟ تحلیل شبکههای اجتماعی اسراییل
این نوشته از سایت معاریو فوق العادهس بخونید کامل👇
🔻آسیب بازدارندگی، اینکونه اسقاطیل در برابر ترپریسم روانی ایران آسیب پذیر شد
تحلیل محتوای شبکههای اجتماعی اسرائیل نشان میدهد که ترس از واکنش ایرانیان بر گفتمان حاکم است و بارزترین آن #حضور_کمتر مردم اسرائیل در فضاهای عمومی، در تفریحات وحتی پارک ها است. در واقع ایرانی ها پیروز شده اند. با تجزیه و تحلیل اثربخشی تهدید خود، آنها به آنچه میخواستند رسیدهاند. آنها گفتمان را کنترل میکنند، موفق شدند الگوهای رفتاری ما را #تغییردهند، بحث را در شبکهها ایجاد می کنند. از نظر عملکرد آنها کار خود را انجام دادند.
🔻سوال اینجاست که چگونه توانسته اند اینگونه بر ما تاثیر بگذارند؟
ما قبلاً همه چیز را کم و بیش تجربه کردهایم، موشک به شمال و مرکز، موشک ضد تانک، پهپاد، جنگ چریکی و... ما در موقعیتی هستیم که هیچ چیز واقعاً نمیتواند ما را غافلگیر کند، پس چه چیز جدیدی در حال حاضر وجود دارد؟
عامل جدید این است که تهدید مستقیماً از سوی #ایران میآید، این واقعیت که ایران در شرف حمله است، سطح بالایی از عدم اطمینان را برای ما ایجاد می کند. و این سختترین کار برای ماست. #بلاتکلیفی از آنجا ناشی میشود که ما هنوز با چنین وضعیتی مواجه نشدهایم که ایران ادعا کند در ۴۸ ساعت آینده به ما حمله خواهد کرد. مقابله با دشمنان آشنا، هر چقدر هم که ظالم باشند، برای ما آسان است. مشکل دشمنی است که نمی توانیم رفتار آنها را #پیشبینی کنیم. وقتی در تعامل طولانی با دشمن هستیم، هر چقدر هم که ظالمانه باشد، توانایی او در ایجاد وحشت در ما کاهش می یابد.
این تفاوت بین #ترس و اضطراب است، ما از یک رویداد فیزیکی می ترسیم مانند ببری که به سمت ما میدود و وقتی ببر به سمت دیگری می چرخد ترس متوقف میشود. #اضطراب داستان دیگری است. اضطراب ترس از چیزی است که در واقعیت فعلی ما وجود ندارد. بزرگترین ترس عدم اطمینان است.
این حذف در دمشق نیست که نتیجه منفی خواهد داشت، بلکه واکنش ما پس از حذف مشخص می کند که دشمن چه واکنشی نشان خواهد داد. اسرائیل به طور کلی مانند یک توله سگ ترسیده رفتار میکند که به سگ بزرگتر پارس میکند و سپس میدود تا پشت یک بوته پنهان شود.
🔻حالا مهم است که تصمیم گیرندگان «کتاب درسی» #بازدارندگی را از قفسه گرد و غبار بیرون بکشند. به نظر میرسد که ما اصل مفهوم را فراموش کرده ایم.
بازدارندگی از دو بخش تشکیل شده است:
قابلیتهای نظامی چشمگیر - که ما تعداد زیادی از آنها را داریم و نشانهای به طرف مقابل که از اعمال زور نمیترسی. مشکل این است که در حال حاضر تمام اقداماتی که اسرائیل انجام میدهد یک پیام روشن به طرف مقابل می دهد: ما از واکنش #میترسیم. در واقع ایران عاقلانه عمل می کند و ما را در تعلیق نگه میدارد. او میبیند که این روش برای او کار می کند.
🔻جنگ روانی «استفاده برنامه ریزی شده از تبلیغات و سایر عملیات روانی است که هدف اصلی آن تأثیرگذاری بر احساسات دشمن است».
ایران از زور استفاده نمیکند، بلکه فقط از یک #دستکاری_روانی موفق استفاده میکند، به این معنی که این کشور است که قوانین بازی را دیکته میکند، در حالی که در اینجا ما کل کشور را در #وحشت درگیر سناریوسازی هستیم.
🔻اگر ما پخش کنیم که نمیترسیم، به دشمن این پیام میرسد که نباید پاسخ دهد. اگرچه احتمال زیادی وجود دارد که دشمن با یک پاسخ لکنت آمیز متعهد شود، اما چیزی بیش از آن نیست. از سوی دیگر وقتی در #وحشت_دیوانهوار هستیم، دشمن میداند که این بهترین شانس اوست. شما باید چیزی در مورد ترس بفهمید. این ابتداییترین احساسی است که وجود دارد، که با بیشترین سرعت ممکن گسترش مییابد و به محض اینکه ترس نواحی عقلانی ذهن ما را فراگرفت به رفتارهای بقا برمیگردیم. این وضعیت ایده آل برای دشمن ما است، این موقعیتی است که راحت ترین حالت ممکن است ما را تهدید کند.
🔻این دلیل #تعلل_ایران در پاسخگویی است. تا نگرانی و استرس خود را به اوج برسانیم. از قضا، تنها راهی که میتوانیم از گشودن یک جبهه در شمال جلوگیری کنیم، این است که دیگر ترس از آن را متوقف کنیم. طنین اضطراب و تنش، هوشیاری و آمادگی بیشتر، برای ایرانیها خود یک پیروزی است.
.....
....
🔴 چند خطی درباره مذاکرات از کف جامعه!
🔴 چند خطی خارج از فضایِ ذهنیِ ما!
در پارکها، صف نان، تاکسی، مهمانیها، شبکههای اجتماعی و ... عموم مردم یک سؤال تکراری دارند:
«چی میشه؟ توافق میشه یا جنگ تو راهه؟»
درست یا غلط بخش زیادی از جامعه مسئله را اینگونه میبیند و این فقط یک کنجکاویِ سیاسیِ ساده نیست، بلکه نشانهای از یک وضعیت روانی عمیقتر به نام «حالت تعلیق جمعی» است.
مردم ایران سالهاست تحت فشار تحریم، تورم، بیثباتی اقتصادی و تهدیدهای پیاپی خارجی زندگی کردهاند، اما آنچه این روزها تجربه میکنند یک وضعیت روانی متفاوت است؛ جایی میان «امید» و «فروپاشی روانی». جایی که بسیاری از جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی آن را معلق بودن آینده یا suspended future مینامند.
این حالتی است که جامعه نه میتواند برای آینده برنامهریزی کند، نه قادر است با حالِ حاضر کنار بیاید. آدمها نمیدانند پسانداز کنند یا پولشان را خرج مهاجرت کنند یا بمانند. طلا و دلار و ماشین بخرند یا بفروشند! به توافق دل ببندند یا نبندند! همه چیز موکول به چیزیست که هنوز نیامده اما بر همه چیز سایه انداخته است: «توافق یا جنگ؟»
این دقیقا همان جایی است که ذهنها خسته میشوند، قدرت تحلیل پایین میآید، شایعهها جای تحلیل را میگیرند و ترس به جای تعقل مینشیند!
وقتی جامعه در حالت #بلاتکلیفی قرار بگیرد مردم دنبال نقطههای قطعی میگردند؛ مثل خبر توافق یا خبر جنگ! چون حتی یک فاجعهی واقعی برای ذهنی که از تعلیق خسته شده از انتظار دائمی راحتتر است.
مسأله مردم «وضعیت بد روانی ناشی از تعلیق» است و این شرایطی است که هیچ کس در آن برنده نیست. این خطری است بزرگتر از تحریم یا حتی جنگ ...
پینوشت: متن برگرفته از نوشتهی سهند ایرانمهر به نام «جامعه در حالت تعلیق و بازارِ گرمِ پیشگویی» است!
....
....