#تأمل
#دشمن_شناسی
👆به ایرانیها سگ و گربه فرزندیرو تجویز میکنن، به خودشون هر ۹ماه یک فرزند.
دقت کنید به عکس بالا با ۳ فرزند
┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈
🌐 shamiim.ir
💞 @MF_khanevadeh
#تأمل
⏳ با خود، با خدا نتوان شد! الهـــــی! هب لی کمال الانقطاع الیک...
⏳ ما دُر را «مادَر» مینامیم.
⏳ ما برای نعمت دین، زیر دِین خیلیها هستیم.
⏳کسی که از تنهایی وحشت دارد، در شلوغی گم میشود!
⏳ نقد، قند است؛ اگر پذیرا باشیم! انتقاد، انتقام نیست؛ اگر منصف باشیم!
✍️ محمدجواد محمودی
🌸🌸🌸═✧❁🌸❁✧═🌸🌸🌸
@MF_khanevadeh
🌸🌸🌸 ═✧❁🌸❁✧═🌸🌸🌸
#تأمل
#رمضان
📿 دادهها و ارادهها!
🔮 میخواست بادکنک هوا کند
فوت اول
فوت دوم
.
.
.
فوت دهم
پدر گفت کافی است، میترکد!
لُپش را از هوا خالی کرد و گفت:
میخواهم حسابی باد شود، هر چه بیشتر، بهتر!
نفس عمیقی گرفت و تا آمد که بدمد، صدای «تق» شوکهاش کرد...
🔮 روح ما
بادکنک خوشرنگ وجود ما است و اخبار و دادهها، همان فوتهایی است که در آن میدمیم؛ اگر بهاندازه باشد، به پرواز درمیآید و تا آسمان میرود و اگر بیش از ظرفیت باشد، نهتنها مانع از پرواز که آن را متلاشی میکند...
کار دشمن هم فقط انتشار اخبار دروغ نیست. او ذهنها را بمباران اطلاعات میکند. فرقی هم ندارد؛ راست و دروغ، قاتی است!
او با دمیدن در بادکنک روح ملتها، در پی متلاشی کردن افکار آنهاست. وقتی قدرت تصمیمگیری از بین رفت، با «رسانه» و «مُد»، ارادهها را در راستای اهداف خودش مدیریت میکند.
آنوقت روح آدمی که قرار بود تا اوج آسمان پرواز کند، عروسکی میشود در دستان رسانهها!
ارادهها، بهوسیله دادهها و ورودیهای فکر، مدیریت میشوند، پس مراقب باشید که چه خوراکی به آنها میدهید.
«استعمار یعنی تعطیلی فکر نه به آن معنا که اجازه ندهند شما فکر کنید، بلکه به آن معنا که فرصت ندهند شما فکر کنید... استعمار نو استعمار رسیدن به جواب قبل از رسیدن به سؤال است.»1
📌1. آیتالله حائری شیرازی(ره)، کتاب تفکر.
✍️ محمدجواد محمودی
🌼🌼🌼@MF_khanevadeh🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
#زندگی
#تأمل
🔸دنیای اطرافمان را گاه با “پرده ی سینما”
اشتباه میگیریم.
یکی فراموش میشود
یکی خاموش و
یکی هم میمیرد …
و ما فقط تماشا میکنیم...!
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🌺🌸@MF_khanevade🌺🌸
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
🌺
#تأمل
⁉️ به نظر شما چرا؟
♨️ یکی از استادان بنام تاریخ معاصر ایران ادعا کرده است: «تجربه ۲۵۰ ساله ارتباط با اروپا نشان میدهد، هیچ پیشرفتی از طریق وابستگی برای کشورهای غرب آسیا وجود ندارد و این قاعده برای ایران، جدیتر هم اجرا میشود».
آیا غربگرایان میتوانند خلاف این ادعا را ثابت کنند؟ پس چرا همواره بر ارتباط گسترده با اروپا تأکید دارند؟
❄️@MF_khanevadeh❄️
❄️❄️❄️❄️❄️
❄️❄️
❄️
#حکایت
#تأمل
💎مرد هندی و افسر انگلیسی!
▫️در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد. شهروند ساده هندی چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد.
افسر بریتانیایی از این عکسالعمل هندی وحشتزده و خشمگین شده بود؛ ولی چون تنها بود چیزی نگفت و به طرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرئت کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند..
پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بیادبی را به هندی دهد، اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه!
افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بهجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی.
افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیهاش چندین ریکشا (وسیلهی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آنها را به کرایه داد...
روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد. او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسیها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند.
روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه میتوانم او را فراموش کنم.
ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند.
افسر گفت: آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است میگویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند.
ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد.
وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه به طرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکسالعمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکسالعملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد!
افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر میکنم متعجب شدی.
افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم او از من محکمتر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود، ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلیام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است.
ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد.
ولی دفعه دوم، او کرامت خود را به پول فروخته بود، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون میترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد».
❄️@MF_khanevadeh❄️
❄️❄️❄️❄️❄️
❄️❄️
❄️
#تأمل
🤔 بیشتر فکر کنیم!
✍️ حسن مددخانی
📌 یکی از بهترین اتفاقات در زندگی، دیدن دست خدا در اتفاقات زندگی است.
📌 شیطان به این بهانه که انسان از خاک است، به او سجده نکرد، اما همین خاک را آنقدر در نظر آدمی مهم جلوه داد که حالا حاضر است برای یک مترش همه کار بکند.
📌 به دخترخانم بیحجاب گفتم: شاید این پوششِ تو از روی احساس و هیجان باشد، اما پوششهای خبری دشمن از این پوششِ تو همگی از روی فکر و برنامه است!
❄️@MF_khanevadeh❄️
❄️❄️❄️❄️❄️
❄️❄️
❄️