eitaa logo
🇵🇸 MESBAH|مصباح
213 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2هزار ویدیو
15 فایل
- تلك أيات الجنون ؛ [ جَاءَ الحَقُ وَ زَهَقَ البَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً ] پایان ما ← شهادت،🖇️🫀 خسته از شر الخطيئه و العالم ِفانی ؛ متکی بر حق ان‌شاءالله .
مشاهده در ایتا
دانلود
گنبدت‌قشنگه‌از‌همه‌ی‌زاویه‌ها-امیر‌طلا‌جوران.mp3
6.52M
گنبدت‌قشنگه‌از‌همه‌ی‌زاویه‌ها🙃❤️‍🩹
خوش است سِبقه ی نوکر به شهرتش اینطور به لطف زینب کبراست قسمتش اینطور بزرگ حلقه ی سینه زنانِ بزم حسین گرفت مزد خودش را ز حضرتش اینطور به لطف قیمه ی روضه، چه قیمتی شده بود که ماند در دل عشاق حسرتش اینطور ابوالشهید و مقامات او به جای خودش خلوصِ نوکری اش داد عزتش اینطور کشید بار غم روضه های زینب را که خم شد عاقبت کار، قامتش اینطور تمام سختی او را عقیله جبران کرد درآمد آخرِ سر از خجالتش اینطور *شادی روح تازه درگذشته ابوالشهید خادم حضرت سیدالشهدا حاج علی اصغر قزوینی فاتحه ای قرائت فرمایید.
حرف دلم که رفیقم زد
هدایت شده از مجنـون عشـق³¹⁵.
چه‌جمعیتی‌برات‌آمد‌بابا‌جان‌اخ‌قربونت‌برم‌،،،،،،تو‌بهشت‌زهرا‌سر‌خاک‌پسر‌شهیدت‌همه‌میگفتم‌دارن‌شهید‌میارن‌!نه‌،این‌ابروی‌یک‌محله‌بود‌این‌پدر‌یک‌محله‌بود‌ اخ‌قربونت‌برم‌،،مارو‌پیش‌عمه‌زینب‌س‌یادت‌نره‌ازماهم‌یاد‌کن‌یاد‌ماهم‌باش. دلمون‌برات‌خیلی‌تنگ‌میشه‌اخ‌عزیز‌دلم😭💔
هدایت شده از التیـــام,🇵🇸
شب شهادت حضرت زینب بود؛ هیئت داشتیم و مشغول عزاداری بودیم. موقع سینه زنی بود که پرچم حرم حضرت زینب رو آوردن❤️‍🩹 مداح شروع کرد به خوندنِ ذکرِ: سَیِدَتي زِینَبـ🫀 ما حلقه زده بودیم و پرچم وسط حلقه بالای سرِ ما بود. تا یهو یکی از خانوما از پشت سر ما شروع کرد به داد زدن اسم یکی از بچه ها و بعد از چند بار با گریه و حالِ آشفته گفت: حاج آقا ... مداح دیگه نخوند . رفیقمون نوه‌ی حاج آقا بود و زیر پرچمِ متبرک، پرچم و زد کنار و مبهوت به اطراف نگاه کرد . با صدای جیغ یکی دیگه از بچه ها که اون هم نوه‌ی حاج آقا بود، رفیقمون زد توی صورتش و... حاج آقا کسی بود که یه مسجد توی این سه روزِ اعتکاف براش دعای اَمَّن یُّجیبُ ... میخوندن. حمد شفا میخوندن و توی مناجات و روضه هاشون برای شِفای حاج آقا دلی دعا میکردن.🍃 حاج آقا به گردنِ یه هیئت، یه مسجد و یه محله حق داشت . حاج آقا پدر شهیدی بود که یه محله رو روز تاسوعا مهمون میکرد سر مزار و سفره‌ی رحمت پسرش (: چه کسایی که از همین جا حاجت گرفتن، یکیش خودم... البته اون اوایل من حاج آقا رو نمیشناختم ! ولی حتی لطف خودشون و شهیدشون به ماهم رسیده بود.🌾 اما حاج آقا فقط پدر شهید نبود، یه محله هیئتی بودنشون رو مدیون حاج آقا هستن. حاج آقا برای تک تک مردم دغدغه داشت؛ دغدغه‌ی حسینی شدن، ولایی شدن، محِبّ علی و آل علی شدن. حاج آقا حتی دغدغه حجاب هم داشتن، یکی از بچه ها وقتی حاج آقا داشتن راجب حجاب حرف میزدن ازشون فیلم میگیرن و الان بعد از گذشت ۵ سال خیلیا تازه دارن اون فیلم رو میبینن . حاج آقا به خادم‌الحسین معروف بودن🥀 تشییع حاج آقا یه جوری بود که کسایی که نمیشناختنشون گفتن: عه شهید آوردن! انقدر که جمعیت اومده بود. از دوست و همسایه تا مسجدی و بسیجی و هیئتی تا مسئولین کاروان های کربلا و راهیان نور و ... حاج آقا برای رضای خدا همه کار برای ما کرد، مزدش هم شد عزت، مزدش شد شب شهادت حضرت زینب رفتن تو بغل امام حسینی که یه عمر براش نوکری کرد و حتی پسرش رو هم داد .💔 حاج آقا مزدش رو گرفت. الان دیگه شد یه الگو تا بقیه بخوان کارهایی که حاج آقا انجام میدادن رو انجام بدن تا لقبشون بشه خادم‌الحسین اونم از نوع واقعیش تا حسین'؏' بهشون عزت بده. که یه محله ازشون به خیر یاد کنن، تا یه عالمه قرآن و فاتحه و صلوات با رضایت و محبت قلبی براشون فرستاده بشه.✨ شادی روحشون و ان‌شاءالله ما رو هم یاد کنن کنارِ پسرِ شهیدشون فاتحه‌ای قرائت کنید.🌿 ان‌شاءالله خدا به خانواده و همه‌ی کسانی که قلباً ایشون رو دوست داشتن صبر بده.❤️‍🩹 بماند به یادگار : جمعه ¹⁴⁰³.¹⁰.²⁸