خلاصه داستان دلتنگ نباش💞 قسمت۵۵ 🌺عملیات تیپ سید الشهدا کمتر شده بود. عمار به علی و اسماعیلی، قدیر و طاها مرخصی داده بود که چهارشنبه ۱۳ آبان برگردندایران. 🌸سر سفره صبحانه قدیر دوربین تلفن همراه را روشن کرد و گفت:" خب اینم صبحانه روز آخر." از خاطرات تک تک بچه ها فیلم گرفت.  🍀بعد از صبحانه قدیر گفت :"میرم وسایل کارم را جمع کنم ." علی بلند شد و به شوخی گفت:" زشته تنها بری، حرف در میارن .صبر کن من برم یه دوش بگیرم. غسل شهادتمم  بکنم. باهات میام." 🌻ازحمام که آمد در بالکن کنار قدیر ایستاد. نگاه معناداری به هم انداختند. برق خاصی در چشمان هر دو بود. 🌷ده دقیقه با هم صحبت کردند و به طرف ماشین حرکت کردند.با هم رفتند مقر تل عزان. وسایلی که می‌خواستند بر داشتند. علی از دور سید را دید.یکدیگر را بغل کردند. 🏵روح‌الله با خنده گفت: "سیدجان یه وقت به خودت نگی این رفیق ما بی معرفته،سرم شلوغه." _این چه حرفیه؟!شما آخر معرفتی داداش. چرا اینقدر خوشحالی ؟ روح الله خندید:"آخه این ماموریتم خیلی خوب بود." 🌱وقتی از هم جدا شدند.سید انگار که تازه یادش افتاده باشد،باخود گفت:" من هر وقت روح الله رو می دیدم افتاب سوخته و خاکی بود اما امروز میان این همه گل و خاک ،چقدر تمیز بود. اصلا برق می زد." 🌺کارشان که تمام شد قدیر نشست پشت فرمان. علی هنوز سوار ماشین نشده بود که یکی از بچه‌ها صدایش کرد. _ چی شده علی آقا ؟!شما که صدر جدول شهادت بودی. داری برمیگردی ،شهید نشدی که... 🥀 علی لبخند زد و کمی مکث کرد و گفت:" اگه خدا بخواد همین جا جلوی مقر ،شهادت رو روزی میکنه." قدیر از داخل ماشین نگاهشان کرد و خندید . ⚡علی این را گفت و رفت به سمت ماشین.در را که باز کرد یک پایش درون ماشین، صدای انفجار مهیبی فضا را پر کرد .همه شوکه بودند. 🍂انفجار های پی در پی بعدی، به خاطر مهمات های درون ماشین باعث شد که کسی نتواند جلو برود.همه در بهت و ناراحتی شاهد صحنه بودند .ماشین شعله می کشید و می سوخت. 🌾 صحنه دردناکی بود.تکه تکه شدن رفقایشان را دیدند.انگار قلبشان بود که در ماشین منفجر شدوسوخت. شهادت نصیبشان شد ،درست جلوی مقر. 🍃اسماعیل وطاها به مقر که رسیدند،اسماعیل به سمت راننده رفت. تیشرت نیم سوخته قدیر را که خودش به او داده بود وعلی را ازروی دندان های سفیدش شناخت .امیدش ناامید شد. 🌹اولین شهدای ایرانی تیپ سیدالشهدا بودند. آنقدر غم در نگاه همه بود که یکدفعه عمار داد زد:"خودتون رو جمع کنید.ما ازشهادت فرار نمی کنیم.هدف هممون شهادته." ❄عمار از داخل مقر دوتا پتو آورد.نگذاشت کسی به کمکش برود. گفت:" من فرمانده شون بودم خودم باید جمعشون کنم." عمار با دقت خاصی تکه های بدن علی و قدیر را درون پتوهای جدا گذاشت. بار غم آنقدر سنگین بودکه کمرش خم شده بود دولا دولا راه می رفت. غروب آن روز خیلی دلگیر بود. خبر خیلی زود در منطقه پیچید. 🍁سید با شنیدن خبردلش هوری ریخت. به نیت شهادت روح‌الله قرآن را باز کرد.سوره ابراهیم آیه ۲۵ درباره شجره طیبه بود وآن که هر وقت خدا بخواهد،میوه اش می رسد. نفس راحتی کشید قرآن را بست وبه سمت مقر حرکت کرد. اما دیر رسیده بود و روح الله را برده بودند .همان جا نشست یک دل سیر گریه کرد. 🌹فردای آن روز وقتی عمار و میثم واسماعیل از آن جا عبور می کردند،اسماعیل گفت:"عماراین جا نگه دار، روی دیوار بنویسیم یادمان شهید روح الله قربانی و شهید قدیر سرلک." 🌾اسماعیل دوربین تلفنش رو روشن کرد و شروع کرد فیلم گرفتن. عمار روی پتویی که بچه‌ها را در آن گذاشته بود به حالت سجده افتاد زیر لب نجوایی کرد و پتو را بوسید. وقتی از جایش بلند شد نمی توانست راست بایستد. 🌿اسماعیل که شاهد این صحنه بود شروع کرد به روضه خواندن :"بچه ها شما تیکه تیکه های رفیقاتون جمع کردید اما روزی یه پدر،بدن اربا اربای جوان رشیدش رو از روی زمین جمع کرد." بغضشان  ترکید. 🍂اسماعیل از دور می دیدکه میثم وعماربین ماشین و خارهای اطراف آن،تکه های لباس و بدن علی و قدیر را که بین خارها گیر کرده بود جمع می‌کنند. 🍀صحنه ی‌دردناکی که بارها از روضه ها شنیده بودند حالا به چشم می دیدند.عمار رفت گوشه‌ای و همه آنها را خاک کرد . 🥀انگار قسمت بود نیمی از بدن هایشان در همان سوریه بماند. 📌ادامه دارد... 🌷اللّٰھـُــم عجِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـ 🌷 ┄┅─✵💝✵─┅┄ 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

روزمان را با #قرآن آغاز کنیم ۱۵ خرداد روز قیام لله گرامیباد ❎🔰از بین همه موعظه ها فقط شما را به یک موعظه توصیه میکنم و آن هم اینکه در مقابل این گرگهای درنده (استکبار) بایستید سبأ قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ ﺑﮕﻮ : ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﻧﺪﺭﺯ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ [ ﻭ ﺁﻥ ]ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﻭ ﺩﻭ ﻭ ﻳﻚ ﻳﻚ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﻗﻴﺎم ﻛﻨﻴﺪ .(٤٦) ✅امام خامنه ای در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران ۱۳۶۸/۱۱/۰۹ «آیا آن روزی که امثال ما و شما، در سیاه‌چال‌ها و سلول‌ها و خانه‌های مخفی و محیط غربت می‌رفتیم و می‌دویدیم، چنین معجزه‌یی را که امروز به وقوع پیوسته است، باور می‌کردیم؟... آیا فکر می‌کردیم روزی ایران که قلعه‌ مستحکم استکبار جهانی است، به قلعه‌ مستحکم مبارزه در مقابل آن تبدیل بشود؟ ولی دیدید که شد. به نظر شما، آیا رسیدن ما از این‌جا به آن نقطه، مشکلتر از رسیدن ما از آن نقطه به این جاست؟ نه، به نظر من خیلی آسانتر است. از آن‌جا به این‌جا رسیدن، یعنی تبدیل شدن قلعه‌ امن استکبار جهانی به سنگر مستحکم ضد آن - که امروز بحمداللَّه ایران، آن گونه است و خواهد بود - به مراتب طولانی‌تر و دشوارتر و طی نشدنی‌تر از آن راهی است که ما امروز می‌خواهیم به آن نقطه‌ مطلوب - یعنی یک کشور آبادِ آزادِ عادلانه‌ی مرتبِ خوبِ اسلامیِ پُرتپشِ پُرحرکتِ آبرومند و عزیز - برسیم. این راه، خیلی نزدیکتر و رفتنی‌تر و شدنی‌تر و ابزارش در اختیارتر از آن راه است. ما می‌توانیم این راه را برویم؛ اما شرطش «ان تقوموا للَّه»است» ❎❎تدوین : رجبعلی #بازیاد 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade

#حدیث 🔅 #امام_علی_علیه_السلام : 🔸 «إيّاكَ وَالتَّغايُرَ في غَيرِ مَوضِعِ غَيرَةٍ ؛ فَإِنَّ ذلِكَ يَدعُو الصَّحيحَةَ إلَى السُّقمِ ، وَالبَريئَةَ إلَى الرَّيبِ .» 🔹 «از غيرت ورزيدن بيجا [ نسبت به زنان ] بپرهيز كه اين كار ، زن سالم [و درستكار] را به بيمارى [ و نادرستى ] مى كشانَد و پاك دامن را به گناه .» 📚 نهج البلاغه : نامه ۳۱ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 🔅 #امام_علی_علیه_السلام : 🔸 الصَّديقُ الصَّدوقُ مَن نَصَحَكَ في عَيبِكَ ، وحَفِظَكَ في غَيبِكَ ، وآثـَرَكَ عَلى نَفسِهِ . 🔹«دوستِ راستين، كسى است كه از سرِ صدق، عيبت را به تو گوشزد كند و در نبودت، تو را پاس بدارد و تو را بر خويشتن، برگزيند.» . 📚 غرر الحكم : ح ١٩٠٤ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

✅تلنگر ✍گاهی برای رهاشدن از زخم هاے زندگے باید بخشید و گذشت . میدانم ڪه بخشیدن ڪسانے ڪه از آنها زخم خورده ایم ، سخت ترین ڪار دنیاست ولــــے ، تا زمانے ڪه هر صبح چشمان خود را با ڪینه بازڪنیم ؛و آدمهاے خاطرات تلخ را زنده نگه داریم ؛ و در ذهن خود هر روز محاڪمه شان ڪنیم ؛ رنگ آرامـــش را نخواهیم دید. گــــاه ،چشم ها را باید بست و از ڪنار تمام بد بودنها گذشت #بخشش_از_بزرگان_ست 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

#مسابقه #جمعه_ی_سرنوشت_ساز #انتخابات_1400 #انتخاب_آگاهانه ✅ #توانایی_مسؤلان ❤️ #حضرت_علی علیه السلام: خطاب به مالک اشتر برای تعیین و گزینش مسؤولان و کارگزاران می فرماید: 🍀 و اجْعَلْ لِرَأْسِ کُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِکَ رَأْساً مِنْهُمْ لَا یَقْهَرُهُ کَبِیرُهَا وَ لَا یَتَشَتَّتُ عَلَیْهِ کَثِیرُهَا؛ ای مالک! برای هر یک از کارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خود، مدیر و رییسی را تعیین کن، مدیری که دارای دو ویژگی باشد: ▫️بزرگی و عظمت کار، او را ناتوان و مغلوب نسازد ▫️و زیادی و تراکم کار، رنجورش نکند. 📖 نهج البلاغه،نامه 53 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

💠 #موشن_گرافیک 🌀 موضوع: پانزده خرداد 🌺 امام خمینی رحمةالله عليه: پانزده خرداد نقطه عطفی است در تاریخ کشور. #پانزده_خرداد #خمینی_زنده_است #مشارکت_حداکثری #روشنگری 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

🎧 #فایل_صوتی_آموزش_همسرداری چگونه معشوقه خوبی باشیم ؟🤔 👤 سرکار خانم #پرتو_اعلم خانم ها به هیچ عنوان از دستش ندید😍 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

🌠☫﷽☫🌠 اونائی که نمیخوان رأی بدن فقط این کلیپ رو ببینن !😢 دیگه حرفی نداریم تا بدانند این نظام چی برکتی هست و همه باید حفظش کنیم یکی با خون دادن یکی با رأی دادن این روزها سوریه به برکت حاج قاسم آزاد شده و در انتخابات با امنیت کامل پیروزی مقاومت را جشن گرفته...✌️ با رأی ندادنت پا روی چه خونهای مقدسی میگذاری؟!😔 خونهای پاکی مثل خون حاج قاسم که نگذاشتند داعش اهداف امریکای خونخوار را پیاده کند و به ایران برسد! حجت بر همه ما تمام شده و امروز همه میدانیم اگر گزک دست دشمن بدهیم به بهانه آوردن دموکراسی دروغینشان کاری با ما میکنند که داعش هایشان نتوانست بکند!🧐 طبق احادیث کسیکه با امر ولی خویش بیدار نشود زیر لگد دشمن بیدار خواهد شد!✅ #انتخابات #مشارکت_حداکثری #نه_به_گزینه_مورد_حمایت_دشمن 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌