خدایا جهان پادشاهی تو راست
ز ما خدمت آید خدایی تو راست
پناه بلندی و پستی تویی
همه نیستند آنچه هستی تویی
همه آفریده ست بالا و پست
تویی آفرینندهٔ هر چه هست
خرد را تو روشن بصر کردهای
چراغ هدایت تو بر کردهای
تویی کاسمان را برافراختی
زمین را گذرگاه او ساختی
چنان آفریدی زمین و زمان
همان گردش انجم و آسمان
که چندان که اندیشه گردد بلند
سر خود برون ناورد زین کمند
چنان بستی آن طاق نیلوفری
که اندیشه را نیست زو برتری
مرا در غبار چنین تیره خاک
تو دادی دل روشن و جان پاک
چو اول شب آهنگ خواب آورم
به تسبیح نامت شتاب آورم
و گر بامدادست راهم به توست
همه روز تا شب پناهم به توست
چنان دارم ای داور کارساز
کزین بانیازان شوم بینیاز
چنان گرم کن عزم رایم به تو
که خرم دل آیم چو آیم به تو
نشاید تو را جز به تو یافتن
عنان باید از هر دری تافتن
سپردم به تو مایه خویش را
تو دانی حساب کم و بیش را
#دمی_با_نظامی