پدر شهید میگوید:
پسرم مدتی در پروژه های راه سازی به عنوان مهندس ناظر فعالیت داشت، یک روز آمد گفت بابا دیگه اونجا جای من نیست. گفت پیشنهاد رشوه به من دادند، من دیگه اونجا نمی رم. پسرم دیگر آنجا نرفت و گفت: من از این نان ها نمی توانم بخورم. همه ملامتش می کردند. چون آنجا مسئول پروژه بود و موقعیت و درآمد خوبی داشت. اما سید دیگر سر آن کار نرفت.
داستان شهادتش هم شنیدنی است،
پیکر شهید بعد از ۲۱ روز پیدا میشود و به این شکل بوده که به خواب یکی از دوستانش میرود و میگوید «گرچه نمیخواهم برگردم ولی پدرم بیتابی میکند من زیر درخت زیتون دفن شدهام»
که شهید مدافع حرم «سید محمدحسین بشیری» پیکرش را پیدا میکند.
شادی روح مطهر شهدا صلوات
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
#با_شهدا
@MFT_reyhanatonnabi 🖤