✳️چرا مهسا امینی طعمه‌ی مطامع سیاسی-جناحی اصلاح‌طلبان و منافقین شد ✍ #سید_علیرضا_آل‌داود فوت مرحومه مهسا امینی را به خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم. و اما بعد، پاسخ به یک سوال مهم می‌تواند در تحلیل ها راهگشا باشد: چرا به بهانه فوت مرحومه مهسا امینی جنبش اجتماعی ضد کشور به محوریت جریان اصلاحات و اعتدال با حمایت مالی رسانه ای سعودی ها و آلبانی نشینان در فضای مجازی شکل گرفت؟! نکته نخست عصبانیت محور عبری-عربی و غربی از حرکت تمدنی اربعین است که شاهد بودیم پیش از اربعین دست به دامن جریان صدر، سعودی و ترک و داعش برای اختلال در این مراسم عظیم شدند و دنباله‌های آنان در داخل نیز ماموریت خود را با تحلیل‌های مغرضانه ادامه دادند. نکته دوم از برجسته سازی موضوع مهسا امینی، ایجاد یک کانال انحرافی رسانه ای پس از نمایش عظیم حضور مردم در اربعین بود که تلاش‌های شبانه روزی جریانات معاند داخلی و خارجی را بر باد داده بود و آنها با عصبانیت تمام شروع به دروغ پردازی به بهانه مرحومه امینی کردند. نکته سوم انحراف افکار عمومی از بازخوانی جنایات ملکه سفاک و خون‌آشام انگلیس بود که ارتش سری ملکه در ایران داغدار آن پیر جنایتکار بود و موضوع مهسا امینی را فرصتی برای عقده گشایی دانست. نکته چهارم پنهان کردن جلوه های امید بخش مانند دستاوردهای عظیم دولت انقلابی در پیوستن به گروه شانگهای و دستاوردهای منطقه ای ایران بود. نکته پنجم وجود صفت لاشخوری و مردارخواری جریان اصلاحات بود که هر وقت فرصتی پیدا کنند شروع به زدن اسلام و انقلاب می‌کنند که در فتنه های ۸۸ و ۹۸ شاهد آن به وضوح بوده‌ایم. و نکته ششم اینکه جریان اصلاحات و اعتدال در موضوع دادخواهی برای مهسا امینی دروغ می‌گوید چراکه در موضوع مشابه قتل همسر جوان هنر پیشه کُرد همفکرشان(مرحومه میترا استاد) بدست نجفی شهردار اسبق تهران شاهد بودیم در سکوت کامل خبری بودند و حتی به مرحومه تهمت‌های بسیاری زن و مردشان زدند و نکته بسیار مهم اینجاست که این جریان سابقه بهره گیری از سناریوی کشته سازی مانند فتنه۸۸ را در کارنامه‌ی خود برای مطامع سیاسی و حزبی‌اش دارد و بعید نیست در موضوع مرحومه امینی از این تکنیک استفاده کرده باشند. نکته هفتم انتقام از تعطیلی اجلاس سالانه منافقین بود که جنجال خبری اش را هفته‌های پیش از طرف رژیم آلبانی و اروپایی ها شاهد بودیم که همچون مار زخم خورده شروع به انتقام و تولید روایت های دروغ با موضوع مرحومه امینی کردند. اما در این سمت ماجرا نیز شاهد موضوع تلخی بودیم و آن اینکه برخی در جبهه انقلاب نتوانستند جبهه حق را درست تشخیص داده و در عملیات شناختی دشمن گرفتار شدند و شروع به تضعیف نهادهای انقلابی کردند. اما پس از شروع به تبیین اصل ماجرا از سوی رسانه‌ی ملی مشخص شد طرح بحث ضرب و شتم از اساس داستان سرایی و دروغ آلبانی نشینان و اصلاح طلبان بوده تا جاییکه برخی از منصفان آنها توییت های خود را پاک کردند. نکته مهم در این ماجرا اخلاق مداری پلیس بود و فراجا هوشمندانه درگیر احساسات و جو رسانه‌ها نشد و با اجازه خانواده محترم امینی فیلم و اطلاعات پزشکی بیماری مغزی سابق مرحومه را منتشر کرد که بر عصبانیت جریانات معارض افزود. گفتنی است در شرایط پیش رو اتحاد میان نیروهای انقلابی امروز بیش از پیش اهمیت دارد و باید جریان انقلابی اجازه ندهد دستاورد های دولت انقلابی و جریان رسانه ای عظیم اربعین با این هوچی‌گری ها به حاشیه رانده شود. زمستان می‌رود و سیاهی به ذغال خواهد ماند، فقط این سوال‌ها باقی است که تا چه زمانی باید با جریان برانداز بنفش یعنی سرمایه‌های رژیم صهیونسیتی در ایران مماشات شود؟ تا چه زمانی باید شاهد ترور امنیت روانی مردم در فضای مجازی ول باشیم؟ تا چه زمانی باید در این جنگ شناختی شاهد هجمه به دل‌های پاک نوجوانان و جوانان باشیم؟! و این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با مسئولین قوه قضاییه به جد درخواست برخورد با کسانی را داشتند که امنیت روانی مردم را نشانه گرفته اند...تاکید می‌کنم هیچ کشوری اجازه تولید و گردش آزادانه این میزان فیک نیوز را در سطح سرمایه اجتماعی‌اش نمی‌دهد...هیچ کشوری...

✳️جنگ شناختی و استعمار پلتفرمی ✍ #سید_علیرضا_آل‌داود ⭕️جنگ شناختی به عنوان سلاح افکار عمومی با هدف دستکاری گفتمان عمومی توسط عناصر خارجی تعریف می‌شود که به دنبال تضعیف وحدت اجتماعی یا آسیب رساندن به اعتماد عمومی به نظام سیاسی، بی ثبات سازی و عادی سازی موضوعات متضاد با ارزشها و هنجارهای یک کشور هستند، در این جنگ پاشیدن بذر بی اعتمادی بر روی افکار عمومی از اهداف اصلی به حساب می آید. ⭕️ جنگ شناختی تلاش می کند ادراکات و سپس رفتار مردم را تغییر دهد، ادراک محصول شناخت است که «مکانیسمی» است که تلاش می شود در این جنگ از آن بهره ببریم. ⭕️برای درک جنگ شناختی، شروع با مفهوم شناخت مفید است، که احتمالاً به عنوان «فرایند ذهنی کسب و درک دانش، که متضمن مصرف، تفسیر و درک اطلاعات است» تعریف می‌شود (اتول، 2020). در نتیجه، یک درک ممکن این است که حوزه شناختی شامل «ادراک و استدلالی است که در آن مانور با بهره‌برداری از محیط اطلاعاتی برای تأثیرگذاری بر باورها، ارزش‌ها و فرهنگ افراد، گروه‌ها و/یا جمعیت به هم پیوسته حاصل می‌شود». ⭕️ بر اساس تفسیر حوزه شناختی ارائه شده در بالا، پل اوتول (2020) جنگ شناختی را به عنوان "مانورهایی در حوزه شناختی برای ایجاد یک ادراک از پیش تعیین شده در بین مخاطبان هدف به منظور کسب مزیت نسبت به طرف دیگر" تعریف می کند. ⭕️ با توجه به تعاریف بالا بستر این جنگ در حال حاضر در سطح کشور ما که دشمن می تواند بر روی ادراک و رفتار سرمایه اجتماعی کشور تاثیرگذاری حداکثری داشته باشد سرویس‌های فضای مجازی عمدتا خارجی است که متاسفانه کاملا رهاشده و بدون هیچ گونه ضابطه‌ای مجری این جنگ شده‌اند. ⭕️ در شرایط کنونی اتفاق دیگری که در کشور ما رخ داده و بسیار آزاردهنده است تجربه عجیب #استعمار_پلتفرمی در سال ۲۰۲۲ است که تقریبا در هیچ کدام از کشور های پیشرفته آنرا در این سطح نمی‌بینیم. ⭕️ تجربه اتحادیه اروپا مخصوصا از سال ۲۰۱۲ و پس از افشاگری‌های اسنودن که بخشی از مقابله این اتحادیه ضد جنگ شناختی-ترکیبی آمریکایی‌هاست اکنون در برابر ماست: راه اندازی شبکه اروپایی با هدف جلوگیری از سرقت داده‌های اروپایی‌ها توسط پلتفرم‌های آمریکایی(جلوگیری از شنود NSA و جاسوسی GCHQ(مصاحبه مرکل))، تصویب قوانین GDPR، آنتی تراست و اخیرا DMA برای جلوگیری از این استعمار پلتفرمی و... ⭕️ نکته آخر اینجاست که پلتفرم‌های پرمخاطب خارجی حاضر در کشور ما یعنی همان بستر جنگ شناختی در حال اجرای طرح صیانت خودشان در کشور بدون هیچ مانعی هستند و حال این سوال از مخالفان قانونمند شدن فضای مجازی در داخل مطرح است که در برابر این میزان خسارت به سرمایه اجتماعی کشور بخصوص کودکان و نوجوانان، ولنگاری، بی قانونی، سانسور ارزشهای مردم ایران در این پلتفرم‌ها پیشنهادشان غیر از تخریب دلسوزان و برچسب زنی و حملات کور به آنان چیست؟