🔺مگه بابای مهسا امینی راست میگفت که مامان #کیان درست بگه؟!
تحت تاثیر رسانه هایی هستن که صبح تا شب دارن علیه جمهوری اسلامی پمپاژ خبری میکنن!
شما فقط به لیست دنبال کننده های مادر کیان توجه کنید!
💬 تقوی
🔹خیلی قبل تر از اینکه تروریستها در کف خیابان #کیان عزیزمان را ترور کنند ذهن مادرش را از طریق رسانه هایشان ترور کرده بودند...
کیان مظلومانه به #شهادت رسید ولی مادرش تکمیل کننده پازل دشمن شده!
💬 براتی
🔸برای کیان باید عزادارتر بود؛ او گریهکن ندارد. پیراهن عثمانش کردهاند تا از خونخواهیاش آبی علیه جمهوری اسلامی گرم کنند. مادرش که باید عزادارترین باشد، مشغول اجرای شوی سیاسی دروغ روی قبر خشک نشده فرزندش است. خون این کودک معصوم به خواست خود خانوادهاش، پایمال کثافت کاری سیاسی شد.
💬 آسوپار
➕ مادر شهید #کیان_پیرفلک صراحتا دروغ می گوید. کیان جای خود، در این ماجرا ۴ شهید مظلوم دیگر و مجروحین نیروی انتظامی و بسیج هم هستند که توسط تروریستها گلوله باران شده اند. این زن به خاطر گرایشات قبلی اش با آبروی فرزند و سایر شهدا و مجروحین بازی می کند. باید با تروریستها رو در رو شود.
💬مسلم معین
📌 راز شهیدیکهبویعطر میداد در وصیتنامه اش فاش شد
🔹️ خیلی از همرزمان شهید میگفتند: شهید همیشه بویعطر میداد، خوشبو بود.
◇ خیلی وقتها از او میپرسیدیم حسین چه عطری میزنی اما هر دفعه جواب سر بالا میداد یا بحث را عوض میکرد، ولی آنچه که برای ما عجیب بود بویعطر خیرکنندهاش بود که هیچ جا نبود.
◇ تا اینکه در وصیت نامهاش راز این بوی خوش، فاش شد.
◇ این شهید در وصیت نامهاش نوشته بود: به خدا هیچگاه در زندگیام از عطر استفاده نکردم، فقط هر گاه میخواستم بوی خوش داشته باشم، میگفتم: «السلام علیک یا اباعبدالله»
🔹️ زندگینامه شهید: شهید حسینعلی اکبری ششم تير ۱۳۴۳، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود.
◇ پدرش اسماعیل، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته ریاضی فیزیک درس خواند و به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت.
◇ بيست و هشتم دي ۱۳۶۵، با سمت جانشین تیپ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای اسلام آباد واقع است.
#شهید_سردار_حسینعلی_اکبری
#شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۸
پیش از #شهادت میفرمود:
بعد از آنکه جای مرا خالی دیدید،
و دیگری بر جای من نشست؛
مرا خواهید شناخت....
_امیرالمومنینعلیعلیهالسلام
| نهجالبلاغه،خطبه۱۴۹
16.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های شهید سیدمهدی جلادتی از شهدای جنایت اخیر رژیم صهیونیستی لحظاتی قبل از شهادت
#شهادت
#مرگ_بر_اسرائیل
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲
.....
.....
این عکس یکی از دردناکترین و در عین حال حماسیترین لحظات فکه، ماجرای گردان #حنظله است که ٣٠٠ نفر از نیروهایش درون یک #کانال به محاصرۀ عراقی ها در میآیند آنها چند روز با تکیه بر ايمان خود به مقاومت ادامه میدهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و یا عطش مفرط به #شهادت میﺭﺳﻨﺪ، ساعات آخر بیسیمچی گردان #همت را خواست، حاجی پای بیسیم آمد صدای ضعیفی را از آن سوی خط شنید که میگوید:
احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بیسیم دارد تمام میشود عراقی ها عنقریب میآیند تا ما را خلاص کنند، من هم خداحافظی میکنم از قول ما به امام بگویید همانطور که فرمودید حسين وار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم...
این وعدہ خداست
که حق النــــــاس را نمی بخشد!
خـــــــون شهدا حق الناس است
نمی دانم با این حق النـــــاس
بزرگی که به گردن ماســــــت،
چه خواهیم کرد؟!
هفته دفاع مقدس گرامی باد
......
.....
❌ترورهای سه گانه شهید رازینی!
1⃣ شهید رازینی که پیش از این ۲ بار مورد #ترور ناموفق قرار گرفته بود، صبح امروز به #شهادت رسید.
2⃣ اولین ترور در سال ۱۳۷۷ رخ داد؛ هنگام خروج شهید رازینی از محل کارش با نصب بمب آهن ربایی به خودروی حامل وی توسط موتورسواران مورد سوءقصد قرار گرفت اما جان به سلامت برد.
3⃣ پس از دستگیر شدن افرادی که در ترورش دست داشتند، با ارسال دست نوشتهای به مقام معظم رهبری از ایشان درخواست عفو مهاجمان را کرد که مورد تایید رهبر انقلاب قرار گرفت.
4⃣ عامل ترور حجت الاسلام رازینی به زندان منتقل شد و در طول تحمل حبس هنگامی که به مرخصی آمده بود از کشور گریخت.
5⃣ مرحوم رازینی بار دیگر مورد سو قصد قرار گرفت و این بار خانمی که خود را خبرنگار معرفی کرده بود و بارها درخواست مصاحبه با وی را داشت، سرانجام فرصتی پیدا کرد تا نیت شوم خود را عملی کند.
6⃣ او که از طرف گروهک #مجاهدین_خلق مامور به انجام این ترور شده بود، هنگامی که آماده مصاحبه میشد، دست خود را به مدت طولانی درون کیف خود نگاه داشته بود که همین موضوع مرحوم رازینی را به این فرد #مشکوک میکند.
مرحوم رازینی هنگامی که به سمت این زن میرود، می بیند که نارنجکی را در دست دارد که سعی در مخفی نگه داشتن آن دارد و همین موجب هشیاری شهید و خنثی سازی ترور میشود.
اما امروز سومین ترور روی داد و فرجامی خونین رقم زد...
.....
.....
💢 این وصیتنامه را بیست بار بخوانید!
🔰 رهبر معظم انقلاب: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان گذشتهی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام.»
📝 گزیدهای از وصیتنامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی:
🔸اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارهی عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟
🔸خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همهی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم.
🔸بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔸اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم. ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر.
🔸آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔸آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من لئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا #شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔸شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸#شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔸برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
🌹🕊۱۱اسفند سالروز شهادت عارف شهید ناصرالدین باغانی
حلول ماه مهمانی خدا را تبریک عرض میکنم!
....
....