❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#هفت_شهر_عشق #قسمت_بیست_و_سوم یزید می خواهد بعد از کشتن امام حسین'علیه السلام'، با تبلیغات زیاد در
#هفت_شهر_عشق
#قسمت_بیست_و_چهار
آیا محمّد بن حَنیفِه را به یاد می آوری؟برادر امام حسین'علیه السلام' را می گویم. همان که به دستور امام (در موقع حرکت از مدینه)، به عنوان نماینده امام در آن شهر ماند.
اکنون او برای انجام مراسم حج و دیدن برادر به سوی مکّه می آید.
او شب هشتم ذی الحجه به مکّه می رسد، امّا همین که وارد شهر می شود به او خبر می دهند که اگر می خواهی برادرت حسین 'علیه السلام ' را ببینی، فرصت زیادی نداری. زیرا ایشان فردا صبح زود، به سوی کوفه حرکت می کند.
مگر او اعمال حج را انجام نمی دهد؟
محمّد بن حنیّفه با عجله خدمت برادر می رسد. امام حسین'علیه السلام' را در آغوش می گیرد. اشکش جاری می شود و می گوید:《ای برادر! چرا می خواهی به سوی کوفه بروی؟ مگر فراموش کردی که آنها با پدرمان چه کردند؟ مگر به یاد نداری که با برادرمان، حسن 'علیه السلام ' چگونه برخورد کردند؟ من می ترسم که آنها باز هم بی وفایی کنند. ای برادر، در مکّه بمان که اینجا حرم امن الهی است.》
امام می فرماید:《ای برادر! بدان که یزید، برای کشتن من در این شهر، برنامه ریزی کرده است.》
محمّد بن حنیّفه، با شنیدن این سخن به فکر فرو می رود. آیا امام حسین'علیه السلام' کنار خانه خدا هم در امان نیست؟ او به امام می گوید:《برادر، به سوی کشور یمن برو که آنجا شیعیان زیادی هستند.》
امام نیز می فرماید:《من در مورد پیشنهاد تو فکر می کنم.》
محمّد بن حنیّفه اکنون آرام می گیرد و نزد خواهرش زینب علیهاالسلام می رود تا با او دیداری تازه کند. امشب اوّلین شبی است که لشکر یزید در مکّه مستقر شده اند. باید به هوش بود و بیدار!
آیا موافقی امشب، من و تو کنار خانه امام نگهبانی بدهیم؟
جوانان بنی هاشم جمع شدهاند. عبّاس را نگاه کن! او هر رفت و آمدی را با دقّت زیر نظر دارد. مگر جان امام در خطر است؟ چرا باید چنین باشد، مگر اینحا حرم امن خدا نیست؟ به راستی، چه شده که حقیقت حرم، این گونه جانش در خطر است؟
سی نفر از هواداران بنی اُمیّه که قرار است نقشه قتل امام را اجرا کنند، اکنون خود را به مکّه رسانیده اند. آنها به جایزه بزرگی که یزید به آنها وعده داده است فکر می کنند، امّا نمی دانند که نقشه آنها عملی نخواهد شد.
امام حسین'علیه السلام' عاشق صحرای عرفات است. او هر سال در آن صحرا، دعای عرفه می خواند و با خدای خویش راز و نیاز می کند. هیچکس باور نمی کند که امام یک روز قبل از روز عرفه، مکّه را ترک کند؟
امروز امام به فکر صحرای دیگر است. او می خواهد حج دیگری انجام دهد. او می خواهد با خون وضو بگیرد تا اسلام زنده بماند.
امت اسلامی گرفتار خواب شده است. همه این مردمی که در مکّه جمع شده اند بر شیطان سنگ می زنند، امّا دست در دست شیطان بزرگ، یزید می گذارند. آنها نمی دانند که بیعت با یزید، یعنی مرگ اسلام! یزید تصمیم گرفته است تا اسلام را از بین ببرد. او که آشکارا شراب می خورد و سگ بازی می کند، خلیفه مسلمانان شده و قرآن را به بازی گرفته است.
اکنون امام، مصلحت دیده است که برای بیداری بشریّت باید هجرت کند. هجرت به سوی بیداری. هجرت به سوی آزادگی.
#ادامه_دارد
#شبتون_مهدوی
💞@MF_khanevadeh