✡️ شناخت باطن کابالیستی غرب (٢)
💥 کابالا، جادوگری و فراماسونری
1️⃣ در کتابهای شناخت و آموزش #کابالا، معمولاً بخش زیادی از آن تعلّق به اوراد جادویی دارد. همچنین در #کتابهای_جادوگری معمولاً سهم کابالا محفوظ است. گویی پیوند عمیقی بین این دو تفکر شیطانی وجود دارد. بهنوشته بریتانیکا، #آگریپا، کابالیست و جادوگر مشهور، در کتابش به تبیین جهان از طریق کابالا پرداخته و #جادو را بهعنوان بهترین وسیله برای شناخت، عنوان کرده است. او مینویسد:
2️⃣✍️ «همانطور که روح بشر بر جسد وی نفوذ و فرمانروایی دارد، «روح جهانی» نیز در سراسر عالم مادی نفوذ دارد و بر آن حکومت میکند. این منبع عظیم نیروی روحی را میتوان با مغزی که تهذیب اخلاقی یافته و با بردباری طرق #جادوگری آموخته است به اختیار درآورد. مغزی که از این طریق کسب نیرو کرد، میتواند خواص پنهانی اشیاء، اعداد، حروف و کلمات را کشف کند، بر اسرار ستارگان پی برد و بر قوای زمین و شیاطین آسمان دست یابد».
3️⃣ همچنین #فراماسونری را باید بهنوعی امتداد #کابالیسم دانست. همچنان که جستوجوی سنگ کیمیا و اکسیر زندگی جاوید از مهمترین دانشهای اساسی برای ماسونها بوده است. قبلاً توضیح دادهایم که با پیدایش جنبشهای #شابتای_زوی، جادوگری تماماً جایگزین دین شد و رقعهها و تعویذهای جادویی، به محور عبادت مبدّل گردید.
4️⃣ اسامی افرادی مانند «گیوم پستل» و «پیکو دلا میراندولا» با #کابالیسم و #جادوگری عجین شده است. «پاراسلسوس»، اولین گام برای یادگیری #کیمیاگری را #کابالا میداند و در کتاب «تاریخ جادوگری» گفته شده است که «کابالای عملی» چیزی جز #جادو نیست که میخواهد از طریق کلام گفتاری، نتایجی معجزهآسا به بار بیاورد.
5️⃣ بنابراین ارتباط، اختلاط و حتی گاهی وحدت #کابالا با #جادوگری غیر قابل انکار است. #فراماسونری نیز که بهعنوان امتداد #کابالیسم در قرن هجدهم تشکیل شد، کاملاً ممزوج با #جادوگری میباشد.
6️⃣ سؤالی که در اینجا پیش میآید آن است که اگر #مجامع_ماسونی تا امروز باقی ماندهاند (که ماندهاند) پس چرا ما خیلی ظهور و بروزی از آنها نمیبینیم؟! مگر تقسیم قدرت در غرب امروز حاصل شطرنج بین #لژهای_ماسونی نیست، پس چرا فرهنگ غرب، فرهنگ عقلی فسلفی بوده و اصلاً اثری از #خرافات_جادویی این فرقهها وجود ندارد؟!!
🔸 در ادامهٔ این مقاله تلاش کردهایم تا با بررسی امتداد فرقههای ماسونی در جهان امروز، به جواب مناسبی برسیم.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
✡️ شناخت باطن کابالیستی غرب (٢)
💥 کابالا، جادوگری و فراماسونری
1️⃣ در کتابهای شناخت و آموزش #کابالا، معمولاً بخش زیادی از آن تعلّق به اوراد جادویی دارد. همچنین در #کتابهای_جادوگری معمولاً سهم کابالا محفوظ است. گویی پیوند عمیقی بین این دو تفکر شیطانی وجود دارد. بهنوشته بریتانیکا، #آگریپا، کابالیست و جادوگر مشهور، در کتابش به تبیین جهان از طریق کابالا پرداخته و #جادو را بهعنوان بهترین وسیله برای شناخت، عنوان کرده است. او مینویسد:
2️⃣✍️ «همانطور که روح بشر بر جسد وی نفوذ و فرمانروایی دارد، «روح جهانی» نیز در سراسر عالم مادی نفوذ دارد و بر آن حکومت میکند. این منبع عظیم نیروی روحی را میتوان با مغزی که تهذیب اخلاقی یافته و با بردباری طرق #جادوگری آموخته است به اختیار درآورد. مغزی که از این طریق کسب نیرو کرد، میتواند خواص پنهانی اشیاء، اعداد، حروف و کلمات را کشف کند، بر اسرار ستارگان پی برد و بر قوای زمین و شیاطین آسمان دست یابد».
3️⃣ همچنین #فراماسونری را باید بهنوعی امتداد #کابالیسم دانست. همچنان که جستوجوی سنگ کیمیا و اکسیر زندگی جاوید از مهمترین دانشهای اساسی برای ماسونها بوده است. قبلاً توضیح دادهایم که با پیدایش جنبشهای #شابتای_زوی، جادوگری تماماً جایگزین دین شد و رقعهها و تعویذهای جادویی، به محور عبادت مبدّل گردید.
4️⃣ اسامی افرادی مانند «گیوم پستل» و «پیکو دلا میراندولا» با #کابالیسم و #جادوگری عجین شده است. «پاراسلسوس»، اولین گام برای یادگیری #کیمیاگری را #کابالا میداند و در کتاب «تاریخ جادوگری» گفته شده است که «کابالای عملی» چیزی جز #جادو نیست که میخواهد از طریق کلام گفتاری، نتایجی معجزهآسا به بار بیاورد.
5️⃣ بنابراین ارتباط، اختلاط و حتی گاهی وحدت #کابالا با #جادوگری غیر قابل انکار است. #فراماسونری نیز که بهعنوان امتداد #کابالیسم در قرن هجدهم تشکیل شد، کاملاً ممزوج با #جادوگری میباشد.
6️⃣ سؤالی که در اینجا پیش میآید آن است که اگر #مجامع_ماسونی تا امروز باقی ماندهاند (که ماندهاند) پس چرا ما خیلی ظهور و بروزی از آنها نمیبینیم؟! مگر تقسیم قدرت در غرب امروز حاصل شطرنج بین #لژهای_ماسونی نیست، پس چرا فرهنگ غرب، فرهنگ عقلی فسلفی بوده و اصلاً اثری از #خرافات_جادویی این فرقهها وجود ندارد؟!!
🔸 در ادامهٔ این مقاله تلاش کردهایم تا با بررسی امتداد فرقههای ماسونی در جهان امروز، به جواب مناسبی برسیم.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
✡️ کابالیسم لوریایی (١)
1️⃣ ربی #اسحاق_لوریا اندیشهپرداز #کابالیسم بود که کانون اصلی این مکتب در ایتالیا و در پیرامون لوریا و شاگردانش تمرکز یافت.
2️⃣ اسحاق بن سلیمان لوریا به یک خاندان سرشناس #یهودی تعلق داشت که شاخههای آن در بسیاری از کشورهای اروپایی و اسلامی گسترده بود.
3️⃣ اسحاق در نوجوانی به مصر رفت و مدتی در جزیرهای در نزدیکی قاهره که به عمو و پدرزنش تعلق داشت زیست. در این دوران بود که لوریا به اندیشهپرداز کابالی و یکی از رهبران اصلی این فرقه بدل شد.
4️⃣ اندیشههای لوریا در کنار #کتاب_زوهر یکی از دو منبع اصلی فکری #کابالا بهشمار میرود. هستیشناسی جدید کابالی و ترسیم جهان بهصورت #عین_سوف کار اسحاق لوریا است.
5️⃣ اندیشهٔ اسارت زیمزم (اخگر الهی) [Tzimtzum] به دست سیترا اهرا (نیروهای شیطانی) [Sitra Ahra] که بر سرزمین کلیپت [Kellipot] (خلافت/ اسلام) حکم میرانند در این مفهوم تبلور یافت.
6️⃣ فرآیند دیالکتیکی رهایی زیمزم، که تیکون [Tikkun] (نوزایی) نامیده میشود، نیز متعلق به لوریاست. مفهوم کابالی تیکون، که احتمالاً از «کَون» (شدن) در #عرفان_اسلامی اخذ شده، سراسر تاریخ #قوم_یهود را بهصورت فرایند مسیحایی در راه تحقق مأموریت الهی ترسیم میکند.
✍️ استاد عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
✡️ کابالیسم لوریایی (٢)
1️⃣ در اندیشهٔ #اسحاق_لوریا، زن جایگاهی خاص مییابد. مفهوم #شخینا [Shekhinah] در اندیشهٔ کابالی پیشتر به معنی «تجلی روحانی داوود» بود. در کابالیسم لوریایی، این مفهوم به #نماد_مؤنث بدل شد.
2️⃣ در ماجرای هبوط «انسان قدیم» (آدم کدمن)، که با هبوط #قوم_یهود انطباق مییابد، نیروهای شیطانی ملخ (ملک، پادشاه) را از شخینا یا صفیرا ملخوت [Sefirah Malkhut] (ملکه) جدا میکنند. تمامی تکاپوی پسین برای رسیدن به شخینا و وصل شدن به اوست.
3️⃣ تبدیل شخینا به نماد مؤنث و تأویل فرایند عرفانی جدایی و وصل با مفاهیم مشخص جنسی، بعدها در بنیاد #تصوف_جنسی یعقوب فرانک و فرقههای مشابه در سدهٔ بیستم میلادی قرار گرفت.
4️⃣ در مکتب لوریایی #کابالا، هبوط آدم تنها به دلیل گناه نیست؛ بلکه برای انجام مأموریت الهی معینی است و آن گردآوری اخگرهایی است که در سرزمین #خلافت فروافتاده و اسیر آن شدهاند!
5️⃣ پیروان لوریا او را «مسیح بن یوسف» میدانستند که راه را برای ظهور مسیح اصلی، #مسیح_بن_داوود (سلطان موعود قوم یهود)، هموار کرد. بدینسان، کابالیستهای یهودی و محافل مسیحی متأثر از آنان، که کم نبودند، با انتظار ظهور قریبالوقوع مسیح بن داوود به سدهٔ هفدهم گام نهادند.
6️⃣ در نیمهٔ اوّل سدهٔ هفدهم، کانون اصلی این مسیحگرایی در بندر آمستردام متمرکز بود و بخش مهمی از تکاپوی چاپخانههای آمستردام بر اشاعهٔ آرمان #ظهور_مسیح و افسانهٔ #ده_سبط_گمشده بنیاسرائیل متمرکز بود.
7️⃣ در دوران استقرار مرکز فرقهٔ #کابالا در آمستردام، فرایند تیکون، یعنی جنگ با نیروهای شیطانی (سیترا اهرا) مستقر در سرزمین کلیپت (خلافت)، بهشدت برجسته شد و جایگاه اصلی را در مکتب کابالا یافت.
8️⃣ در این زمان، #کابالیسم به شکلی آشکار به ایدئولوژی جنگ با #جهان_اسلام بدل شد، #شیطانشناسی به یکی از اشتغالات فکری دائم رهبران #فرقه_کابالا بدل گردید و رسالههای متعدد در این زمینه انتشار یافت.
✍️ استاد عبدالله شهبازی
📖 متن کامل این مقاله:
👉 https://jscenter.ir/jewish-studies/kabbalah/598
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter