کارت دور گردنش میگفت ایرانی است؛ دیگری از رنگ پوست سیاهش مشخص بود از آفریقای مرکزی است. چفت هم نشسته بودند. سرها نزدیک به هم. آرام چیزهایی میگفتند و اشک فصل مشترکشان بود.
کنجکاو شدم.
به بهانهٔ هدیهٔ تسبیح به زائر آفریقایی، از مرد ایرانی پرسیدم برای کدام کشور هستند؟ گفت اهل ابوجا است... شیعه است.
گفتم آه... از شیعیان نیجریه بدست شیخ زکزاکی!
مرد دوم تا اسم شیخ را شنید، سرش را بالا آورد، لبخندی زد و «یس» گفت. با لبخند و صدایی آرام.
مرد اول گفت اسم امام زمان را آورد و های های اشک ریخت و چشمان ما را نیز بارانی کرد؛ باران انتظار...
شیخ... شیخ صبور و مبارز
عجب باقیات و صالحاتی از خود در دل آفریقا گذاشته ای. صدها هزار شیعهٔ علی علیهالسلام؛ صدها عاشق امام زمان (عج)، و همهٔ اینها به برکت قیام و حرکت حضرت روحالله است...
تسبیح را هدیه دادمش... تسبیحی که سرنوشتش رفتن به آفریقا بود؛ نیجریه. در دل شیعیان مظلومش...
اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام🙏
#خاطرات_حج
#ذیالحجه
#شیخ_زکزاکی
@MFT_reyhanatonnabi 💚