eitaa logo
کانال خبر و تحلیل
466 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
17.2هزار ویدیو
152 فایل
شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ باز هم همان همیشگی ها 🔺عیار آدمی در بحران ها و بزنگاه ها مشخص می شود، در بزنگاه های تاریخی است که ریزش ها و رویش ها رخ می دهد، خواص امتحان پس می دهند و سره از ناسره نمایان می شود. افراد، گروه ها، جریانات، ائتلاف ها و مدعیان انقلابی گری را در بزنگاه ها بسنجید؛ آیا حاضرند به میدان آمده و هزینه بدهند؟ آیا حاضرند فحش بخورند و در دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی هزینه و فایده نکنند؟ آیا امروز را به فردای انتخاباتی خود می فروشند یا ابوذر گونه و عمار وار و مالک اشتر مآبانه با قلم شمشیر می زنند و با بیان خود پرده نفاق را می درند؟! 🔸فتنه 88 یک معیار بوده و است؛ خواص چه کردند؟ چه کسانی در لباس اصولگرایی بذر تردید را کاشتند؟ چه افرادی با سکوت خود در فتنه، صدای این عمار ولی را درآوردند؟ چگونه فراموش کنیم اصحاب تردید و ساکتین فتنه، پازل فتنه گران را تکمیل کردند؟! اصولگرایانی که تا خود 9دی سکوت پیشه کردند و با سکوت خود و حتی بعضاً با تکرار اباطیل فتنه گران نظام را هشت ماه به لبه پرتگاه بردند. فتنه 88 سنگ محک بسیاری از مدعیان بود. 🔸برجام؛ بزنگاهی تاریخی و ماندگار. باز هم همراهی و سکوت و گیجی مدعیان بصیرت و ولایتمداری! به راستی اگر نبود تأییدات، سکوت، خوش رقصی، حمایت ها و تبریک های خائنانه ژنرال ها و برخی بزرگان به اصطلاح جبهه انقلاب، آیا برجام تصویب می شد؟ هر طرف می روی باز به خواص می رسی، خواصی که باز با تردید افکنی خود صحنه را غبار آلود کردند و برجام نافرجام را بر نظام و ملت تحمیل کردند و خسارت محضی را چونان دسته گلی به آیندگان هدیه دادند. 🔸 همین جریان باز در ماجرای تصویب لوایح استعماری fatf فعال است. جریان تردید. جریانی که نقش خود را باز هم خوب ایفا کرد. این بزنگاه ام گذشت و روسیاهی اش ماند برای کسانی که با مواضع دوپهلوشان باعث تصویب این لوایح در مجلس شدند که البته در نهایت با روشنگری های مردم و بخشی از نیروهای انقلابی در مجمع تشخیص بخشی از آن رد و بخشی دیگر مسکوت ماند. هیچ وقت یادم نمی رود بارها با بسیاری از اصولگرایان خودم هم کلام شدم و ساعتها از معایب این لوایح گفتم، جواب چه بود؟ چاره ای نیست و کشور قفل شده است و قس علی هذا... 🔸 و اما در فتنه و ماجرای اخیر؛ یکی دیگر از بزنگاه های حساس تاریخی که بر اساس آن می توان عملکرد بسیاری از مدعیان اصولگرایی را ارزیابی و تحلیل کرد. کما فی السابق در این فتنه ام خبری از بزرگان و فهول اصولگرایی نیست، همان ها که خود را مساوی با رهبری و نظام و انقلاب و.... می دانند و هرکس علیه شان سخنی بگوید متهم به خیانت و وحدت شکنی و بی بصیرتی می شود. جماعتی که وقتی صحبت از پشت میز رفتن است همه حاضرند و وقتی صحبت از روی مین رفتن است همه غایبند و نظاره گر. 🔸 حزب الله؛ جریان مستقل انقلابی که در تمامی این صحنه ها یک تنه و مظلومانه پای انقلاب و مواضع اصولی خود ایستاده است. برای حزب الله اصولگرا و اصلاح طلب تفاوتی ندارد. برای حزب الله فتنه خط قرمز است؛ چه ساکتینش قالیباف و لاریجانی و رضایی باشند و چه عاملینش موسوی و کروبی و هاشمی. برای حزب الله برجام سندی مغایر با منافع ملی و اصول انقلاب است؛ چه حامیانش باهنر و صفار و ولایتی باشند و چه ظریف و عراقچی و تخت روانچی. 🔸 حزب الله هزینه می دهد. در هنگامه نطق خود، دو دوتا چهارتا نمی کند. خدا، شهدا و منافع ملی را در نظر می گیرد. مسجد به مسجد، دانشگاه به دانشگاه می رود و از صحنه می گوید و روایت می کند و شمشیر می زند. در تمامی این فتنه ها جماعت مستحکم و ثابتی را می بینیم که همیشه پای کارند و تذبذبی در رفتار و اندیشه آنان نمی بینی و مصداق کالجبل الراسخ اند. باز هم همان همیشگی ها. این روزها بازم باید به این عماران پای کار جریان حق خداقوت گفت؛ کسانی که در تمامی مقاطع بحرانی نظام از فتنه 88 و برجام تا آبان 98 و فتنه اخیر امتحان خود را خوب پس دادند؛ از رسایی و ثابتی و شهبازی تا جمشیدی و خضریان و کوشکی و حاج حسین شریعتمداری و.... با همه اشتباهات و نقدهایی که به هر کدام از بچه های انقلاب وارد است اما یک تار موی اینان شرف دارد به تک‌تک کسانی که به هنگامه نیاز نظام اسلامی باید آنان را در پستوهای قدرت و ثروت و عافیت پیدا کرد و نه میدان نبرد. .... ....
🔹برخی با اشاره به بروز رفتارهای ضد دینی مانند حمله به برخی از ارزش‌ها و نماد های مذهبی همچون چادر و اصل حجاب شرعی، ساده انگارانه تصور می کنند، ستیز با احکام اسلامی خصوصا حجاب شرعی در ایران حاصل تجربه حکومت دینی است. 🔺احتمالا تاریخ نخوانده اند تا بدانند، در همان بدو انقلاب و در آن فضای شور انقلابی و دینی جامعه، شاهد تظاهرات چند ده هزار نفری علیه حکم قصاص و حجاب بودیم. 🔺 اوج این اعتراضات را در 17 اسفند 57 شاهدیم. روز جهانی زن. یعنی فقط 25 روز بعد پیروزی انقلاب اسلامی. یک روز بعد از سخنان تاریخی امام در ارتباط با لزوم وجود حجاب شرعی در ادارات و سازمان‌ها و وزارتخانه ها. راهپیمایی حدودا 15 هزارنفری علیه حجاب که چند روزی به طول انجامید و موجبات درگیری و زد و خورد و مباحثه های مختلف میدانی را برای مردم فراهم آورد. فیلم های منتشر شده از تجمعات آن روزها یکی از اسناد جذاب و ماندگار تاریخ انقلاب است. خصوصا تجمعاتی که در دانشگاه تهران شکل گرفت. 🔹واقعیت این است که دین ستیزی در بخشی از جامعه ایران، ریشه در سیاست های فرهنگی حکومت رضاخان و سپس پهلوی دوم دارد. فضای اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی هم فقط مدتی آن را به محاق خاموشی برد.امروز فقط زمینه بروز دوباره این دیدگاه، آن هم در مقیاس بسیار کوچک‌تری، توسط اقلیتی که از اول انقلاب همیشه وجود داشتن فراهم شده است. فلذا نباید پدیده رخ داده فعلی را امری عجیب و خارق العاده دانست و نباید متحیرانه به آن نگاه کند.
⭕ تازه اول‌ عشق است! 🔸حیات آدمی به چیست؟ انسان حی را چگونه می دانید؟ انسانی که می خورد و می خوابد و زاد و ولد می کند؟ انسانی که صبح به نیت شب و شب را به نیت صبح سر می کند؟ مسلمان و غیر مسلمان فرقی نمی کند، آیا از دل ویژگی های فوق حیات واقعی انسان تصوير می شود؟ این حیات توصیف شده فرقش با حیات حیوانی چیست؟ 🔸این انسان را هر چیزی می توان نامید جز حی. او اساسا حیاتی ندارد چه برسد به آنکه بخواهد محیی باشد. او یک مُرده متحرک است. حیات در آرمان است. حیات در مبارزه است. حیات بی آرمان و بی مبارزه حیات نیست، مُرداب است. آدمی بزرگ نمی شود مگر به آرمان هایش، مگر به مبارزه اش جهت نیل به آرمان ها. 🔸در تاریخ بشریت نام چه کسانی به یادگار مانده است؟ مبارزین یا قاعدین؟ مجاهدین یا متهاونین؟ آرمانخواهان مبارزه جو یا عافیت طلبان منفعت جو؟ عارفان مجاهد یا عالمان متفرعن؟ اساسا انسان مسلمان و انسان انقلاب اسلامی بدون آرمانخواهی و مبارزه بی امان برای آرمان‌ها، تهی از معنا خواهد بود. انسان انقلاب اسلامی کمال را در مسیر مبارزه می فهمد، خودسازی را در طریق نبرد معنا می کند، رشد را در ستیزه و جدال متصور است و نه در کنج حُجره و کلاس درس، او در میدان کارزار دنبال سعادت و نیک بخت شدن است. 🔸در طول تاریخ، از انبیا و پیروانشان تا ائمه و شیعیانشان، از فیدل کاسترو و مریدانش تا خمینی و سربازانش، از گاندی و عاشقانش تا خامنه ای و یارانش، در مسیر مبارزه، تن به هرگونه هزینه و تعبی داده اند. اصلا مگر می شود دم از مبارزه و آرمانخواهی زد ولی فحش خوردن را تجربه نکرد؟ مگر می شود اهل مبارزه باشی ولی انتظار سیلی خوردن نداشته باشی؟ مبارزه است و تحقیر، تحریم، تهدید، هتک آبرو، توهین به مقدسات و باورهایت، نامهربانی های دوست ها و دشمنانت، تمسخر کردن های اطرافیانت، سرزنش کردن های رفیقانت و تهدید کردن عزیزانت. 🔸بسیاری را دیده ام که مبارزه را بدون لوازمش می خواهند. مگر می شود؟ در مسیر مبارزه اگر فاطمه زهرا هم باشی باید برای آرمانت سیلی بخوری، باید از مُحسنت بگذری، اگر حسین، نوه پیامبر هم باشی باید گودال قتلگاه را معراج عرفانی و محراب عبادتت بدانی و زن و بچه و هست و نیستت را هبه کنی. 🔸این روزها حال مهدی جمشیدی را خریدارم. سربازی تکلیف مدار که در کارزار تبیین آرمان های انقلاب اسلامی و دفاع از گفتمان امامین انقلاب همواره با قلم صریح و غیر محافظه کارانه و بیان عالمانه اش خار چشم جریانات مختلف انحرافی و التقاطی داخلی و خارجی بوده است. از مدعیان دروغین انقلابی گری شبه اصولگرا تا پیاده نظام گفتمانی دشمنان خارجی شبه اصلاح طلب در داخل. آری او حقیقتا شاگرد مکتب خمینی و خامنه ای است. او دلداده مصباح یزدی و مرتضی آوینی است. تازه شبیه اساتیدش شده است. مگر آوینی و مصباح عزیز در تیررس حملات شبه روشنفکر های داخلی و خارجی نبودند؟ مگر کوته فکران در لباس دوست، مصباح را متهم به افراطی گری سیاسی نمی کردند؟ مگر با آوینی به جرم حرف زدن از آرمان‌های انقلاب برخورد نکردند؟ دوستان جاهل و دشمنان خائن. 🔸 استاد بزرگوار، تازه اول عشق است. باید با مبارزه عاشقی کرد. باید عاشقی کرد با آرمان‌ها. عشقی که تاوان دارد، تاوانی که شیرین است و حیات بخش، تاوانی که باید برای قیام لله و حاکمیت قسط داد و از بذل جان و مال و آبرو دریغ نکرد. 🔸خمینی، مُنادی مبارزه خواهی مومنانه چه زیبا توصیف می کند: «هرکس قیام کردبرای اقامه عدل، سیلی خورد. ابراهیم خلیل الله چون قیام کرد برای عدالت، سیلی خورد و او را به آتش انداختند. در تمام دنیا، از صدر عالم تا حالا بوده و تا آخر هم خواهد بود که هرکس قیام کرد برای اینکه عدالت ایجاد کند، حکومت عدل ایجاد کند، سیلی خورده. پس ما گله‌ای نداریم که چون قیام کردیم برای اقامه عدل، برای حکومت عدل، برای حکومت اسلامی، سیلی بخوریم. ما باید زیادتر سیلی بخوریم. آن وقت یک نحو بوده، حالا نحو دیگری بوده.همه سیلی خوردند، ما هم داریم سیلی می‌خوریم و این سیلی‌ای است که به اسلام می‌خورد، به ما نیست. این سیلی‌ای است که از صدر عالم تا حالا به مقدسات انبیا خورده است؛ به شخص نبوده. مسئله شخص نبوده، مسئله مکتب بوده؛ به مکتبشان سیلی زدند.» 🔸ما کجا و بر سر نخل آویختن میثم تمار، ما کجا و ربذه گردی ابوذر غفاری، ما کجا و به سر دار رفتن شیخ فضل الله نوری، ما کجا و تیرباران شدن نواب صفوی، ما کجا و تبعید های گاه و بی گاه خمینی، ما کجا و فحش درمانی های مصباح یزدی، ما کجا و خون دل خوردن های خامنه ای، ما کجا و دنبال شهادت دویدن های قاسم سلیمانی. راه حل چیست؟ چگونه مسیر را با آرامش طی کنیم؟ باید گرفتار آرمان‌ها شویم، باید بیمار شویم، باید خریدار سر دار شویم، باید در این معرکه شهره بازار شد. باز هم می گویم، استاد؛ تازه اول‌ عشق است. ..... ....
897.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 پیدا کنید پرتغال فروش رو! 🔸 برای ما که سالهاست برخی مدعیان اصولگرایی را می‌شناسیم و عمیقا بر این باوریم که این جماعت هیچ نسبتی با گفتمان انقلاب و اسلام ناب ندارند، از روز هم روشن تر بوده و هست که این آقایان اساسا هیچ فرقی با اصلاح طلبان ندارند و با هم در بزنگاه های مختلف دست داده اند! 🔸 چه کسانی در انتخابات تاریخی سال 84 بعد از شکست در دور اول تمام ظرفیت های خود را پای کار آقای هاشمی رفسنجانی آوردند! چه کسانی در انتخابات سال 88 قرار بود در انتخابات شرکت کنند و وقتی شرایط را مساعد جهت شرکت ندیدند تمام ظرفیت های ستادی خود و جایگاهی که در آن کار می‌کردند را پای کار آقای میرحسین موسوی آوردند! 🔸 آقای ظریف از چه کسانی سخن می گوید! کدام اصولگرایان بوده اند که در دور اول شکست خورده اند و در دوم در کنار ستاد پزشکیان خوش رقصی کرده اند! چه کسانی بوده اند که دست یابی به منافع خویش از مجرای پزشکیان را به مراتب راحت تر از طریقه حکمرانی سعید جلیلی می دیدند! 🔸 واقعا دلم می سوزد! دلم برای ساده دلانی می‌سوزد که هنوز هم فکر می کنند این افراد می توانند علمدار گفتمان اصیل انقلاب باشند! گندم نمایان جو فروشی که سالهاست بدنه جبهه انقلاب را بازیچه نمایش های سیاسی دنیا پرستانه خویش قرار داده اند! فتامل! خودتان پیدا کنید پرتغال فروش رو... ..... ....
🔴 رفتارهای مقاومت شکن! 🔸یکی از دعوت هایی که گفتمان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برای مردم دارد؛ دعوت به امر مقاومت است. دعوتی که مبتنی یک فهم عقلانی، ایدئولوژیک و منفعت محور است. تاریخ چند دهه اخیر جمهوری اسلامی و سرگذشت بسیاری از ملت های تحت فشار ظلم و استکبار، امروز دیگر بر همگان ثابت کرده است که تنها راه پیشرفت، مقاومت است. به تعبیری مقاومت رمز پیشرفت است. هر تحلیل گر منصف سیاسی امروز شهادت می‌دهد که هزینه های چالش مقابل استکبار به مراتب کمتر از سازش با کفر و شرک است. اغلب مردم هم نشان داده اند که این مهم را فهم و مسیر مقاومت را انتخاب کرده اند و آن را طریقه اصلی سعادت خویش می‌دانند. 🔸اما چه چیزی این انتخاب مردم را دچار تردید می کند؟ چه مسأله ای می‌تواند مقاومت این ملت را بشکند؟ چه تناقضاتی می‌تواند این مردم را نسبت به انتخاب دیروزشان پشیمان کند؟ قطعا عوامل متعددی را می‌توان برشمرد اما به نظر نگارنده، مهم ترین عامل آن است که مردم در این مسیر احساس کنند که این مقاومت، صبر و ایستادگی فقط مربوط به آنان است و نه مسئولین! رنج و سختی اش را قرار است آنان متحمل شوند و کیف و حالش را آنانی کنند که در رأس قدرت اند! 🔸وقتی از تریبون های رسمی جمهوری اسلامی دعوت به مقاومت صورت بگیرد و اولین کسانی که زندگی شان بویی از مقاومت نبرده است برخی مسئولین باشند، این تناقض ناخودآگاه اراده های عمومی مردم را متزلزل می‌کند. از نگاه مردم اگر قرار است مقاومتی باشد و تحریمی تحمل شود، باید این تحریم و مقاومت و... برای همه باشد نه فقط برای مستضعفین و توده های مردم، تحریم را می‌توانیم تحمل کنیم اما تبعیض و فساد و جانماز آب کشیدن را نه. 🔸نمی‌شود هر روز در تریبون های عمومی امت را دعوت به مقاومت کرد و همزمان مردم بشنوند از فرزند حدادعادل و لاريجانی تا عارف که در آمریکا زندگی می‌کنند! نمی‌شود هر روز دم از مقاومت زد و فرزندان ولایتی در ترکیه مشغول بساز و بفروشی باشند و فرزندان شمخانی هم در حال کسب روزی حلال از نفتکش های بزرگ و متعددشان! 🔸مفهوم مقاومت در اذهان توده های مردم به تمسخر گرفته می‌شود وقتی می شنوند دختر و داماد رئیس جهادی مجلس حتی حاضر نیستند سیسمونی فرزندشان را از ایران خریداری کنند و برای سفر تفریحی شان در اوج مشکلات‌ مردم راهی ترکیه می‌شوند و همزمان فرزند دیگر قالیباف از یکی متخاصم ترین کشور های دنیا یعنی کانادا که بارها علیه جمهوری اسلامی تحریم های سنگينی را وضع کرده است درخواست و گدایی تابعیت می‌کند! خودتان را جای مردم بگذارید، مقاومتی می ماند برایشان! 🔸وقتی مردم می‌شنوند برخی از مدیران این کشور فرزندانشان از کشورهای گوناگونی مثل آمریکا تابعیت دارند و حتی حاضر نیستند تابعیت آنان را لغو کنند تا در مناصب کشور به مردم شان خدمتت کنند، به چه جمع بندی نسبت به امر مقاومت می‌رسند! تلخ تر آن است که همین افراد از ظریف و عارف تا حسن روحانی در محترمانه ترین نقاط مراسمات حاکمیتی کلان کشور می نشینند و به ریش ملت می‌خندند! 🔸مردم شاهد آن هستند که نامزدی با ادعای عمل به نهج البلاغه رای می‌آورد و به تنها چیزی که عمل نمی‌کند نهج البلاغه است. همین فرد بسیاری از بستگان خود از دختر و پسر و دامادش را با رانت به جاه و منال و مسئولیت می‌رساند و مردم متحیر! در اوج مشکلات اقتصادی به تبریز و مرند سفر تفریحی خانوادگی می‌رود و مشغول فوتسال بازی کردن با اعضای فامیل! معاون اول دولت همزمان در کیش مشغول عیش و نوش و آن معاون دیگر در بندر انزلی و آن وقیح دیگری در قطب جنوب و تورهای چند میلیاردی! به تعبیر رهبر انقلاب مگر مردم کورند؟ 🔸 رهبر انقلاب در سال 70 فرمودند: «شما چگونه میخواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسایل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیت‌المال هیچ حدی برای خودمان قایل نشدیم - مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند! - و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی میماند؟ مگر مردم کورند؟ نمیشود ما در زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمی که خیلیشان از اولیات زندگی محرومند. در این راه، از خیلی چیزها باید گذشت. نه فقط از شهوات حرام، از شهوات حلال نیز باید گذشت.» 🔸سیره علوی پیش کشان آقایان! برخی انتظارات از حد و قواره اینان بزرگتر است! لااقل حفظ ظاهر کنید و با اعصاب و روان مردم بازی نکنید! آقای فرزین می‌خواهد به مادرش تمام سکه هدیه بدهد، بدهد. اما چرا میخواهید با عمومی کردن زندگی مادی تان حال مردم را بهم بزنید! چرا باید همسر جناب دبیری عکسهای سفر قطب جنوب را استوری کند و فخر فروشی کند! آری نمی‌شود مثل حیوان بچرخیم و بلغتیم و مردم را به مقاومت دعوت کنیم! .... ....
⭕ مشکل اصلی کجاست؟ 🔸اگر امروز شاهد آن هستیم که اشراف، مترفین، مرفهین و متفرعنین سیاسی بر گُرده کشور سوار شده اند و هر روز با عملکردشان تیشه به ریشه منافع ملی و انقلابی ما می زنند و به ریش جریان انقلابی و عموم مؤمنین و عناصر دلداده انقلاب اسلامی می‌خندند ریشه اش به کجا بر میگردد؟ چه چیزی این جماعت را روز به روز گستاخ تر می‌کند؟ 🔸اگر امروز شاهد آنیم که دولتی قلدرمابانه تن به اجرای قانون حجاب نمی‌دهد و رئیس مجلس هم بر خلاف وظیفه قانونی اش این قانون را جهت اجرا ابلاغ نمی‌کند و با وقاحت تمام جلوی اجرای حکم الهی حجاب ایستاده اند، به راستی عامل اصلی این بی شرمی چیست؟ چه چیزی این جماعت را آنقدر پُررو کرده است جلوی اجرای شریعت توحیدی بایستدند؟ چرا به نقطه ای رسیده ایم که فریاد این مدعیان انقلابی گری و نهج البلاغه خوانی بر سر حزب الله عزیز بلند است و دست نوازشان بر سر مفسدین سیاسی و اقتصادی هم پیاله خود و مروجان بی عفتی و بی حیایی دراز؟ کجای کار می لنگد؟ 🔸نگارنده این سطور مشکل اصلی را تغییر ماهیت و هویت برخی عناصر خواص در حاکمیت اسلامی میدانم. کسانی که خودمانی اش این است که متاسفانه و بهترین حالت عوض شده اند و نه عوضی. چرب و شیرین دنیا نظام ادراکی، باوری و محاسباتی شان را بهم ریخته است. رهبر انقلاب در سال 75 در جمع پاسداران لشکر 27 محمد رسول الله ریشه واقعه کربلا را دقیقا همین نقطه می‌دانند؛ تغییر ماهیت خواص طرفدار حق. 🔸«آری! وقتی خواص طرفدار حق، یا اکثریت قاطعشان، در یک جامعه، چنان تغییر ماهیت میدهند که فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا میکند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر میشوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمیایستند و از حق طرفداری نمیکنند و جانشان را به خطر نمیاندازند؛ آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسین‌بن‌علی با آن وضع آغاز میشود. حکومت به بنی‌امیه و شاخه‌ی مروان و بعد به بنی‌عباس و آخرش هم به سلسله‌ی سلاطین در دنیای اسلام، تا امروز میرسد!» 🔸واقعیت این است که امروز جریان و افرادی بر امورات کشور تفوق، برتری و قدرت سياسی دارند که دیگر آن آدم های سابق نیستند. تکنوکرات شبه انقلابی و لیبرال های مذهبی حاکم بر کشور تصمیم خود را گرفته اند؛ حذف جریان حزب اللهی و نرمال سازی جمهوری اسلامی و هضم شدن در هاضمه نظم منحط غربی و هدف اصلی آنان است. این افراد خسته از گذشته خود، جریان انقلابی را موی دماغ خود و کشور می‌دانند و دوست دارند تک‌تک آنان را از صحنه سیاسی کشور سرخورده و در نهایت حذف کنند تا روز به روز راحت‌تر بخورند و بر اریکه قدرت بنشینند و کسی کاری به کارشان نداشته باشد. 🔸رویشان نمی‌شود صریحا بگویند از گفتمان انقلاب اسلامی و منویات امام راحل عبور کرده اند و آن شعارها و آرمان‌های انقلاب را صرفا برای انقلاب کردن خوب می‌دانستند و نه حکومت کردن، رویشان نمی‌شود لخت و عریان بگویند بریده اند، به اسم امنیت و مصلحت می‌خواهند شریعت را تعطیل کنند. رهبر انقلاب در همان سخنرانی مذکور خروجی تفوق این افراد بر جامعه اسلامی را به مسلخ رفتن حسین بن علی ها دانستند و بیان داشتند که حکومت اسلامی تنها پنجاه سال بعد از ارتحال پیامبر اعظم به روزی رسید که سر جگر گوشه او را گوش تا گوش برید و ما امروز در جمهوری اسلامی هیچ تضمینی وجود ندارد که زودتر از آن پنجاه سال به نسبت تاریخ ارتحال امام راحل به آن نقطه نرسیم! بخوانید. 🔸«اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر میافتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، اگر عده‌ی این‌ها زیاد باشد آن وقت دیگر واویلاست. آن وقت حسین‌بن‌علیها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. آن وقت، یزیدها بر سرِ کار میآیند و بنی‌امیّه، هزار ماه بر کشوری که پیغمبر به وجود آورده بود، حکومت خواهند کرد و امامت به سلطنت تبدیل خواهد شد، امامت به سلطنت تبدیل خواهد شد!» 🔸راه حل را هم خود رهبر انقلاب پیش روی ما گذارده است. این ماییم و صحنه پیش رو:«اگر امروز من و شما جلو قضیه را نگیریم، ممکن است پنجاه سال دیگر، ده سال دیگر یا پنج سال دیگر، جامعه‌ی اسلامی ما کارش به جایی برسد که در زمان امام حسین علیه‌السّلام رسیده بود. مگر این‌که چشمان تیزی تا اعماق را ببیند؛ نگهبان امینی راه را نشان دهد؛ مردم صاحب فکری کار را هدایت کنند و اراده‌های محکمی پشتوانه‌ی این حرکت باشند. آن وقت، البته، خاکریزِ محکم و دژِ مستحکمی خواهد بود که کسی نخواهد توانست در آن نفوذ کند. و الاّ، اگر رها کردیم، باز همان وضعیت پیش می‌آید. آن‌وقت، این خونها، همه هدر خواهد رفت.» .... ....