پدرم از محل درآمد ملکی به روستاییانی که نیازمند بودند، وام می داد و قبض می گرفت و چنان چه کسی بعد از دو فصل برداشت محصول قادر به پرداخت بدهی خود نبود، او را بخشیده و قبض را به خودش پس می داد و از طلب خود صرف نظر می کرد؛ اما از جمله کارهای اجتماعی آن فرزانه ی عالی قدر در روستای شادآباد، مراقبت از روابط اخلاقی مردم و مناسبات اجتماعی روستاییان و رشد فرهنگی و اعتلای اعتقادات آنان بود، همچنین در فصول بیکاری، مردم را بسیج می کرد تا خود کوچه ها و معابر را مرمت کرده و به نظافت مسیرهای عبور و مرور بپردازند. پ.ن خاطره فرزند علامه طباطبایی از پدر بزرگوارشان وقتی به دلیل مشکلات اقتصادی از نجف به زادگاه خود تبریز بازگشته و ده سال به کشاورزی پرداختند...   #دوشنبه‌های‌برکت @MFT_reyhanatonnabi💚

آیا اگر علامه از سختی های زندگی و گرفتاری و فرزند از دست دادن ها ناامید میشد و از پا می‌نشست و شروع به جزع و فزع و بد و بیراه به زمانه میکرد اکنون کسی ایشان را به عنوان بزرگترین مفسر قرآن می‌شناخت... روح توحید و امید و رجاء به خدای تعالی ایشان را به کار و حرکت و تلاش واداشت... #دوشنبه‌های‌برکت @MFT_reyhanatonnabi💚

شاید راز برکت همین یافتن قاعده زوجیت است...🧐 #دوشنبه‌های‌برکت @MFT_reyhanatonnabi💚